trustworthy
۵۹۴
ویرایش
(در حال تکمیل) |
(در حال تکمیل) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
هر علمی دارای تاریخچه ایست که پشتوانه و طریقه ی پیدایش آن علم را به تصویر میکشد و به مخاطب، تصویری کامل تر و جامع تر اهدا میکند و کمک میکند که با دیدی باز تر به مطالعه آن علم بنشیند؛ علم فلسفه نیز دارای تاریخچه ای بسیار جذاب است که هر خواننده ای را میخکوب می نشاند و او را مجاب به خواندن میکند. تاریخچه این علم نیز به چند بخش تقسیم میشود : آغاز تفکر فلسفی، دنیای اساطیر، پیدایش سوفیسم و شک گرایی، دوران شکوفایی فلسفه | هر علمی دارای تاریخچه ایست که پشتوانه و طریقه ی پیدایش آن علم را به تصویر میکشد و به مخاطب، تصویری کامل تر و جامع تر اهدا میکند و کمک میکند که با دیدی باز تر به مطالعه آن علم بنشیند؛ علم فلسفه نیز دارای تاریخچه ای بسیار جذاب است که هر خواننده ای را میخکوب می نشاند و او را مجاب به خواندن میکند. تاریخچه این علم نیز به چند بخش تقسیم میشود : آغاز تفکر فلسفی، دنیای اساطیر، پیدایش سوفیسم و شک گرایی، دوران شکوفایی فلسفه | ||
[[پرونده:دنیای اساطیر.png|بندانگشتی|دنیای اساطیر]] | |||
=== آغاز تفکر فلسفی === | === آغاز تفکر فلسفی === | ||
در تاریخ، اطلاعات دقیقی از نحوه ی پیدایش تفکر فلسفی نداریم، اما با تأملی بیشتر میتوان پی برد که آغاز تفکر انسان ها همزمان بوده با آفرینش آنها. از آن زمان تا به حال هر انسانی که زندگی میکرد، جدای از فکر و اندیشه نبوده و تفکر همیشه با او همراه بوده است؛ اما در میان تمامی اندیشه های بشری، آنچه مربوط به شناخت این هستی بیکران و آغاز و پیدایش آن است توأم با اعتقادات مذهبی بوده.<ref>رک: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1، ص26</ref> آنگونه که در تاریخ ذکر شده است، قدیمی ترین تفکرات فلسفی مربوط به [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86_%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 حکمای یونان] است که حدود شش قرن قبل از [[میلاد مسیح]] می زیستند؛ هرچند که اندیشه هایشان ترتیب خاصی را نداشته و صرفا به مرحله ی بیان رسیده اند. | در تاریخ، اطلاعات دقیقی از نحوه ی پیدایش تفکر فلسفی نداریم، اما با تأملی بیشتر میتوان پی برد که آغاز تفکر انسان ها همزمان بوده با آفرینش آنها. از آن زمان تا به حال هر انسانی که زندگی میکرد، جدای از فکر و اندیشه نبوده و تفکر همیشه با او همراه بوده است؛ اما در میان تمامی اندیشه های بشری، آنچه مربوط به شناخت این هستی بیکران و آغاز و پیدایش آن است توأم با اعتقادات مذهبی بوده.<ref>رک: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1، ص26</ref> آنگونه که در تاریخ ذکر شده است، قدیمی ترین تفکرات فلسفی مربوط به [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86_%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 حکمای یونان] است که حدود شش قرن قبل از [[میلاد مسیح]] می زیستند؛ هرچند که اندیشه هایشان ترتیب خاصی را نداشته و صرفا به مرحله ی بیان رسیده اند. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۸: | ||
* آیا اراده و هدفی پشت این اتفاقات وجود دارد؟ | * آیا اراده و هدفی پشت این اتفاقات وجود دارد؟ | ||
* آیا حیاتی پس از مرگ خواهد بود؟ | * آیا حیاتی پس از مرگ خواهد بود؟ | ||
اما پاسخ های دینی، اکثرشان همراه با افسانه و اسطوره از نسلی به نسل دیگر منتقل شد؛ [[اسطوره]]، قصه ای درمورد خدایان است. مثلا یکی از مهم ترین خدایان شمال اروپا ثور نام داشت، در دوران قدیم مردم سرزمین اسکاندیناوی معتقد بودند که ثور در آسمان سوار بر ارابه ایست که دو بز نر آن را میکشند. وقتی ثور گرز خود را در آسمان تکان میدهد رعد و برق شکل میگیرد و اهمیت ثور به این دلیل بود که کشاورزان اروپایی و وایکینگی معتقد بودند که اگر خدای رعد و برق یا همان ثور نباشد، همه ما از بی غذایی خواهمی مرد و تمام زندگانی ما مدیون به اوست. | |||
و یا خدای دیگری به نام [https://drmonfaredpouya.ir/%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B3%D8%8C-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B3-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ هرمس] که در میان دیگر خدایان طبیعت، زیرک و چابک و جسور بود و بدین سبب در نقش پیام رسان خدایان را داشت و قادر به رفت آمد در بین جهان انسان ها و جهان خدایان بود.و یا خدای نور و روشنایی که آپولو نام داشت؛ خدایی که هیچ سیاهی و تاریکی در او نیست که به خدای زرین مو نیز او را لقب داده اند و یا الهه ی عشق و زیبایی که الهام بخش شعر و سخنان شور انگیز بود، کسی بود که همه را فریب میداد و هیچ کس در برابرش تاب ایستادگی نداشت و او آفرودیت نام داشت که میتوانست مخالفان خود را به اجسام جان بخشد و یا اجسام را به انسان تبدیل کند. و کلی افسانه دیگر از اساطیر و خدایان که در آن دوران بی شمار بود.<ref>رک: دنیای صوفی، یوسین گردر، ص64</ref> | و یا خدای دیگری به نام [https://drmonfaredpouya.ir/%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B3%D8%8C-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B3-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ هرمس] که در میان دیگر خدایان طبیعت، زیرک و چابک و جسور بود و بدین سبب در نقش پیام رسان خدایان را داشت و قادر به رفت آمد در بین جهان انسان ها و جهان خدایان بود.و یا خدای نور و روشنایی که آپولو نام داشت؛ خدایی که هیچ سیاهی و تاریکی در او نیست که به خدای زرین مو نیز او را لقب داده اند و یا الهه ی عشق و زیبایی که الهام بخش شعر و سخنان شور انگیز بود، کسی بود که همه را فریب میداد و هیچ کس در برابرش تاب ایستادگی نداشت و او آفرودیت نام داشت که میتوانست مخالفان خود را به اجسام جان بخشد و یا اجسام را به انسان تبدیل کند. و کلی افسانه دیگر از اساطیر و خدایان که در آن دوران بی شمار بود.<ref>رک: دنیای صوفی، یوسین گردر، ص64</ref> |