trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''انتقادات بر شیخیه''' در دو ساحت اعتقادی و رفتاری وارد شده که شامل اموری مانند انتقاد بر نظر شیخیه درباره [[معاد جسمانی]]، جایگاه امام و برخی رفتارهای فردی و اجتماعی جماعت شیخیه میشود. | '''انتقادات بر شیخیه''' در دو ساحت اعتقادی و رفتاری وارد شده که شامل اموری مانند انتقاد بر نظر [[فرقههای شیخیه|شیخیه]] درباره [[معاد جسمانی]]، جایگاه امام و برخی رفتارهای فردی و اجتماعی جماعت شیخیه میشود. | ||
شیخیه به گروهی از شیعیان گفته میشود که بر اساس تعالیم [[احمد احسائی|شیخ احمد احسائی]]، فقیه شیعه امامی در دورهٔ قاجار به وجود آمدند و هنوز هم حضور اجتماعی و مذهبی در میان شیعیان دارند. مؤسس واقعی این فرقه شاگرد شیخ احمد احسائی، سید کاظم رشتی است. اساس عقاید شیخیه مبتنی بر ترکیبی از تعبیرات فلسفهٔ اشراق و برداشتی غلوآمیز از [[اخبار اهلبیت(ع)]] است. | شیخیه به گروهی از شیعیان گفته میشود که بر اساس تعالیم [[احمد احسائی|شیخ احمد احسائی]]، فقیه شیعه امامی در دورهٔ قاجار به وجود آمدند و هنوز هم حضور اجتماعی و مذهبی در میان شیعیان دارند. مؤسس واقعی این فرقه شاگرد شیخ احمد احسائی، سید کاظم رشتی است. اساس عقاید شیخیه مبتنی بر ترکیبی از تعبیرات فلسفهٔ اشراق و برداشتی غلوآمیز از [[اخبار اهلبیت(ع)]] است. | ||
انتقادات اعتقادی بر برخی از اعتقادات شیخیه وارد شده است؛ از جمله به اعتقاداتی چون: انکار معاد جسمانی، روحانیدانستن [[ویژگی معراج پیامبر(ص) و امکان عقلی آن|معراج پیامبر(ص)]]، انکار معجزه شق القمر، غلو در امامت وکماهمیت دانستن [[معنای عدالت خداوند|عدل]] و معاد در اصول اعتقادی شیعه. بر رفتار فردی و اجتماعی جماعت شیخیه انتقاداتی وارد شده است؛ از جمله در رفتارهایی چون ایجاد اختلاف بین مسلمانان، ایجاد اختلاف بین شیعیان و زمینهسازی برای پیدایش بابیت و بهائیت. | انتقادات اعتقادی بر برخی از اعتقادات شیخیه وارد شده است؛ از جمله به اعتقاداتی چون: انکار معاد جسمانی، روحانیدانستن [[ویژگی معراج پیامبر(ص) و امکان عقلی آن|معراج پیامبر(ص)]]، انکار معجزه شق القمر، غلو در امامت وکماهمیت دانستن [[معنای عدالت خداوند|عدل]] و [[معاد در قرآن|معاد]] در اصول اعتقادی شیعه. بر رفتار فردی و اجتماعی جماعت شیخیه انتقاداتی وارد شده است؛ از جمله در رفتارهایی چون ایجاد اختلاف بین مسلمانان، ایجاد اختلاف بین شیعیان و زمینهسازی برای پیدایش بابیت و بهائیت. | ||
== ماهیت و عقاید == | == ماهیت و عقاید == | ||
شیخیه یا [[پایینسری]]{{یادداشت|در مقابل بالاسریه، شیخیه هستند که در هنگام نماز در حرم پیامبر(ص) یا ائمه(ع) برای رعایت ادب و احترام طوری میایستند که قبر معصوم(ع) میان ایشان و قبله قرار گیرد و عملاً پشت سر قبر معصوم(ع) میایستند. گفته میشود زمانی که شیخ احمد احسائی در کربلا زندگی میکرد برای رعایت حرمت امام(ع) پشت سر قبر امام(ع) نماز میخواند. شیخیه روایتی هم در این باب از امام زمان(ع) در کتابهای خود نقل کردهاند. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۶۹.}} به گروهی از [[شیعیان]] گفته میشود که بر اساس تعالیم شیخ احمد احسائی (۱۱۶۶-۱۲۴۱ق)<ref>برای اطلاع مفصل از زندگی و حیات علمی و اجتماعی او ن.ک: آلالطالقانی، السید محمدحسن، الشیخیة (نشأتها و تطورها و مصادر دراستها)، بیروت، الآمال للمطبوعات، ۱۴۲۰ق، ص۵۳-۱۱۳.</ref>، فقیه شیعه امامی، در دوران قاجاریه (نیمه اول قرن سیزدهم) به وجود آمدند و تاکنون در جهان اسلام حضور دارند.<ref>فرمانیان، مهدی و محمدحسن بهشتی، مذاهب در ایران، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۴۰۰ش، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> مؤسس واقعی این فرقه شاگرد شیخ احمد احسائی، سید کاظم رشتی (در گذشتهٔ ۱۲۵۹ق)<ref>برای اطلاع مفصل از زندگی و جایگاه او در برآمدن شیخیه ن.ک: آلالطالقانی، الشیخیة، ص۱۱۵-۱۷۳.</ref>، است. دورهٔ توسعه و تشخّص مذهبی شیخیه از سایر فرق شیعه در دوران ریاست هجدهسالهٔ سید کاظم رشتی رخ داد.<ref>مدرسی چهاردهی، مرتضی، شيخیگری، بابیگری از نظر فلسفه تاريخ اجتماع، تهران، انتشارات فروغ، ۱۳۵۱ش، ص۱۳۹.</ref> | شیخیه یا [[پایینسری]]{{یادداشت|در مقابل بالاسریه، شیخیه هستند که در هنگام نماز در حرم پیامبر(ص) یا ائمه(ع) برای رعایت ادب و احترام طوری میایستند که قبر معصوم(ع) میان ایشان و قبله قرار گیرد و عملاً پشت سر قبر معصوم(ع) میایستند. گفته میشود زمانی که شیخ احمد احسائی در کربلا زندگی میکرد برای رعایت حرمت امام(ع) پشت سر قبر امام(ع) نماز میخواند. شیخیه روایتی هم در این باب از امام زمان(ع) در کتابهای خود نقل کردهاند. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۶۹.}} به گروهی از [[شیعیان]] گفته میشود که بر اساس تعالیم شیخ احمد احسائی (۱۱۶۶-۱۲۴۱ق)<ref>برای اطلاع مفصل از زندگی و حیات علمی و اجتماعی او ن.ک: آلالطالقانی، السید محمدحسن، الشیخیة (نشأتها و تطورها و مصادر دراستها)، بیروت، الآمال للمطبوعات، ۱۴۲۰ق، ص۵۳-۱۱۳.</ref>، فقیه شیعه امامی، در دوران قاجاریه (نیمه اول قرن سیزدهم) به وجود آمدند و تاکنون در جهان اسلام حضور دارند.<ref>فرمانیان، مهدی و محمدحسن بهشتی، مذاهب در ایران، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۴۰۰ش، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> مؤسس واقعی این فرقه شاگرد شیخ احمد احسائی، سید کاظم رشتی (در گذشتهٔ ۱۲۵۹ق)<ref>برای اطلاع مفصل از زندگی و جایگاه او در برآمدن شیخیه ن.ک: آلالطالقانی، الشیخیة، ص۱۱۵-۱۷۳.</ref>، است. دورهٔ توسعه و تشخّص مذهبی [[فرقههای شیخیه|شیخیه]] از سایر فرق شیعه در دوران ریاست هجدهسالهٔ سید کاظم رشتی رخ داد.<ref>مدرسی چهاردهی، مرتضی، شيخیگری، بابیگری از نظر فلسفه تاريخ اجتماع، تهران، انتشارات فروغ، ۱۳۵۱ش، ص۱۳۹.</ref> | ||
نام دیگر این گروه [[کشفیه]] است؛ کشفیه کنایه از کشف و الهامی است که رهبران این فرقه برای خود قائل بودند.<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دار المعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۵۸۹.</ref> اساس عقاید شیخیه مبتنی بر ترکیبی از تعبیرات فلسفهٔ اشراق و برداشتی غالیانه از اخبار اهلبیت(ع) است. شیخیه اصول دین را منحصر در چهار اصل [[توحید]]، نبوت، امامت و [[رکن رابع]] (چهارم) می دانند. به عقیدهٔ ایشان رکن رابع دین شناختن شیعه کامل است که همان مبلغ و ناطق اول باشد. او واسطه بین شیعیان و امام غایب(ع) است و احکام را بدون واسطه از او میگیرد و ابلاغ میکند. آموزههای شیخیه، غیر از آنکه مایهٔ انشعابات داخلی فرقه شیخیه شد، زمینهٔ پیدایش دو فرقهٔ [[بابیت]] و [[بهائیت]] را نیز ایجاد کرد و تحولاتی را در تاریخ شیعهٔ امامیه از قرن سیزدهم قمری موجب شد.<ref>مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۸۷، ص۲۶۶-۲۷۰؛ نیز: برای اطلاع از باورها و اندیشههای شیخیه ن.ک: فرمانیان و بهشتی، مذاهب در ایران، ص۲۴۳-۲۴۷.</ref> | نام دیگر این گروه [[کشفیه]] است؛ کشفیه کنایه از کشف و الهامی است که رهبران این فرقه برای خود قائل بودند.<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دار المعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۵۸۹.</ref> اساس عقاید شیخیه مبتنی بر ترکیبی از تعبیرات فلسفهٔ اشراق و برداشتی غالیانه از اخبار اهلبیت(ع) است. شیخیه اصول دین را منحصر در چهار اصل [[توحید]]، نبوت، امامت و [[رکن رابع]] (چهارم) می دانند. به عقیدهٔ ایشان رکن رابع دین شناختن شیعه کامل است که همان مبلغ و ناطق اول باشد. او واسطه بین شیعیان و امام غایب(ع) است و احکام را بدون واسطه از او میگیرد و ابلاغ میکند. آموزههای شیخیه، غیر از آنکه مایهٔ انشعابات داخلی فرقه شیخیه شد، زمینهٔ پیدایش دو فرقهٔ [[بابیت]] و [[بهائیت]] را نیز ایجاد کرد و تحولاتی را در تاریخ شیعهٔ امامیه از قرن سیزدهم قمری موجب شد.<ref>مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۸۷، ص۲۶۶-۲۷۰؛ نیز: برای اطلاع از باورها و اندیشههای شیخیه ن.ک: فرمانیان و بهشتی، مذاهب در ایران، ص۲۴۳-۲۴۷.</ref> | ||
با مرگ سید کاظم | با مرگ [[سید کاظم رشتی]]، چون او برای خود جانشینی انتخاب نکرده بود، از میان شاگردانش ۳۸ نفر مدعی نیابت از او شدند.<ref>فرمانیان و بهشتی، مذاهب در ایران، ص۲۴۲.</ref> مهمترین مدعیان جانشینی در سه منطقهٔ عتبات، آذربایجان و کرمان تبلیغ میکردند. به همین دلیل، شاخههای مختلف شیخیه در این سه شهر تمرکز یافت. در ادامه شاخههای کرمان و آذربایجان نیز دچار انشعاب شدند.<ref>فرمانیان و بهشتی، مذاهب در ایران، ص۲۴۷.</ref> | ||
== انتقادهای اعتقادی == | == انتقادهای اعتقادی == | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
=== روحانیدانستن معراج پیامبر(ص) === | === روحانیدانستن معراج پیامبر(ص) === | ||
اعتقاد شیعه درباره [[ویژگی معراج پیامبر(ص) و امکان عقلی آن|معراج]] این است که معراج پیامبر(ص) هم روحانی و هم جسمانی بوده است.<ref>ابن شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب فی آل ابیطالب، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۸.</ref> گفته شده که شیخیه به معراج روحانی قائل بودهاند و معراج جسمانی را قبول نداشتهاند. برخی معتقدند که نظر شیخیه درباره معراج دارای تناقضاتی است و در جایی همراه با قبول معراج جسمانی و در جایی منحصر به معراج روحانی است.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۸۱.</ref> محققان، تفسیرهای شیخیه از معراج رسول خدا(ص) را تفسیرهایی بدون دلیل تلقی کردهاند؛<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۹۱-۱۹۳.</ref> از جمله اینکه در شب معراج زیادتهای تن رسول خدا(ص) هنگام عروج هر یک به اصل خود برگشت و در هنگام بازگشت دوباره به تن او رجوع کرد.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۹۱.</ref> | اعتقاد شیعه درباره [[ویژگی معراج پیامبر(ص) و امکان عقلی آن|معراج]] این است که معراج پیامبر(ص) هم روحانی و هم جسمانی بوده است.<ref>ابن شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب فی آل ابیطالب، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۸.</ref> گفته شده که [[فرقههای شیخیه|شیخیه]] به معراج روحانی قائل بودهاند و معراج جسمانی را قبول نداشتهاند. برخی معتقدند که نظر شیخیه درباره معراج دارای تناقضاتی است و در جایی همراه با قبول معراج جسمانی و در جایی منحصر به معراج روحانی است.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۸۱.</ref> محققان، تفسیرهای شیخیه از معراج رسول خدا(ص) را تفسیرهایی بدون دلیل تلقی کردهاند؛<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۹۱-۱۹۳.</ref> از جمله اینکه در شب معراج زیادتهای تن رسول خدا(ص) هنگام عروج هر یک به اصل خود برگشت و در هنگام بازگشت دوباره به تن او رجوع کرد.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۹۱.</ref> | ||
=== انکار شق القمر === | === انکار شق القمر === | ||
گفته شده که شیخیه معتقدند که پیامبر(ص) در جریان معجزه شق القمر، صورت انتزاعی (ذهنی) ماه را به دو نیم کرده است، نه ماه حقیقی را.<ref>سبحانی، جعفر، المذاهب الاسلامیه، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۳ق، ص۳۵۵.</ref> محققان در نقد این نظر گفتهاند که مسلمانان متفق هستند که پیامبر(ص) همین ماه مادی را به دو نیم کرده است.<ref>سبحانی، المذاهب الاسلامیه، ص۳۵۵.</ref> | گفته شده که [[فرقههای شیخیه|شیخیه]] معتقدند که پیامبر(ص) در جریان معجزه شق القمر، صورت انتزاعی (ذهنی) ماه را به دو نیم کرده است، نه ماه حقیقی را.<ref>سبحانی، جعفر، المذاهب الاسلامیه، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۳ق، ص۳۵۵.</ref> محققان در نقد این نظر گفتهاند که مسلمانان متفق هستند که پیامبر(ص) همین ماه مادی را به دو نیم کرده است.<ref>سبحانی، المذاهب الاسلامیه، ص۳۵۵.</ref> | ||
=== غلو در امامت === | === غلو در امامت === | ||
از نظر منتقدان شیخیه، شیخ احمد احسائی و پیروان او در مورد جایگاه اهلبیت(ع) دچار غلو شدهاند. از نظر آنان، شیخیه مقاماتی را به ائمه(ع) نسبت دادهاند که مختص ذات خداوند است؛ برای نمونه به موارد زیر اشاره شده است: | از نظر منتقدان شیخیه، شیخ احمد احسائی و پیروان او در مورد جایگاه [[اهلبیت(ع)]] دچار غلو شدهاند. از نظر آنان، شیخیه مقاماتی را به ائمه(ع) نسبت دادهاند که مختص ذات خداوند است؛ برای نمونه به موارد زیر اشاره شده است: | ||
* شیخیه ائمه دوازدهگانه شیعه را علت اربعه (علت فاعلی، صوری، مادی و غایی) آفرینش بهشمار بردهاند. از نظر آنان اراده ائمه(ع) عین اراده خداوند است، پس آنان علت فاعلی عالم هستند. وجود موجودات از نور آنان است، پس آنان علت مادی موجودات هستند. صورت اشیاء از صورت مقامات، حرکات و اعمال آنهاست، پس آنان علت صوری آفرینش هستند. ائمه(ع) غایت آفرینش هستند؛ زیرا اگر آنان نبودند، خلقتی انجام نمیگرفت.<ref>نجاری، محمدحسن، شیخیه نقطه آغازین انحراف، تهران، سازمان تبليغات اسلامی، شركت چاپ و نشر بينالملل، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۳-۵۷۵.</ref> منتقدان این نظر شیخیه را خلاف آیات قرآن و حقیقت حیات ائمه(ع) دانستهاند. از نظر آنان تصریح قرآن بر این است که پیامبر(ص) هم بشری مانند سایر بندگان خداست و از او خواسته شده که به مردم این حقیقت را ابلاغ کند.<ref>خدایی، احمد، تحلیلی بر تاریخ و عقاید فرقه شیخیه، قم، انتشارات امیرالعلم، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۳؛ برای ردیهای مفصلتر بر این نظر ن.ک: شفتی بیدآبادی، محمدباقر بن محمدتقی، پرسشها و پاسخها پیرامون عقائد شیخیه (زمینهساز بابیت)، تحقیق مرکز تحقیقات كتابخانه مسجد سيد، قم، عطر عترت، ۱۳۸۸ش، ص۲۱۱-۲۱۳.</ref> | * شیخیه ائمه دوازدهگانه شیعه را علت اربعه (علت فاعلی، صوری، مادی و غایی) آفرینش بهشمار بردهاند. از نظر آنان اراده ائمه(ع) عین اراده خداوند است، پس آنان علت فاعلی عالم هستند. وجود موجودات از نور آنان است، پس آنان علت مادی موجودات هستند. صورت اشیاء از صورت مقامات، حرکات و اعمال آنهاست، پس آنان علت صوری آفرینش هستند. ائمه(ع) غایت آفرینش هستند؛ زیرا اگر آنان نبودند، خلقتی انجام نمیگرفت.<ref>نجاری، محمدحسن، شیخیه نقطه آغازین انحراف، تهران، سازمان تبليغات اسلامی، شركت چاپ و نشر بينالملل، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۳-۵۷۵.</ref> منتقدان این نظر [[فرقههای شیخیه|شیخیه]] را خلاف آیات قرآن و حقیقت حیات ائمه(ع) دانستهاند. از نظر آنان تصریح [[قرآن]] بر این است که پیامبر(ص) هم بشری مانند سایر بندگان خداست و از او خواسته شده که به مردم این حقیقت را ابلاغ کند.<ref>خدایی، احمد، تحلیلی بر تاریخ و عقاید فرقه شیخیه، قم، انتشارات امیرالعلم، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۳؛ برای ردیهای مفصلتر بر این نظر ن.ک: شفتی بیدآبادی، محمدباقر بن محمدتقی، پرسشها و پاسخها پیرامون عقائد شیخیه (زمینهساز بابیت)، تحقیق مرکز تحقیقات كتابخانه مسجد سيد، قم، عطر عترت، ۱۳۸۸ش، ص۲۱۱-۲۱۳.</ref> | ||
* شيخيه معتقدند که خداوند بسیاری از امور هستی را، اموری از قبیل خلقکردن، روزیدادن، زندگی و مرگ به ائمه(ع) تفویض کرده است.<ref>سبحانی، المذاهب الاسلامیه، ص۳۵۵.</ref> | * شيخيه معتقدند که خداوند بسیاری از امور هستی را، اموری از قبیل خلقکردن، روزیدادن، زندگی و مرگ به ائمه(ع) تفویض کرده است.<ref>سبحانی، المذاهب الاسلامیه، ص۳۵۵.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=== کماهمیت دانستن عدل و معاد === | === کماهمیت دانستن عدل و معاد === | ||
شیخیه اصول معاد و عدل را، که از اصول پنجگانه دین نزد شیعه امامیه و مورد اتفاق آنان بود، حذف کردند و بهجای آن رکن رابع را اضافه کردند و اصول دین را در چهار اصل زیر منحصر نمودند: | شیخیه اصول معاد و [[عدل الهی|عدل]] را، که از اصول پنجگانه دین نزد شیعه امامیه و مورد اتفاق آنان بود، حذف کردند و بهجای آن رکن رابع را اضافه کردند و اصول دین را در چهار اصل زیر منحصر نمودند: | ||
* شناخت خداوند | * شناخت خداوند | ||
* شناخت پیامبر(ص) | * شناخت پیامبر(ص) | ||
* شناخت امام | * شناخت امام(ع) | ||
* شناخت فقیه جامعالشرایط که قائممقام امام در زمان غیبت میباشد.<ref>سبحانی، المذاهب الاسلامیه، ص۳۵۶.</ref> | * شناخت فقیه جامعالشرایط که قائممقام امام در زمان غیبت میباشد.<ref>سبحانی، المذاهب الاسلامیه، ص۳۵۶.</ref> | ||
شیخیه معتقد بودند که رکن رابع شیخ احمد احسائی، پس از او سید کاظم رشتی و پس از او کریمخان بوده است. بعد از او نیز رکن رابع ارثی شد و در خاندان کریمخان استمرار پیدا کرد.<ref>سبحانی، المذاهب الاسلامیه، ص۳۵۷.</ref> | [[فرقههای شیخیه|شیخیه]] معتقد بودند که رکن رابع شیخ احمد احسائی، پس از او سید کاظم رشتی و پس از او کریمخان بوده است. بعد از او نیز رکن رابع ارثی شد و در خاندان کریمخان استمرار پیدا کرد.<ref>سبحانی، المذاهب الاسلامیه، ص۳۵۷.</ref> | ||
== انتقادهای رفتاری == | == انتقادهای رفتاری == | ||
بر رفتار فردی و اجتماعی | بر رفتار فردی و اجتماعی [[فرقههای شیخیه|شیخیه]] انتقاداتی وارد شده است؛ از جمله این انتقادات میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | ||
'''ایجاد اختلاف بین مسلمانان''': کتابهای نگاشتهشده از سوی شیخیه در ذم خلفا موجب فشار بر شیعیان عراق از سوی حکومت سنیمذهب عثمانی شد. در این ماجرا که به محاصره و سقوط کربلا انجامید، عدهای از شیعیان کشته شدند.<ref>خدایی، احمد، تحلیلی بر تاریخ و عقاید فرقه شیخیه، قم، انتشارات امیرالعلم، ۱۳۸۲ش، ص۶۴-۶۶.</ref> | '''ایجاد اختلاف بین مسلمانان''': کتابهای نگاشتهشده از سوی شیخیه در ذم خلفا موجب فشار بر شیعیان عراق از سوی حکومت سنیمذهب عثمانی شد. در این ماجرا که به محاصره و سقوط کربلا انجامید، عدهای از شیعیان کشته شدند.<ref>خدایی، احمد، تحلیلی بر تاریخ و عقاید فرقه شیخیه، قم، انتشارات امیرالعلم، ۱۳۸۲ش، ص۶۴-۶۶.</ref> | ||
'''ایجاد اختلاف بین شیعیان:''' بعد از شروع اختلاف عقیدتی میان شیخیه و متشرعان، درگیریهای بسیاری میان معتقدان دو گروه درگرفت که مشهور به نزاع بالاسری و پایینسری شد. ریشه این اختلاف به امکان نماز خواندن در بالای سر ضریح امام یا عدم امکان آن باز میگشت که شیخیه قائل بود نمیتوان بالای سر ضریح امام نماز خواند. این موضوع موجب درگرفتن درگیریهای فراوان در میان شیعیان شد.<ref>مدرسی چهاردهی، مرتضی، شيخیگری، بابیگری از نظر فلسفه تاريخ اجتماع، تهران، انتشارات فروغی، ۱۳۵۱ش، ص۳۸-۴۰.</ref> | '''ایجاد اختلاف بین شیعیان:''' بعد از شروع اختلاف عقیدتی میان شیخیه و متشرعان، درگیریهای بسیاری میان معتقدان دو گروه درگرفت که مشهور به نزاع بالاسری و [[پایینسری]] شد. ریشه این اختلاف به امکان نماز خواندن در بالای سر ضریح امام یا عدم امکان آن باز میگشت که شیخیه قائل بود نمیتوان بالای سر ضریح امام نماز خواند. این موضوع موجب درگرفتن درگیریهای فراوان در میان شیعیان شد.<ref>مدرسی چهاردهی، مرتضی، شيخیگری، بابیگری از نظر فلسفه تاريخ اجتماع، تهران، انتشارات فروغی، ۱۳۵۱ش، ص۳۸-۴۰.</ref> | ||
'''زمینهسازی برای پیدایش بابیت و بهائیت''': یکی از اثرات عقاید شیخیه را بسترسازی برای پیدایش فرقه بابیت، به رهبری علیمحمد باب که شاگرد سید کاظم رشتی بود، و بهائیت دانستهاند.<ref>مدرسی چهاردهی، شيخیگری، بابیگری از نظر فلسفه تاريخ اجتماع، ص۳۰۳-۳۱۱.</ref> | '''زمینهسازی برای پیدایش بابیت و بهائیت''': یکی از اثرات عقاید شیخیه را بسترسازی برای پیدایش فرقه بابیت، به رهبری علیمحمد باب که شاگرد سید کاظم رشتی بود، و بهائیت دانستهاند.<ref>مدرسی چهاردهی، شيخیگری، بابیگری از نظر فلسفه تاريخ اجتماع، ص۳۰۳-۳۱۱.</ref> |