automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (←پیامدهای منفی عصمت) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
برخی از کسانی که عصمت معصومان را پذیرفتنی نمییابند، پی آمدهایی منفی برای این باور برشمردهاند: | برخی از کسانی که عصمت معصومان را پذیرفتنی نمییابند، پی آمدهایی منفی برای این باور برشمردهاند: | ||
* شخص معصوم را نمیتوان الگوی دیگران و برتر از آنان به شمار آورد بلکه آنچه شأن و منزلت پیامبر را بالا میبرد، زندگی غیر معصومانهٔ اوست که «نشانگر آن است که در جهاد اکبر و مبارزه با نفس امّاره موفق بوده و در غالب اوقات، راه و هدف درست را شناخته و از آن پیروی کردهاست». | * شخص معصوم را نمیتوان الگوی دیگران و برتر از آنان به شمار آورد بلکه آنچه شأن و منزلت پیامبر را بالا میبرد، زندگی غیر معصومانهٔ اوست که «نشانگر آن است که در جهاد اکبر و مبارزه با نفس امّاره موفق بوده و در غالب اوقات، راه و هدف درست را شناخته و از آن پیروی کردهاست». | ||
* برخی، پدیده عصمت را سبب رونق بازار دو رویی و ظاهر آرایی دانسته، تلاش میکنند با اثبات این نکته که «گناه در طرح خلقت آدمی مندرج است» وجدان گناه آلودگان را آسوده سازند و بدین وسیله، به گمان خود، آنان را از مقدس مآبی و زهد فروشی بر حذر دارند. | * برخی، پدیده عصمت را سبب رونق بازار دو رویی و ظاهر آرایی دانسته، تلاش میکنند با اثبات این نکته که «گناه در طرح خلقت آدمی مندرج است» وجدان گناه آلودگان را آسوده سازند و بدین وسیله، به گمان خود، آنان را از مقدس مآبی و زهد فروشی بر حذر دارند. | ||
علی رغم آنچه در بیان پیامدهای منفی اعتقاد به عصمت آمده، این پیامدها ارتباطی با اعتقاد به مسئله عصمت ندارد بلکه عصمت انبیا و اولیا راهگشای پیروان ایشان است: | علی رغم آنچه در بیان پیامدهای منفی اعتقاد به عصمت آمده، این پیامدها ارتباطی با اعتقاد به مسئله عصمت ندارد بلکه عصمت انبیا و اولیا راهگشای پیروان ایشان است: | ||
* دستیابی پیامبران و امامان به کمالات ویژهای چون عصمت، گزاف و بیدلیل نبودهاست و در شایستگیهای اکتسابی آنان ریشه دارد. عصمت پیامبران و امامان از گناه، افزون بر فواید دیگر، در بُعد عملی از انسان دستگیری میکند و نمونهٔ کاملی را از کسانی که از بند شیطان رسته و به خدا پیوستهاند فرا روی آدمیان قرار میدهد (چنانکه عصمت در دریافت و ابلاغ وحی نیز در بعد علمی به یاری آدمی میشتابد و معرفت حقیقی و سعادت واقعی را دست یافتنی میسازد). مقصود قرآن از نقل حکایاتی چون داستان حضرت یوسف نیز همین درس آموزیها است؛ یعنی بیان این حقیقت که حتی در عنفوان جوانی و با فراهم بودن زمینههای گناه نیز میتوان با یاری جستن از خدا از چنگال نفس بدفرما رهایی یافت. | * دستیابی پیامبران و امامان به کمالات ویژهای چون عصمت، گزاف و بیدلیل نبودهاست و در شایستگیهای اکتسابی آنان ریشه دارد. عصمت پیامبران و امامان از گناه، افزون بر فواید دیگر، در بُعد عملی از انسان دستگیری میکند و نمونهٔ کاملی را از کسانی که از بند شیطان رسته و به خدا پیوستهاند فرا روی آدمیان قرار میدهد (چنانکه عصمت در دریافت و ابلاغ وحی نیز در بعد علمی به یاری آدمی میشتابد و معرفت حقیقی و سعادت واقعی را دست یافتنی میسازد). مقصود قرآن از نقل حکایاتی چون داستان حضرت یوسف نیز همین درس آموزیها است؛ یعنی بیان این حقیقت که حتی در عنفوان جوانی و با فراهم بودن زمینههای گناه نیز میتوان با یاری جستن از خدا از چنگال نفس بدفرما رهایی یافت. |