trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== سند روایت حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در دفاع از عثمان == | == سند روایت حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در دفاع از عثمان == | ||
علامه امینی مینویسد: ابو جعفر طبری در تاریخ خود به روایت سعید ابن مسیب این مطالب را اضافه میکند: «هنگامی که علی(ع) فهمید مردم قصد قتل عثمان را دارند فرزندان خود حسن و حسین (علیهما السلام) را با شمشیرهای برهنه فرستاد تا بر در خانه عثمان بایستند و نگذارند احدی به آن نزدیک شود، [[زبیر]] و [[طلحه]] و عدهای از اصحاب نیز فرزندان خود را فرستادند که مانع از ورود مردم به خانه عثمان شوند، وقتی مردم صحنه را مشاهده کردند شروع به تیراندازی کردند بطوریکه [[حسن بن علی(ع)]] در خون خود غلتید و تیری نیز به مروان اصابت کرد… زمانیکه علی(ع) آمد و دید عثمان کشته شده بر صورت سیلی زد و دستی به سینه [[حسین(ع)]] کوبید و [[محمد بن طلحه]] را دشنام داد و [[عبدالله بن زبیر]] را لعن کرد و آنچنان عصبانی بود که طلحه به ایشان عرض کرد: «تو را چه شده، ای ابالحسن؟» | علامه امینی مینویسد: ابو جعفر طبری در [[اعتبار تاریخ طبری|تاریخ الامم و الملوک]] خود به روایت سعید ابن مسیب این مطالب را اضافه میکند: «هنگامی که علی(ع) فهمید مردم قصد قتل عثمان را دارند فرزندان خود حسن و حسین (علیهما السلام) را با شمشیرهای برهنه فرستاد تا بر در خانه عثمان بایستند و نگذارند احدی به آن نزدیک شود، [[زبیر]] و [[طلحه]] و عدهای از اصحاب نیز فرزندان خود را فرستادند که مانع از ورود مردم به خانه عثمان شوند، وقتی مردم صحنه را مشاهده کردند شروع به تیراندازی کردند بطوریکه [[حسن بن علی(ع)]] در خون خود غلتید و تیری نیز به مروان اصابت کرد… زمانیکه علی(ع) آمد و دید عثمان کشته شده بر صورت سیلی زد و دستی به سینه [[حسین(ع)]] کوبید و [[محمد بن طلحه]] را دشنام داد و [[عبدالله بن زبیر]] را لعن کرد و آنچنان عصبانی بود که طلحه به ایشان عرض کرد: «تو را چه شده، ای ابالحسن؟» | ||
علامه امینی مینویسد: این مطلب سند ندارد.<ref>امینی، الغدیر، دار الکتب الاسلامیه، ششم، تهران، ج۹، ص۲۴۲–۱۶۸.</ref> و اگر چه از طریق کنانه نیز نقل شده است ولی ازدی و ترمذی کنانه را تضعیف نموده و اذعان داشتهاند که نقلهای ایشان قابل اعتنا نیست. | علامه امینی مینویسد: این مطلب سند ندارد.<ref>امینی، الغدیر، دار الکتب الاسلامیه، ششم، تهران، ج۹، ص۲۴۲–۱۶۸.</ref> و اگر چه از طریق کنانه نیز نقل شده است ولی ازدی و ترمذی کنانه را تضعیف نموده و اذعان داشتهاند که نقلهای ایشان قابل اعتنا نیست. |