پرش به محتوا

نقد عقاید فرقه شیخیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''انتقادات بر شیخیه''' در دو ساحت اعتقادی و رفتاری وارد شده که شامل اموری مانند انتقاد بر نظر شیخیه درباره معاد جسمانی، جایگاه امام و برخی رفتارهای فردی و اجتماعی جماعت شیخیه می‌شود.
'''انتقادات بر شیخیه''' در دو ساحت اعتقادی و رفتاری وارد شده که شامل اموری مانند انتقاد بر نظر شیخیه درباره [[معاد جسمانی]]، جایگاه امام و برخی رفتارهای فردی و اجتماعی جماعت شیخیه می‌شود.


شیخیه به گروهی از شیعیان گفته می‌شود که بر اساس تعالیم [[شیخ احمد احسائی]]، فقیه شیعه امامی در دورهٔ قاجار به وجود آمدند و هنوز هم حضور اجتماعی و مذهبی در میان شیعیان دارند. مؤسس واقعی این فرقه شاگرد شیخ احمد احسائی، سید کاظم رشتی است. اساس عقاید شیخیه مبتنی بر ترکیبی از تعبیرات فلسفهٔ اشراق و برداشتی غلوآمیز از [[اخبار اهل‌بیت(ع)]] است.
شیخیه به گروهی از شیعیان گفته می‌شود که بر اساس تعالیم [[احمد احسائی|شیخ احمد احسائی]]، فقیه شیعه امامی در دورهٔ قاجار به وجود آمدند و هنوز هم حضور اجتماعی و مذهبی در میان شیعیان دارند. مؤسس واقعی این فرقه شاگرد شیخ احمد احسائی، سید کاظم رشتی است. اساس عقاید شیخیه مبتنی بر ترکیبی از تعبیرات فلسفهٔ اشراق و برداشتی غلوآمیز از [[اخبار اهل‌بیت(ع)]] است.


انتقادات اعتقادی بر برخی از اعتقادات شیخیه وارد شده است؛ از جمله به اعتقاداتی چون: انکار معاد جسمانی، روحانی‌دانستن معراج پیامبر(ص)، انکار معجزه شق القمر، غلو در امامت وکم‌اهمیت دانستن عدل و معاد در اصول اعتقادی شیعه. بر رفتار فردی و اجتماعی جماعت شیخیه انتقاداتی وارد شده است؛ از جمله در رفتارهایی چون ایجاد اختلاف‌ بین مسلمانان، ایجاد اختلاف‌ بین شیعیان و زمینه‌سازی برای پیدایش بابیت و بهائیت.
انتقادات اعتقادی بر برخی از اعتقادات شیخیه وارد شده است؛ از جمله به اعتقاداتی چون: انکار معاد جسمانی، روحانی‌دانستن معراج پیامبر(ص)، انکار معجزه شق القمر، غلو در امامت وکم‌اهمیت دانستن [[معنای عدالت خداوند|عدل]] و معاد در اصول اعتقادی شیعه. بر رفتار فردی و اجتماعی جماعت شیخیه انتقاداتی وارد شده است؛ از جمله در رفتارهایی چون ایجاد اختلاف‌ بین مسلمانان، ایجاد اختلاف‌ بین شیعیان و زمینه‌سازی برای پیدایش بابیت و بهائیت.


== ماهیت و عقاید ==
== ماهیت و عقاید ==
خط ۲۲: خط ۲۲:


=== انکار معاد جسمانی ===
=== انکار معاد جسمانی ===
در طول تاریخ معارف اسلامی، اختلافاتی بین برخی از متکلمان و برخی از فیلسوفان در مورد معاد جسمانی به وجود آمده بود. این اختلافات باعث شده بود تا برخی از فیلسوفان معاد جسمانی را منکر شوند و تنها به معاد روحانی اعتقاد پیدا کنند.<ref>برای نمونه‌ای از رد معاد جسمانی در آثار اخوان الصفا ن.ک: إخوان الصفا، رسائل إخوان‌ ‏الصفاء و خلّان الوفاء، بیروت، الدار الاسلامیۀ، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۷۶-۷۸.</ref> در مقابل، برخی از متکلمان برای رفع ایرادهای فیلسوفان به معاد جسمانی راهکارهایی را مطرح کردند.<ref>علامه حلی، حسن‌ بن یوسف، کشف المراد فی تجرید الاعتقاد، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۴ق، ص۴۰۰-۴۰۷.</ref> ملاصدرا با طرح نظریه معاد با بدن مثالی برای اثبات معاد جسمانی به طریق فلسفی تلاش کرد.<ref>ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت، دارالاحیاء التراث‌ العربی، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۱۸۹-۲۰۰.</ref> شیخ احمد احسایی نظریه معاد جسمانی ملاصدرا را ناکارآمد می‌پنداشت. او برای حل این مناقشه فرضیهٔ جدید معاد با بدن هورقیلیایی را مطرح کرد. از نظر او انسان دو بدن جسمانی دارد: بدن اول همان بدن دنیایی اوست که از بین می‌رود؛ بدن دوم طینتی است که طبق روایات در قبر بدون تغییر باقی می‌ماند. با مرگ، نفس از بدن اول جدا می‌شود و بدن دوم باقی می‌ماند و نفس انسان به آن تعلق می‌گیرد. حشر با همین بدن صورت می‌گیرد و افراد با آن بهشتی یا جهنمی می‌شوند.<ref>احسائی، احمد، شرح الزیارة الجامعة الکبیرة، بی‌جا، مکتبة العذراء، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۴۵-۵۱.</ref>
در طول تاریخ معارف اسلامی، اختلافاتی بین برخی از متکلمان و برخی از فیلسوفان در مورد [[معاد جسمانی]] به وجود آمده بود. این اختلافات باعث شده بود تا برخی از فیلسوفان معاد جسمانی را منکر شوند و تنها به معاد روحانی اعتقاد پیدا کنند.<ref>برای نمونه‌ای از رد معاد جسمانی در آثار اخوان الصفا ن.ک: إخوان الصفا، رسائل إخوان‌ ‏الصفاء و خلّان الوفاء، بیروت، الدار الاسلامیۀ، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۷۶-۷۸.</ref> در مقابل، برخی از متکلمان برای رفع ایرادهای فیلسوفان در این زمینه راهکارهایی را مطرح کردند.<ref>علامه حلی، حسن‌ بن یوسف، کشف المراد فی تجرید الاعتقاد، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۴ق، ص۴۰۰-۴۰۷.</ref> ملاصدرا با طرح نظریه معاد با بدن مثالی برای اثبات معاد جسمانی به طریق فلسفی تلاش کرد.<ref>ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت، دارالاحیاء التراث‌ العربی، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۱۸۹-۲۰۰.</ref> شیخ احمد احسائی نظریه معاد جسمانی ملاصدرا را ناکارآمد می‌پنداشت. او برای حل این مناقشه فرضیهٔ جدید معاد با بدن هورقیلیایی را مطرح کرد. از نظر او انسان دو بدن جسمانی دارد: بدن اول همان بدن دنیایی اوست که از بین می‌رود؛ بدن دوم طینتی است که طبق روایات در قبر بدون تغییر باقی می‌ماند. با مرگ، نَفْس از بدن اول جدا می‌شود و بدن دوم باقی می‌ماند و نفس انسان به آن تعلق می‌گیرد. حشر با این بدن صورت می‌گیرد و افراد با آن بهشتی یا جهنمی می‌شوند.<ref>احسائی، احمد، شرح الزیارة الجامعة الکبیرة، بی‌جا، مکتبة العذراء، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۴۵-۵۱.</ref>


منتقدان این نظریه معتقدند که این نظر نه دلیل عقلی مستحکمی دارد، نه دلیل عقلی قابل اتکایی و در احادیث ائمه(ع) هیچ اشاره ای به آن نشده است.<ref>باقری، علی‌اکبر، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۲ش، ص۲۲۶.</ref> از نظر منتقدان یکی دانستن مفهوم طینت در روایات ائمه(ع) با بدن هورقیلیایی توسط شیخ احمد احسائی قابل اثبات نیست و توسط او دلیلی بر یکی بودن آنها ارائه نشده است.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۲۲۷.</ref>
منتقدان این نظریه معتقدند که این نظریه نه دلیل عقلی مستحکمی دارد، نه دلیل نقلی قابل اتکایی و در احادیث ائمه(ع) هیچ اشاره‌ای به آن نشده است.<ref>باقری، علی‌اکبر، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۲ش، ص۲۲۶.</ref> از نظر منتقدان یکی دانستن مفهوم طینت در روایات ائمه(ع) با بدن هورقیلیایی توسط شیخ احمد احسائی قابل اثبات نیست و از سوی او دلیلی بر یکی بودن آنها ارائه نشده است.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۲۲۷.</ref>


=== روحانی‌دانستن معراج پیامبر(ص) ===
=== روحانی‌دانستن معراج پیامبر(ص) ===
اعتقاد شیعه درباره معراج این است که معراج پیامبر(ص) هم روحانی و هم جسمانی بوده است.<ref>ابن شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب فی آل ابی‌طالب،‌ بیروت، دارالاضوا‌ء، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۸.</ref> گفته شده که شیخیه به معراج روحانی قائل بوده‌اند و معراج جسمانی را قبول نداشته‌اند. برخی معتقدند که نظر شیخیه درباره معراج دارای تناقضاتی است و در جایی همراه با قبول معراج جسمانی و در جایی منحصر به معراج روحانی است.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۸۱.</ref> محققان، تفسیرهای شیخیه از معراج رسول خدا(ص) را تفسیرهایی بدون دلیل تلقی کرده‌اند؛<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۹۱-۱۹۳.</ref> از جمله اینکه در شب معراج زیادت‌های تن رسول خدا(ص) هنگام عروج هر یک به اصل خود برگشت و در هنگام بازگشت دوباره به تن او رجوع کرد.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۹۱.</ref>   
اعتقاد شیعه درباره [[ویژگی معراج پیامبر(ص) و امکان عقلی آن|معراج]] این است که معراج پیامبر(ص) هم روحانی و هم جسمانی بوده است.<ref>ابن شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب فی آل ابی‌طالب،‌ بیروت، دارالاضوا‌ء، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۸.</ref> گفته شده که شیخیه به معراج روحانی قائل بوده‌اند و معراج جسمانی را قبول نداشته‌اند. برخی معتقدند که نظر شیخیه درباره معراج دارای تناقضاتی است و در جایی همراه با قبول معراج جسمانی و در جایی منحصر به معراج روحانی است.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۸۱.</ref> محققان، تفسیرهای شیخیه از معراج رسول خدا(ص) را تفسیرهایی بدون دلیل تلقی کرده‌اند؛<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۹۱-۱۹۳.</ref> از جمله اینکه در شب معراج زیادت‌های تن رسول خدا(ص) هنگام عروج هر یک به اصل خود برگشت و در هنگام بازگشت دوباره به تن او رجوع کرد.<ref>باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیه کرمان، ص۱۹۱.</ref>   


=== انکار شق القمر ===
=== انکار شق القمر ===
trustworthy
۷٬۳۴۶

ویرایش