پرش به محتوا

فضایل امام علی(ع) در کلام اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

مطالبی باید در این مدخل ذیل موضوع : فضائل حضرت امیر از بیان علما و همچنین خلیفه‌ها گفته میشد که متاسفانه در این مدخل این مورد ذکر نشده بود.
جزبدون خلاصۀ ویرایش
(مطالبی باید در این مدخل ذیل موضوع : فضائل حضرت امیر از بیان علما و همچنین خلیفه‌ها گفته میشد که متاسفانه در این مدخل این مورد ذکر نشده بود.)
خط ۲۸: خط ۲۸:
* ابن‌عباس از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که محبت علی(ع) گناهان را از بین می‌برد، چنان‌که آتش، هیزم را از بین می‌برد.<ref>تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۹۵.</ref>
* ابن‌عباس از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که محبت علی(ع) گناهان را از بین می‌برد، چنان‌که آتش، هیزم را از بین می‌برد.<ref>تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۹۵.</ref>
* پیامبر(ص) فرمود علی(ع) با حق است و حق با اوست، این دو از هم جدا نخواهند شد تا اینکه نزد [[حوض کوثر]] حضور یابند.<ref>ابن ابی بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴، بیروت، نشر دارالکتب العربی، ۱۴۰۲ هـ.ق.</ref>
* پیامبر(ص) فرمود علی(ع) با حق است و حق با اوست، این دو از هم جدا نخواهند شد تا اینکه نزد [[حوض کوثر]] حضور یابند.<ref>ابن ابی بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴، بیروت، نشر دارالکتب العربی، ۱۴۰۲ هـ.ق.</ref>
== فضائل امیرالمومنین از زبان خلفا و علماء اهل‌سنت ==
* ابوبکر: هرکس دوست دارد به مردی بنگرد که نزد رسول خدا «ص» عظیم‌ترین منزلت را داشت و قرابتش نیز به آن جناب نزدیک‌تر و دخالتش در رفع حوایج آن جناب و بی‌نیازی خودش از دیگران بیشتر بود به این مرد یعنی علی نگاه کند.<ref>کنزالاعمال، ج 13، ص 115</ref>
* عمر بن خطاب: «او (علی «ع») مولای من است. زیرا پیامبر شرف را در ولایت علی می‌دید. لذا می‌گفت: نسبت به افراد شریف و با شخصیت محبت و دوستی از خود نشان دهید و در رابطه با حفظ آبروی خود از افراد پست و بی‌شخصیت بپرهیزید و برحذر باشید و دانسته باشید که هیچگونه شرفی به درجه تمامیت نرسید مگر به ولایت علی.»<ref>المناقب الخوارزمی، ص 97</ref>
** و همچنین عمر خطاب در جایی دیگر گفتند: «مانند علی کسی حق دارد که تکبر ورزد و به خود ببالد. به خدا سوگند اگر شمشیر او نبود، اساس اسلام استوار نمی‌شد. و علاوه بر آن او دانا‌ترین فرد این امت در امر قضاست و با سابقه‌ترین و شریف‌ترین آنان است.<ref>طبقات ابن سعد، ج 2، ص 337</ref>
* عایشه: به خدا قسم بین من و علی در قدیم مطلبی جز آنچه که بین زن و خویشان شوهرش می‌باشد وجود نداشته است و در نظر من او از نیکان است.<ref>کامل ابن اثیر، ج 3، ص 197</ref>
* سعد بن ابی وقاص: عامر پسر سعد بن ابی وقاص نقل می‌کند: معاویه پس از طواف کعبه در دارالندوه پدرم را پهلوی خود بر تخت نشاند و به پدرم گفت چه چیز تو را باز می‌دارد که به پسر ابوطالب ناسزا نمی‌گویی؟ پدرم از معاویه ناراحت شد و گفت: به خدا قسم مادام که من سه جمله از رسول خدا درباره او به یاد دارم او را ناسزا نمی‌گویم. برای اینکه اگر یکی از آن سه را درباره من فرموده بود از تمامی نعمتهای ارزنده بیشترش ارج می‌نهادم. اول اینکه شنیدم درباره علی که در بعضی از جنگ‌ها که او را جانشین خود کرد و به جنگ نبرد، علی غمناک شد و گفت: آیا مرا از فیض جهاد محروم می‌فرمایی؟ پیامبر فرمود: آیا راضی نیستی که نسبت به من به منزله هارون باشی نسبت به موسی، با این تفاوت که دیگر بعد از من نبوتی نیست؟ دوم اینکه شنیدم در روز فتح خیبر درباره او فرمود: فردا بیرق جنگ را به دست کسی می‌دهم که رسول خدا را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند. و چون فردا شد همه گردن کشیدیم شاید ما را صدا بزند و نزد خود بخواند ولی ناگهان فرمود: علی را نزد من بخوانید و چون او را خواندند درد چشم داشت. پس آب دهان در دیدگان او انداخت و رایت جنگ به به دست او داده و در نتیجه خدا قلعه را به دستش گشود.  سوم اینکه وقتی آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا» نازل شد علی و فاطمه و حسنین را نزد خود خواند و گفت: بارال‌ها اینان اهل بیت منند.<ref>صحیح مسلم، جلد 7، ص 120</ref>
* طلحه: علامه خوارزمی از ابی عامر انصاری روایت می‌کند که در لحظات آخر جان کندن طلحه در جنگ جمل نزد او رسیدم. او گفت: تو که هستی؟ گفتم از یاران امیرالمومنین علی. گفت دستت را بده تا با تو با امیرالمومنین بیعت کنم. من دست دراز کرده و او بیعت کرد.<ref>المناقب للخوارزمی، 112</ref>
* عبدالله بن عمر: از دنیا هیچ اندوه و تاسفی ندارم جز اینکه چرا به همراه علی با فئه باغیه (گروه سرکش) نجنگیدم.<ref>المستدرک، جلد 3، ص115</ref> ابن عمر در جواب مردی که به او گفت: من علی را دشمن می‌دارم، فرمود: پس خدا هم به خاطر علی تو را دشمن می‌دارد.<ref>المسندالجامع، جلد 10، ص 771</ref>
* حسن بصری: خدا علی را رحمت کند. به خدا سوگند که او برای دشمنانش همچون تیری صائب و به هدف خورده از جمله تیرهای الهی بود و از همه دانا‌تر و از همه به پیامبر نزدیک‌تر و درویش این امت بود. چنانکه به مال دنیا رغبتی نداشت و در فرمان پذیری امر الهی نیز سستی به خرج نداد و از ملامت نکوهش گران باک نداشت و قرآن محور هدف و دانش و عمل او بود و از این راه بر بهشتی زیبا دست یافت.<ref>البدایه و النهایه، جلد 8، ص 6</ref>
* ابوحنیفه: در جنگ میان علی و مخالفان او حق به جانب علی بود.<ref>الاصابه ابن حجر، ج 2، ص 50</ref>
* شافعی: ایشان در جواب فردی که به او گفت: در این مساله با علی بن ابی طالب مخالفت نموده‌اید، گفت: این مسئله را از علی با سند و دلیل ارائه کن تا پیشانی بر خاک بگذارم و اظهار خطا کنم و از رایم برگردم و به رای علی تمسک جویم.<ref>الائمه الاربعه، ج 4، ص 114</ref>
* احمد بن حنبل: عبدالله فرزند احمد بن حنبل از ایشان نقل می‌کند: «علی بن ابی طالب از اهل بیت است و کسی با آن‌ها قابل مقایسه نیست.» عبدالله همچنین نقل می‌کند: در حق علی باید بگویم که خلافت علی را مقام و منزلت نداد، بلکه علی به خلافت منزلت بخشید.»<ref>الائمه الاربعه، ج 4، ص 117</ref>
* بخاری: ایشان در کتاب صحیح بخاری به نقل مناقب حضرت علی «ع» پرداخته که از آن جمله روایات مربوط به کنیه ابوتراب، دادن پرچم پیروزی در روز خیبر به علی و حدیث منزلت است. او از خلیفه دوم نقل می‌کند: پیامبر رحلت فرمود در حالی که از علی راضی بود.<ref>صحیح بخاری، ج 5، ص 22 – 24</ref>
* فخر رازی: هرکه علی «رض» را پیشوای دینی خود قرار دهد حقا به دستاویز محکمی در دین و دنیای خود چنگ زده است.<ref>تفسیر کبیر، ج1، ص 205</ref> هرکه در دین خود به علی بن ابی طالب اقتدا کند حقا هدایت یافته است به دلیل آنکه پیامبر «ص» فرمود: خداوندا حق را بر‌‌ همان محوری بگردان که علی می‌گردد.<ref>تفسیر کبیر، ج1، ص 207</ref>
* جلال الدین سیوطی: ایشان در کتاب حدیثی معروف خود «جامع الاحادیث» حدود 3158 روایت در مسند علی «ع» نقل می‌کنند.<ref>جامع الاحادیث، ج 15 و 16</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
trustworthy
۵۹۴

ویرایش