trustworthy
۵۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
# نقدها و اشکالات بی پرده علمای اسلام در مخالفت با آموزههای او. | # نقدها و اشکالات بی پرده علمای اسلام در مخالفت با آموزههای او. | ||
== | == مذهب خاندان مولوی == | ||
یکی از مواردی که به شناخت مذهب مولوی میتوان کمک کرد، بررسی مذهب خاندان ایشان میباشد. با دانستن مذهب و عقائد خاندان مولوی، حداقل میتوان احتمالات قوی تری نسبت به مذهب ایشان مطرح کرد. | یکی از مواردی که به شناخت مذهب مولوی میتوان کمک کرد، بررسی مذهب خاندان ایشان میباشد. با دانستن مذهب و عقائد خاندان مولوی، حداقل میتوان احتمالات قوی تری نسبت به مذهب ایشان مطرح کرد. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
سلطان ولد درباره پدرش یعنی مولوی می گفت: حضرت پدرم از اول حال تا آخر عمر، عُمَر وار هرچه کرد برای خدا کرد.<ref>مناقب العارفین ، ص۳۰۹</ref> | سلطان ولد درباره پدرش یعنی مولوی می گفت: حضرت پدرم از اول حال تا آخر عمر، عُمَر وار هرچه کرد برای خدا کرد.<ref>مناقب العارفین ، ص۳۰۹</ref> | ||
== مذهب شمس تبریزی == | |||
شمس تبریزی، برترین استاد مولوی نیز سنی مذهب بود و تصریح می کرد که شافعی است: | |||
«المؤمن مفتش . اكنون آنچه معقول است از نجوم قبول بايد كردن . مثلا من شفعويم»<ref>مقالات شمس، شمس تبریزی، تصحیح محمدعلی موحد، تهران، خوارزمی، 1369، ص182</ref> | |||
مطالب بسیاری از شمس نقل شده است که بر خلاف مکتب تشیع و نیز در مدح خلفا و شخصیت های اهل سنت است؛ شمس در بحثی درباره ایمان و اینکه اگر کسی قلبش تاریک باشد، با وجود معجزات متعدد هم ایمان نخواهد آورد، مدعی می شود که ابوبکر بدون دیدن هیچ معجزه ای به پیامبر ایمان آورد و این را کرامت و فضیلتی برای وی قلمداد می کند: | |||
«اندرون خالیست ، براندرون باز میزند ، ايمان آرد . و آن را كه از اندرون نيست ، هزار معجزه می نمائى ايمان نمی آرد . ابوبكر رضى الله عنه هيچ معجزه نخواست . گفت : پيغمبرم . گفت : آمنّا و صدّقنا»<ref>مقالات شمس، شمس تبریزی، تصحیح محمدعلی موحد، تهران، خوارزمی، 1369، ص 619</ref> | |||
او در راستای کرامت سازی برای ابوبکر، شأن نزول آیات قرآن را تحریف می کند و از جهل و بت پرسی عمر نیز برای او فضیلت می تراشد؛ او عمر را با لقب امیرالمومنین مورد عنایت خود قرار داده و سپس مدعی می شود که در همان حالی که عمر بتها را میخواند نیز خداوند او را اجابت می کرد و لبیک می گفت: | |||
«امير المؤمنين عمر رضى اللّه عنه چهل سال خدمت صنم مى كرد و حاجت از صنم مى خواست و مى گفت : اى صنم ، صمد مى گفتش : لبيك»<ref>مقالات شمس، شمس تبریزی، تصحیح محمدعلی موحد، تهران، خوارزمی، 1369، ص 209</ref> | |||
و همچنین بنابر جستجو و تحقیق اجمالی که در این زمینه صورت گرفته، هیچ فضیلتی از امیرمومنان علی (ع) و امام حسن و امام حسین (ع) در مقالات شمس وجود ندارد! | |||