trustworthy
۹۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== کتاب نهجالبلاغه == | == کتاب نهجالبلاغه == | ||
سيد رضي از بزرگان و فقهاي عظيم تشيع، نهجالبلاغه را از فرمايشات مولاي متقيان امير المومنين (ع) در قلب سه بخش (خطبهها، نامهها و حکمتها) گردآوري کرده است. بخش اول نهجالبلاغه منتخبي از خطبههاي اميرالمؤمنين است که حضرت به مناسبتهاي مختلف و در مکانهاي متعددي ايراد فرمودند. بخش خطبهها شامل | سيد رضي از بزرگان و فقهاي عظيم تشيع، نهجالبلاغه را از فرمايشات مولاي متقيان امير المومنين (ع) در قلب سه بخش (خطبهها، نامهها و حکمتها) گردآوري کرده است. بخش اول نهجالبلاغه منتخبي از خطبههاي اميرالمؤمنين است که حضرت به مناسبتهاي مختلف و در مکانهاي متعددي ايراد فرمودند. بخش خطبهها شامل ۲۴۱ خطبه ميشود که عموماً حاوي موضوعاتي چون خداشناسي، شناخت جهان، پيدايش عالم، طبيعت انسان، امتها و حکومتهاي نيکوکار و ستمکار است؛ البته مراد اصلي امام در بيان اين موضوعات تبيين خداشناسي و مسائل مهم اسلامي بوده است. سيد رضي از ميان تمام خطبهها، فقط چهار خطبه شقشقيه (خطبه ۳)، غراء (خطبه ۸۳)، اشباح (خطبه ۹۱) و قاصعه (خطبه ۹۲) را نامگذاري کرده است و اين خطبهها از مهمترين خطبههاي نهجالبلاغه معرفيشدهاند. | ||
بخش دوم نهجالبلاغه، بخش نامههايي است که حضرت امير (ع) براي افراد مختلف فرستادند. اين قسمت از نهجالبلاغه | بخش دوم نهجالبلاغه، بخش نامههايي است که حضرت امير (ع) براي افراد مختلف فرستادند. اين قسمت از نهجالبلاغه ۷۹ بخش دارد که از ۱۲ وصيتنامه، سفارش و بخشنامه و ۲ فرمان، يک دعا، يک پيماننامه و ۶۳ نامه مکتوب تشکيلشده است. در بخش نامههاي نهجالبلاغه بيشتر به مسائل حکومتداري و نحوه تعامل مسئولين حکومتي با مردم پرداختهشده است اما جالب اينجاست که در متن هيچکدام از نامهها دستور حکومتي گزارش نشده است؛ تا جايي که برخي معتقدند به نظر ميرسد نامهها را پدري مهربان و دلسوز براي فرزندان خود نوشته است. نامه به امام حسن (ع)، نامه فرمان مالک اشتر و نامه به عثمان بن حنيف از معروفترين نامههاي نهجالبلاغه هستند. | ||
بخش سوم نهجالبلاغه نيز حکمتها و کلمات قصار حضرت علي (ع) تشکيل ميدهد که شامل | بخش سوم نهجالبلاغه نيز حکمتها و کلمات قصار حضرت علي (ع) تشکيل ميدهد که شامل ۴۸۰ کلمه قصار است و هرکدام در فصاحت و بلاغت بينظير هستند. | ||
يکي از علل جاذبه نهج البلاغه آن است که چنان حق سخن را ادا ميکند که گويي گوينده آن تمامي عمر را به بحث و بررسي روي همان موضوع مشغول بوده و تخصصش منحصراً همان است. به عنوان مثال، امام در خطبهها چنان به شرح اسماء و صفات جلال خدا ميپردازد که انسان با چشم دل او را همه جا، در آسمان، زمين و درون جان خود حاضر مي بيند؛ به گونه اي روحش سرشار از انوار معرفت الهي مي گردد.{{پایان پاسخ}} | يکي از علل جاذبه نهج البلاغه آن است که چنان حق سخن را ادا ميکند که گويي گوينده آن تمامي عمر را به بحث و بررسي روي همان موضوع مشغول بوده و تخصصش منحصراً همان است. به عنوان مثال، امام در خطبهها چنان به شرح اسماء و صفات جلال خدا ميپردازد که انسان با چشم دل او را همه جا، در آسمان، زمين و درون جان خود حاضر مي بيند؛ به گونه اي روحش سرشار از انوار معرفت الهي مي گردد.{{پایان پاسخ}} |