پرش به محتوا

راه‌های درمان حسد: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۳۳۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ دسامبر ۲۰۲۰
تقویت
(تقویت)
خط ۵۳: خط ۵۳:
۷. به ائمه‌ اطهار(ع) متوسل شود و با توسل به ائمه‌ اطهار از خدا بخواهد به وي در رفع حسد كمك كند.  
۷. به ائمه‌ اطهار(ع) متوسل شود و با توسل به ائمه‌ اطهار از خدا بخواهد به وي در رفع حسد كمك كند.  


==راه علاج حسد==
حسد از دو راه علمي و عملي معالجه مي شود كه به ترتيب به پرداخته مي شود.
==راه علمي: ==
علاج اين مرض، اين است كه حسود بداند، ‌حسد خسران دنيا و آخرت را برايش به وجود مي‌آورد؛ زيرا حسد در واقع، ‌عبارت است از: خشم بر رحمت خداوند و ناخوش داشتن نعمت او، كه بين بندگان خود تقسيم نموده است. و اين نحوه نگرش ناسپاسي در برابر خداوند است و از طرفي ديگر، حسود بداند كه با حسد، از شيوه عملي، رفتاري و فكري اولياء خدا خارج شده و با شيطان هم مسلك گشته است؛ چه اينكه اولياء خدا، بندگان او را دوست دارند و ابليس و كفار، پيوسته براي مؤمنين آرزوي بلاء مي‌كنند و زوال نعمت آنها را خواستارند. خداي متعال مي‌فرمايد: {{قرآن|اِن تَمْسَسكم حسنه تسُوء هم و إن تُصبكم سيئه يفرحُوا بها؛}}<ref>آل عمران/۱۲۰.</ref> اگر خيري به شما (مؤمنين) برسد آنها (كفار) بدحال و غمگين مي‌شوند و اگر حادثه ناگواري برايتان پيش آيد، شادمان مي‌شوند.
دنيا آن قدر ندارد كه بر او شك برند
اي برادر كه نه محسود بماند نه حسود
اينها ضررهايي است كه حسد، براي دين و آخرت انسان به بار مي‌آورد. و اما ضرر دنيايي حسد، آن است كه حسود، در عذابي دردناك و غم و غصه‌اي سوزناك كه حسدش براي او فراهم كرده به سر مي‌برد؛ زيرا مي‌بيند كه روز به روز نعمت، نصيب افرادي مي‌شود كه وي به ظاهر آنها را دشمن خود مي‌پندارد. و حسد او هر چند فراوان باشد، در نعمت ديگران تأثير ندارد. اگر حسد حاسدان در نعمت‌ها، مؤثر بود با حسد كفار، ‌هيچ نعمتي براي مؤمنين باقي نمي‌ماند.
آري! حسد، هيچ ضرري به محسود نمي‌رساند. چون نعمتي را كه خدا براي بندگانش مقرر كرده است را با هيچ وسيله‌اي نمي‌توان سلب كرد. بله! همان طور كه گفتيم، زيان حسد، متوجه حسود است و به حال محسود نافع و براي دنيا و آخرت او مفيد است.
==۲. راه و معالجه عملي حسد==
علاج عمليِ حسد، آن است كه حسد و تمام اقوال و افعالي را كه حسد اقتضاء مي‌كند، محكوم كند و خود را به انجام نقيض آنها مكلف نمايد. مثلا اگر حسد، اقتضا مي‌كند كه متعرض عرض و آبروي محسود شود، زبانش را به مدح و ثناي او مكلف كند و اگر موجب قطع بخشش به او مي‌شود، خود را به بخشش بيشتري، وادار نمايد. و در نتيجه چنين رفتاري محسود به او محبت پيدا مي‌كند و در اثر محبت او، شخص حسود، محبت پيدا مي‌كند و بين آنها دوستي و موافقت ايجاد مي‌شود و همين دوستي، مادّه حسد را خشك مي‌كند و اين سختي هاي اوليه براي حسود، به صورت خُلق و خوي در مي‌آيد و ديگر برايش سخت نخواهد بود.
خلاصه آن كه، اولاً، حسد جزء نابهنجاري‌ها است و از خواص عقل سليم نيست. ثانياً، شخص حسود، قبل از اينكه بتواند، سبب ايجاد ناراحتي دوستانش شود، و آنها را با گفتار و يا كردار خود، بيازارد، با باطن آلوده خود، تحريكات شديد عصبي در مراكز مغزي و به خصوص، عاطفي خود، ايجاد كرده و اعمال حياتيِ دروني خود را واژگون ساخته است.




automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش