پرش به محتوا

امام صادق(ع) در کتب اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

(تکمیل اولیه مدخل)
خط ۱۹: خط ۱۹:


== عبادت و تقوای امام صادق(ع) ==
== عبادت و تقوای امام صادق(ع) ==
مالک بن انس در عبادت آن حضرت می‌گوید: من ندیدم او را مگر بر سه خصلت، یا نماز گزار بود یا روزه‌گیر یا این‌که قرآن می‌خواند. ندیدم او را که بدون طهارت (وضو) حدیثی از رسول‌الله(ص) نقل کند. در باره چیزی که سودی نداشت، سخن نمی‌گفت. او از عالمان عابد و زاهدی بود که از خداوند می‌ترسند. همانا سالی با او حج انجام دادم و چون به شجره {{یادداشت|شجره، محلی است که حاجبان در آن جا احرام می‌بندند. وجه تسمیه آن به شجره این است که پیامبر اکرم در جریان سفر سال ششم هجرت که منتهی به امضای معاهده حدیبیه شد. در این مکان، کنار درختی (شجره) به نام ‹‹سَمَره›› فرود آمده و احرام بستند. همین‌طور در سال هفتم جهت عمرة القضاء و نیز درسال دهم برای حجة الوداع در این مسجد احرام پوشید. «جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، نشر مشعر، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش، ص۲۷۵.»}} رسید، محرم شد پس هرگاه می‌خواست تهلیل بگوید حالت غش و بی هوشی بر او عارض می‌گردید. من به او گفتم آیا این حالت حتماً باید بر تو عارض شود؟ او گفت: ای پسر ابی عامر من می‌ترسم از این‌که بگویم {{متن عربی|لبَّيك اللّهمّ لبَّيك}} خداوند بگوید {{متن عربی|لا لَبَّيْكَ ولا سَعْدَيْكَ}}<ref>ابن عبد البر نمری، یوسف بن عبدالله، التمهید لابن عبدالبر، مغرب، وزارت عموم اوقاف و شئون اسلامی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۶۷.</ref>
مالک بن انس در عبادت آن حضرت می‌گوید: من ندیدم او را مگر بر سه خصلت، یا نماز گزار بود یا روزه‌گیر یا این‌که قرآن می‌خواند. ندیدم او را که بدون طهارت (وضو) حدیثی از رسول‌الله(ص) نقل کند. در باره چیزی که سودی نداشت، سخن نمی‌گفت. او از عالمان عابد و زاهدی بود که از خداوند می‌ترسند. همانا سالی با او حج انجام دادم و چون به شجره {{یادداشت|شجره یا مسجد شجره، محلی است که حاجبان در آن جا احرام می‌بندند. وجه تسمیه آن به شجره این است که پیامبر اکرم در جریان سفر سال ششم هجرت که منتهی به امضای معاهده حدیبیه شد. در این مکان، کنار درختی (شجره) به نام ‹‹سَمَره›› فرود آمده و احرام بستند. همین‌طور در سال هفتم جهت عمرة القضاء و نیز درسال دهم برای حجة الوداع در این مسجد احرام پوشید. «جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، نشر مشعر، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش، ص۲۷۵.»}} رسید، محرم شد پس هرگاه می‌خواست تهلیل بگوید حالت غش و بی هوشی بر او عارض می‌گردید. من به او گفتم آیا این حالت حتماً باید بر تو عارض شود؟ او گفت: ای پسر ابی عامر من می‌ترسم از این‌که بگویم {{متن عربی|لبَّيك اللّهمّ لبَّيك}} خداوند بگوید {{متن عربی|لا لَبَّيْكَ ولا سَعْدَيْكَ}}<ref>ابن عبد البر نمری، یوسف بن عبدالله، التمهید لابن عبدالبر، مغرب، وزارت عموم اوقاف و شئون اسلامی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۶۷.</ref>


به گفته ابو نعیم، ابو عبدالله جعفر بن محمد صادق امام ناطق بود و صاحب زمام ولایت بود که به عبادت و فروتنی رو آورده و عزلت و خشوع را اختیار کرده بود.<ref>ابونُعَیمِ اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیه الاولیاء و طبقات الاوصیاء، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ چهارم، ۱۴۰۵ق، ج۳ص۱۹۲.</ref>
به گفته ابو نعیم، ابو عبدالله جعفر بن محمد صادق امام ناطق بود و صاحب زمام ولایت بود که به عبادت و فروتنی رو آورده و عزلت و خشوع را اختیار کرده بود.<ref>ابونُعَیمِ اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیه الاولیاء و طبقات الاوصیاء، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ چهارم، ۱۴۰۵ق، ج۳ص۱۹۲.</ref>
trustworthy
۲٬۵۶۵

ویرایش