trustworthy
۵۲
ویرایش
Sajjadkarimi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Sajjadkarimi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
ظاهراً موضوع سئوال در رابطه با دستور خداوند است که به ملائکه دستور داد: براي آدم سجده کنيد همه سجده نمودند مگر ابليس كه تكبر ورزيد و سجده نكرد، جريان اين واقعه در هفت سوره قرآن بيان گرديده است. | ظاهراً موضوع سئوال در رابطه با دستور خداوند است که به ملائکه دستور داد: براي آدم سجده کنيد همه سجده نمودند مگر ابليس كه تكبر ورزيد و سجده نكرد، جريان اين واقعه در هفت سوره قرآن بيان گرديده است.<ref>بقره/34، اعراف/11، اسراء/61، كهف/50، طه/116، حجر/33 و ص/73.</ref> | ||
درباره اينكه مقصود و منظور از سجده در اين آيات چيست؟ سه وجه ذكر گرديده است: | درباره اينكه مقصود و منظور از سجده در اين آيات چيست؟ سه وجه ذكر گرديده است: | ||
*اين سجده، سجده براي خدا بوده و حضرت آدم مثل قبله بوده است. | *اين سجده، سجده براي خدا بوده و حضرت آدم مثل قبله بوده است. | ||
*منظور از سجده، سجده به معناي لغوي است يعني خضوع نه سجده اصطلاحي، يعني هفت عضو را بر زمين گذاشتن و به خاك افتادن. | *منظور از سجده، سجده به معناي لغوي است يعني خضوع نه سجده اصطلاحي، يعني هفت عضو را بر زمين گذاشتن و به خاك افتادن. | ||
*اين سجده، سجده اصطلاحي بوده و براي آدم بوده است، نه اينكه «آدم» قبله باشد.[2] | *اين سجده، سجده اصطلاحي بوده و براي آدم بوده است، نه اينكه «آدم» قبله باشد.[2]<ref>فخر رازي، تفسير كبير، بيروت، دار الاحياء التراث العربي، چاپ سوم، ج1، ص212ـ213.</ref> | ||
ملاحظه مي فرمائيد كه از وجوه مذكور، فقط وجه آخر دلالت بر مسجود واقع شدن آدم مي كند. | ملاحظه مي فرمائيد كه از وجوه مذكور، فقط وجه آخر دلالت بر مسجود واقع شدن آدم مي كند. | ||
از آنجا كه منشأ پرسش فوق اين است كه سجده يك نوع عبادت است و عبادت مخصوص خداست، پس چرا خدا امر به عبادت غير خودش را داده، لذا ابتدا ببينيم عبادت يعني چه؟ | از آنجا كه منشأ پرسش فوق اين است كه سجده يك نوع عبادت است و عبادت مخصوص خداست، پس چرا خدا امر به عبادت غير خودش را داده، لذا ابتدا ببينيم عبادت يعني چه؟ | ||
«عبادت فروتني در برابر كسي است كه او را خدا (اعم از واقعي و پنداري) يا پروردگار و كارگردان جهان (همه و يا بخشي از آن) و يا عهده دار كارهاي خدايي بدانيم».[3] بنابراين اعتقاد به الوهيت و ربوبيت، عنصر مقوم عبادت مي باشد. | «عبادت فروتني در برابر كسي است كه او را خدا (اعم از واقعي و پنداري) يا پروردگار و كارگردان جهان (همه و يا بخشي از آن) و يا عهده دار كارهاي خدايي بدانيم».[3]<ref></ref> بنابراين اعتقاد به الوهيت و ربوبيت، عنصر مقوم عبادت مي باشد. | ||
درست است كه معناي عبادت در سجده، از هر عمل ديگري واضح تر و روشن تر به چشم مي خورد، ولي سجده عبادت ذاتي نيست، بلكه قصد عبادت لازم دارد، زيرا چيزي كه ذاتي باشد ديگر تخلف و اختلاف نمي پذيرد و سجده اين طور نيست، چون ممكن است كسي همين عمل را براي ديگري به غير داعي تعظيم و عبادت بجا آورد؛[4] چرا كه سجده وسيله عمومي عبادت است، و در ميان همه اقوام و ملل، خداوند متعال به اين روش عبادت مي شود. | درست است كه معناي عبادت در سجده، از هر عمل ديگري واضح تر و روشن تر به چشم مي خورد، ولي سجده عبادت ذاتي نيست، بلكه قصد عبادت لازم دارد، زيرا چيزي كه ذاتي باشد ديگر تخلف و اختلاف نمي پذيرد و سجده اين طور نيست، چون ممكن است كسي همين عمل را براي ديگري به غير داعي تعظيم و عبادت بجا آورد؛[4]<ref></ref> چرا كه سجده وسيله عمومي عبادت است، و در ميان همه اقوام و ملل، خداوند متعال به اين روش عبادت مي شود. | ||
در اسلام بنابر مصالحي، از سجده براي غير خداوند حتي در مواردي هم كه عبادت نيست، منع شده است، البته اين تحريم از مختصات دين مبين اسلام است و در شرايع قبلي چنين سجده غير عبادتي، حرام نبوده است. | در اسلام بنابر مصالحي، از سجده براي غير خداوند حتي در مواردي هم كه عبادت نيست، منع شده است، البته اين تحريم از مختصات دين مبين اسلام است و در شرايع قبلي چنين سجده غير عبادتي، حرام نبوده است. | ||
اما سجده ملائكه براي آدم هم از اين قبيل بوده و به جهت تحيّت و تكريم حضرت آدم بوده است.[5] زيرا: | اما سجده ملائكه براي آدم هم از اين قبيل بوده و به جهت تحيّت و تكريم حضرت آدم بوده است.[5] <ref></ref> | ||
اولا: اگر ماهيت سجده فرشتگان بر آدم، ماهيت عبادت بود، هرگز فرمان خداوند واقعيت آن را عوض نمي كرد و نتيجه اين مي شد كه فرشتگان به فرمان خدا حضرت آدم را پرستش كردند، در حاليكه شرك و پرستش بشر يك نوع ظلم و فحشاء است و «خدا هرگز به كار زشت فرمان نمي دهد[6]».[7] | زيرا: | ||
اولا: اگر ماهيت سجده فرشتگان بر آدم، ماهيت عبادت بود، هرگز فرمان خداوند واقعيت آن را عوض نمي كرد و نتيجه اين مي شد كه فرشتگان به فرمان خدا حضرت آدم را پرستش كردند، در حاليكه شرك و پرستش بشر يك نوع ظلم و فحشاء است و «خدا هرگز به كار زشت فرمان نمي دهد[6]». | |||
[7]<ref></ref> | |||
ثانياً: روايات متعددي در اين زمينه داريم كه سجده فرشتگان بر حضرت آدم، جهت احترام و تكريم بوده نه اطاعت و پرستش او، كه در اينجا به يك نمونه از اين روايات اشاره مي كنيم: | ثانياً: روايات متعددي در اين زمينه داريم كه سجده فرشتگان بر حضرت آدم، جهت احترام و تكريم بوده نه اطاعت و پرستش او، كه در اينجا به يك نمونه از اين روايات اشاره مي كنيم: | ||
«مردي يهودي از امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ پرسيد كه خدا ملائكه را وارد كرد كه براي آدم سجده كنند، آيا از محمد (ص) چنين احترامي كرد؟ علي ـ عليه السلام ـ فرمود: درست است همينطور بود و لكن سجده ملائكه براي آدم اطاعت و عبادت آدم نبود، و ملائكه آدم را در مقابل خدا نپرستيدند، بلكه خداي متعال آنان را بر اين كار وا داشت تا اعترافي باشد از ملائكه بر برتري آدم و رحمتي باشد از خدا براي او، ولي محمد (ص) را فضيلتي بالاتر از اين داد، خداي عز و جل با آن بزرگي و جبروتي كه دارد با تمامي ملائكه اش بر محمد (ص) صلوات و درود فرستاد و مؤمنين را نيز بر صلوات بر او متعبد ساخت...».[8] | «مردي يهودي از امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ پرسيد كه خدا ملائكه را وارد كرد كه براي آدم سجده كنند، آيا از محمد (ص) چنين احترامي كرد؟ علي ـ عليه السلام ـ فرمود: درست است همينطور بود و لكن سجده ملائكه براي آدم اطاعت و عبادت آدم نبود، و ملائكه آدم را در مقابل خدا نپرستيدند، بلكه خداي متعال آنان را بر اين كار وا داشت تا اعترافي باشد از ملائكه بر برتري آدم و رحمتي باشد از خدا براي او، ولي محمد (ص) را فضيلتي بالاتر از اين داد، خداي عز و جل با آن بزرگي و جبروتي كه دارد با تمامي ملائكه اش بر محمد (ص) صلوات و درود فرستاد و مؤمنين را نيز بر صلوات بر او متعبد ساخت...».[8]<ref></ref> | ||
حاصل آنكه امر خداوند به ملائكه كه سجده در مقابل آدم كنند، عبادت آدم نبوده تا ممنوع باشد، بلكه احترام و تكريم آدم بوده است بدون اينكه همراه با اعتقاد به الوهيت و ربوبيت آدم باشد. | حاصل آنكه امر خداوند به ملائكه كه سجده در مقابل آدم كنند، عبادت آدم نبوده تا ممنوع باشد، بلكه احترام و تكريم آدم بوده است بدون اينكه همراه با اعتقاد به الوهيت و ربوبيت آدم باشد. | ||