|
|
خط ۹: |
خط ۹: |
| قرآن از زوایای گوناگونی بعثت پیامبران را ضروری شمرده است: | | قرآن از زوایای گوناگونی بعثت پیامبران را ضروری شمرده است: |
|
| |
|
| عبادت خداوند و اجتناب از طاغوت؛ حکومت و داوری به حق میان مردم و مخالفت با هوای نفسانی؛ ایجاد عدالت اجتماعی توسط مردم؛ تعلیم کتاب و دستورهای الهی و حکمت؛ خروج مردم از ظلمت به نور؛ اتمام حجت بر مردم؛ احیا و زنده کردن آدمیان؛ امر به معروف و نهی از منکر و بیان احکام؛ رفع اختلافها. | | عبادت خداوند و اجتناب از طاغوت؛ حکومت و داوری به حق میان مردم و مخالفت با هوای نفسانی؛ ایجاد عدالت اجتماعی توسط مردم؛ تعلیم کتاب و دستورهای الهی و حکمت؛ خروج مردم از ظلمت به نور؛ اتمام حجت بر مردم؛ رفع اختلافها. |
|
| |
|
| == بعثت انبیا برای عبادت خداوند و اجتناب از طاغوت == | | == بعثت انبیا برای عبادت خداوند و اجتناب از طاغوت == |
خط ۳۹: |
خط ۳۹: |
|
| |
|
| == اتمام حجت بر مردم == | | == اتمام حجت بر مردم == |
| اتمام حجت بر مردم یکی دیگر از ضرورتهای بعثت پیامبران است: {{قرآن|رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّه بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللّهُ عَزِیزاً حَکِیماً | | اتمام حجت بر مردم یکی دیگر از ضرورتهای بعثت پیامبران است: {{قرآن|رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کانَ اللَّهُ عَزیزاً حَکیماً | ترجمه= پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند و خداوند توانا و حکیم است.| سوره = نساء| آیه= ۱۶۵}} |
| | ترجمه= پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند؛ و خداوند توانا و حکیم است.| سوره = نساء| آیه= ۱۶۵}} | |
|
| |
|
| == احیا و زنده کردن آدمیان ==
| | اتمام حجت برای این است که خدا اگر پیامبری نفرستد عدهای خوهند گفت ما بیخبر بودیم و گرنه ایمان میآوردیم.<ref>صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۵۰.</ref> قرآن این حقیقت را در آیات دیگر هم بیان کرده است.<ref>سوره طه، آیه۱۳۴. سوره قصص، آیه۴۷.</ref> |
| یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ<ref>سوره انفال: ۲۴.</ref>ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ خدا و پیامبرش را اطاعت کنید، هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد.
| |
|
| |
|
| == امر به معروف و نهی از منکر، بیان احکام، و رها کردن زنجیرهای اسارت ==
| | [[رسول خدا(ص)]] با [[امر به معروف و نهی از منکر]]، بیان احکام، و رها کردن زنجیرهای اسارت، با مردم اتمام حجت میکرد تا کسی نگوید نیکیها را نمیشناخت؛ از زشتیها خبر نداشت؛ احکام الهی را نمیدانست.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>این مأموریت همه پیامبران الهی بوده است.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، مرکز چاپ و نشر، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۷.</ref> |
| الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِی التَّورَاه وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُوْلئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ<ref>سوره اعراف: ۱۵۷.</ref>همانها که از فرستادهٔ خدا، پیامبر امّی، پیروی میکنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند؛ آنها را به معروف دستور میدهد و از منکر بازمیدارد؛ اشیای پاکیزه را برای آنها حلال میشمرد و ناپاکیها را تحریم میکند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود، برمیدارد؛ پس کسانی که به او ایمان آوردند و حمایت و یاری اش کردند و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگاران اند.
| |
|
| |
|
| == رفع اختلافها == | | == رفع اختلافها == |
| کَانَ النَّاسُ أُمَّه وَاحِدَه فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَی صِرَاط مُسْتَقِیم<ref>سوره بقره: ۲۱۳.</ref>مردم، قبل از بعثت انبیا، یک امت بودند. خداوند به جهت اختلافی که در میان آنان پدید آمد، انبیایی به بشارت و انذار برگزید و با آنان کتاب را به حق نازل فرمود، تا طبق آن در میان مردم و در آنچه اختلاف کردهاند حکم کنند، این بار در خود دین و کتاب اختلاف کردند و این اختلاف پدیدار نشد، مگر از ناحیهٔ کسانی که انگیزهٔ حسادت داشتند. در این هنگام بود که خدا کسانی را که ایمان آوردند، در مسائل مورد اختلاف، به سوی حق رهنمون شد و خدا هر که را بخواهد به صراط مستقیم هدایت میکند. | | انسان به حسب فطرتش اجتماعی است؛ گاهی برای جذب منافع خود با یکدیگر اختلاف پیدا میکند. برای برطرف کردن اختلافها به وضع قوانین نیازمند دارنند. این قوانین بایستی لباس دین به خود پوشاند و مستلزم بشارت و انذار و ثواب و عقاب گردید تا با عمل بدان جامعه رشد کند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۱۶۸.</ref> پیامبران مبعوث شدند تا این اختلافها را حل کنند و نگذارند دامنه آن به اختلاف در آموزههای کشیده شود: {{قرآن| کَانَ النَّاسُ أُمَّه وَاحِدَه فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَی صِرَاط مُسْتَقِیم| ترجمه= مردم، قبل از بعثت انبیا، یک امت بودند. خداوند به جهت اختلافی که در میان آنان پدید آمد، انبیایی به بشارت و انذار برگزید و با آنان کتاب را به حق نازل فرمود، تا طبق آن در میان مردم و در آنچه اختلاف کردهاند حکم کنند، این بار در خود دین و کتاب اختلاف کردند و این اختلاف پدیدار نشد، مگر از ناحیهه کسانی که انگیزه حسادت داشتند. در این هنگام بود که خدا کسانی را که ایمان آوردند، در مسائل مورد اختلاف، به سوی حق رهنمون شد و خدا هر که را بخواهد به صراط مستقیم هدایت میکند.| سوره= بقره|آیه= ۲۱۳}} |
| | |
| مرحوم علامه طباطبائی، در تفسیر المیزان، جلد دوم، ذیل این آیه میفرماید: انسان به حسب فطرتش اجتماعی و تعاونی است و در آغاز اجتماعش یک امت بود؛ اما همان فطرت وادارشان کرد تا برای جذب منافع خود با یکدیگر اختلاف نمایند. در اینجا برای برطرف کردن اختلافها به وضع قوانین نیازمند شدند. این قوانین لباس دین به خود پوشاند و مستلزم بشارت و انذار و ثواب و عقاب گردید، تا مردم از آن طریق مهذّب گردند؛ و به همین سبب، پیامبران مبعوث شدند؛ و رفته رفته، در دین نیز اختلاف پدیدار شد، شعبهها و حزبها پیدا شد؛ ولی این اختلافها بعد از تشریع دین، به جز دشمنی و ظلم و طغیان، منشأ دیگری ندارد؛ پس اختلافها دو قسم است: نخست، اختلاف در دین، که سرمنشأ آن ستمگری و طغیان است، و دوم، اختلافی که منشأش فطرت و غریزهٔ بشری است. اختلاف دوم که همان اختلاف در امر دنیاست، باعث تشریع دین شد؛ و خدا به وسیلهٔ دین خود، عده ای را به سوی حق هدایت کرد و حق را روشن ساخت؛ پس دین الهی تنها وسیلهٔ سعادت برای نوع بشر است و حیات بشری را اصلاح مینماید.
| |
| | |
| علامه طباطبائی در توضیح اختلاف دوم میفرماید: هر انسانی دارای قریحه ای است که میخواهد انسانهای دیگر را استخدام، و از آنها بهرهکشی کند؛ و بر این اساس، اختلاف، و سرانجام هرج و مرج ظاهر میگردد و انسانیتِ انسان را به هلاکت میکشاند؛ پس انسانها در عین این که در جهتی اتحاد دارند، از جهت دیگر اختلاف دارند. اختلاف در احساسات و ادراکات باعث میشود که هدفها و آرزوها هم مختلف گردند و در نتیجه، اختلاف در افعال و اختلال در نظام اجتماعی پدیدار شود؛ در اینجا ضرورت تشریع قوانین کلیه ای که عمل به آنها باعث رفع اختلاف شود و صاحب حق را به حقش برساند، آشکار میگردد.
| |
| | |
| مرحوم کلینی<ref>اصول کافی جلد، ج۱، کتاب الحجه، باب الاضطرار.</ref> پنج حدیث در باب لزوم بعثت انبیا و حجتهای الهی بیان کرده است، یکی از آنها حدیث هشام بن حکم است که میگوید:
| |
| | |
| امام صادق (علیه السلام) به زندیقی که پرسید: پیغمبران و رسولان را از چه راهی ثابت میکنی؟ فرمود: چون ثابت کردیم که ما آفریننده و صانعی داریم که از ما و تمام مخلوقات، برتر و با حکمت و رفعت است و روا نباشد که خلقش او را ببیند ولمس کند و بیواسطه با یکدیگر برخورد و مباحثه کنند، ثابت شد که برای او سفیرانی در میان خلقش باشند که خواست او را برای مخلوقات و بندگانش بیان کنند و ایشان را به مصالح و منافع و موجبات تباه و فنایشان رهبری نمایند، پس وجود امر و نهی کنندگان از طرف خدای حکیم دانا در میان خلقش ثابت گشت و ایشان همان پیغمبران و برگزیدههای خلق او باشند. حکیمانی هستند که به حکمت، تربیت شده و مبعوث گشتهاند؛ با آن که در خلقت و اندام با مردم شریک اند، در احوال و اخلاق شریک ایشان نباشند؛ و از جانب خدای حکیم دانا به حکمت مؤید باشند. سپس آمدن پیامبران در هر عصری به سبب دلایل و براهینی که آوردهاند ثابت شود، تا زمین خدا از حجتی که بر صدق گفتار و جواز عدالتش نشانهٔ الهی دارد خالی نماند.
| |
| | |
| تحقق هدف آفرینش انسان، که معرفت مبدأ، معاد و سایر مجهولات است، بدون بعثت انبیا محقق نمیگردد. خداوند سبحان بر اساس حکمت خود و قابلیتهای انسان در پذیرش دعوت، پیامبران را مبعوث ساخت، تا توحید و یکتاپرستی و امیدواری به آخرت را به انسانها بیاموزند و اختلافها و خصومتهای مردم را رفع سازند و با تبشیر و انذار مردم و تشکیل حکومت دینی و آموزش کتاب و حکمت، بربندگان اتمام حجت نمایند.
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |