automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
پرسش فوق شامل دو بخش است، یکی تفاوت معجزه و کرامت و دیگری ارتباط آن با پیشرفت علم. | پرسش فوق شامل دو بخش است، یکی تفاوت معجزه و کرامت و دیگری ارتباط آن با پیشرفت علم. | ||
چنانکه دانشمندان بزرگ علم کلام بیان کردهاند کرامت و معجزه از هم جدا نیستند و تفاوت آنها فقط در نامگذاری آنهاست؛ یعنی کرامت معجزهای است که از غیر انبیا صادر میشود، مثل ائمه اطهار و اولیای صالح خداوند. خواجه نصیر الدین طوسی با تمسک به حضور غذای بهشتی در نزد حضرت مریم(س) وجود کرامات را ثابت میکند و علامه حلی در توضیح خود بر کلام خواجه، داستان انتقال تخت ملکه سبأ و کرامات امیر المؤمنین را نیز به دلایلی اضافه میکند.<ref>حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۵، ص۱۵۹.</ref> هر چند خواجه طوسی در کتاب دیگرش کرامت را با این قید آورده که تحدّی و مبارزه طلبی نداشته باشد و همین نکته را | چنانکه دانشمندان بزرگ علم کلام بیان کردهاند کرامت و معجزه از هم جدا نیستند و تفاوت آنها فقط در نامگذاری آنهاست؛ یعنی کرامت معجزهای است که از غیر انبیا صادر میشود، مثل ائمه اطهار و اولیای صالح خداوند. خواجه نصیر الدین طوسی با تمسک به حضور غذای بهشتی در نزد حضرت مریم(س) وجود کرامات را ثابت میکند و علامه حلی در توضیح خود بر کلام خواجه، داستان انتقال تخت ملکه سبأ و کرامات امیر المؤمنین را نیز به دلایلی اضافه میکند.<ref>حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۵، ص۱۵۹.</ref> هر چند خواجه طوسی در کتاب دیگرش کرامت را با این قید آورده که تحدّی و مبارزه طلبی نداشته باشد و همین نکته را فخررازی از علمای اهلسنت نیز بیان کرده است.<ref>طوسی، نصیر الدین، قواعد العقاید، تحقیق: علی ربانی گلپایگانی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، ۱۴۱۶ هـ. ق، ص۸۹.</ref> | ||
از نظر آیت الله سبحانی تفاوت کرامت و معجزه در واقع در ادعای نبوت و عدم ادعای نبوت است؛ یعنی معجزه از نبی صادر میشود و برای اثبات نبوت است؛ ولی کرامت چنین نیست<ref>سبحانی، جعفر، محاضرات فی الالهیات، تلخیص: علی ربانی گلپایگانی، قم، مؤسسه للنشره الاسلامی، چاپ ششم، ۱۴۱۸ هـ. ق، ص۳۷۶.</ref> هر چند هر دو از طرف خدا بوده است و خارقالعاده میباشند. | از نظر آیت الله سبحانی تفاوت کرامت و معجزه در واقع در ادعای نبوت و عدم ادعای نبوت است؛ یعنی معجزه از نبی صادر میشود و برای اثبات نبوت است؛ ولی کرامت چنین نیست<ref>سبحانی، جعفر، محاضرات فی الالهیات، تلخیص: علی ربانی گلپایگانی، قم، مؤسسه للنشره الاسلامی، چاپ ششم، ۱۴۱۸ هـ. ق، ص۳۷۶.</ref> هر چند هر دو از طرف خدا بوده است و خارقالعاده میباشند. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
تعریفی که آیت الله خویی از معجزه ارایه میدهند میتواند شامل کرامت هم باشد. ایشان میفرمایند: معجزه آن است که کسی که، مدعی یکی از مناصب الهی است عملی انجام دهد که خارق سنتها و قوانین طبیعت باشد و دیگران از انجام آن عاجز باشند و این عمل را شاهدی بر صدق ادعای خویش قرار دهد.<ref>موسوی خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، دار الثقلین، چاپ سوم، ۱۴۱۸، ص۳۵.</ref> | تعریفی که آیت الله خویی از معجزه ارایه میدهند میتواند شامل کرامت هم باشد. ایشان میفرمایند: معجزه آن است که کسی که، مدعی یکی از مناصب الهی است عملی انجام دهد که خارق سنتها و قوانین طبیعت باشد و دیگران از انجام آن عاجز باشند و این عمل را شاهدی بر صدق ادعای خویش قرار دهد.<ref>موسوی خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، دار الثقلین، چاپ سوم، ۱۴۱۸، ص۳۵.</ref> | ||
به نظر میرسد نظر آیت الله سبحانی و آیت الله خویی در این مورد صحیحتر باشد، چرا که در کرامات صادره از ائمه نیز به نوعی تحدی وجود دارد، چنانکه در داستان شهادت حجرالاسود به امامت امام سجاد(ع) آمده است. ایشان در مقابل محمد حنفیه از او خواست تا به شهادت حجر الاسود گردن نهند و هر که را که سنگ امام خواند، به عنوان امام بپذیرند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۳، چاپ سوم، ج۴۶، ص۲۲، باب ۳.</ref> و لذا تفاوت بین معجزه و کرامت همان صدور از نبی و غیر نبی است. در واقع تفاوت در | به نظر میرسد نظر آیت الله سبحانی و آیت الله خویی در این مورد صحیحتر باشد، چرا که در کرامات صادره از ائمه نیز به نوعی تحدی وجود دارد، چنانکه در داستان شهادت حجرالاسود به امامت امام سجاد(ع) آمده است. ایشان در مقابل محمد حنفیه از او خواست تا به شهادت حجر الاسود گردن نهند و هر که را که سنگ امام خواند، به عنوان امام بپذیرند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۳، چاپ سوم، ج۴۶، ص۲۲، باب ۳.</ref> و لذا تفاوت بین معجزه و کرامت همان صدور از نبی و غیر نبی است. در واقع تفاوت در نامگذاری است؛ یعنی معجزه غیر انبیا کرامت نامیده میشود. | ||
در کتب کلامی در بحث معجزه اشارهای نیز به تفاوت معجزه با سایر اعمال خارقالعاده شده است که پاسخ بخش دوّم پرسش از این بحث روشن میشود، توضیح آن که وجود اعمال و حوادث خارقالعاده در جهان قابل انکار نیست، همانند سحر و شعبده بازی یا اعمالی که برخی بر اثر ریاضت فراوان قادر به انجام آنها هستند. پس اعمال خارقالعاده منحصر در معجزات و کرامات نیستند؛ بلکه معجزه قسمی از اقسام کارهای غیرعادی است؛ و لذا اگر امروز با انرژی درمانی، برخی بیماریها علاج میشوند، این عمل نیز خارقالعاده است؛ زیرا عادت و قانون طبیعی آن است که بیماری در اثر معالجه و استفاده از داروها و با طی شرایطی خاص مداوا شود؛ و اگر بیماری از طریقی دیگر درمان شود قانون طبیعت نقض شده است، چه این مداوا با انرژی درمانی باشد و چه با سحر و جادو و چه با دعای اهل معرفت یا با اراده امام و پیامبر؛ پس انرژی درمانی ضرری به خارقالعاده بودن معجزه حضرت عیسی نمیزند؛ چرا که معیار خارقالعاده بودن یک فعل همین است که از راههای متعارفی که برای افراد و از طریق حس و فکر قابل دسترسی، انجام پذیر نباشد، بلکه خارج از دایره شناخت عادی باشد.<ref>ر. ک. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۳۷۱، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۲.</ref> | در کتب کلامی در بحث معجزه اشارهای نیز به تفاوت معجزه با سایر اعمال خارقالعاده شده است که پاسخ بخش دوّم پرسش از این بحث روشن میشود، توضیح آن که وجود اعمال و حوادث خارقالعاده در جهان قابل انکار نیست، همانند سحر و شعبده بازی یا اعمالی که برخی بر اثر ریاضت فراوان قادر به انجام آنها هستند. پس اعمال خارقالعاده منحصر در معجزات و کرامات نیستند؛ بلکه معجزه قسمی از اقسام کارهای غیرعادی است؛ و لذا اگر امروز با انرژی درمانی، برخی بیماریها علاج میشوند، این عمل نیز خارقالعاده است؛ زیرا عادت و قانون طبیعی آن است که بیماری در اثر معالجه و استفاده از داروها و با طی شرایطی خاص مداوا شود؛ و اگر بیماری از طریقی دیگر درمان شود قانون طبیعت نقض شده است، چه این مداوا با انرژی درمانی باشد و چه با سحر و جادو و چه با دعای اهل معرفت یا با اراده امام و پیامبر؛ پس انرژی درمانی ضرری به خارقالعاده بودن معجزه حضرت عیسی نمیزند؛ چرا که معیار خارقالعاده بودن یک فعل همین است که از راههای متعارفی که برای افراد و از طریق حس و فکر قابل دسترسی، انجام پذیر نباشد، بلکه خارج از دایره شناخت عادی باشد.<ref>ر. ک. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۳۷۱، چاپ پنجم، ج۱، ص۸۲.</ref> |