۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''ازلام در آیه ۹۰ سوره مائده''' به معنای تیرهای چوبی است که با آن [[قمار]] انجام میشود. زمان عرب جاهلی، شتری را سر میبریدند و ده تیر را که هفت تای آن دارای سهم بود و سه تای آن سهمی نداشت را بین ده نفر تقسیم میکردند. طبق این قرعه هرکسی سهمی را میبرد و سه نفر که سهمی نمیبردند میبایست پول خرید شتر را میدادند. قرآن این عمل را از اعمال شیطان معرفی کرده است و به مؤمنان دستور داده است از آن دوری کنند. | '''ازلام در آیه ۹۰ سوره مائده''' به معنای تیرهای چوبی است که با آن [[قمار]] انجام میشود. تعبیر ازلام در آیه ۳ سوره مائده نیز آمده است. زمان عرب جاهلی، شتری را سر میبریدند و ده تیر را که هفت تای آن دارای سهم بود و سه تای آن سهمی نداشت را بین ده نفر تقسیم میکردند. طبق این قرعه هرکسی سهمی را میبرد و سه نفر که سهمی نمیبردند میبایست پول خرید شتر را میدادند. قرآن این عمل را از اعمال شیطان معرفی کرده است و به مؤمنان دستور داده است از آن دوری کنند. | ||
== متن آیه == | == متن آیه == | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== معنا == | == معنا == | ||
ازلام | ازلام جمع «زلم» به معنای «تیر» است که عربها با آنها قرعه میکشیدند و قمار میکردند.<ref>مصطفوی، سید حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، انتشارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ذیل واژه «زلم».</ref> برای عرب دو گونه ازلام (تیرهای مخصوص) بود؛ یکی ازلامِ امر و نهی و دیگری ازلام قمار. | ||
# ازلام قمار عبارت بود از ده چوب تیر به نامهای؛ فَذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلی، سفیح، منیح، رغد. هفت تای اولی دارای سهم بود و سه تای آخری دارای سهمی نبود و کیفیت آن این گونه بود: شتری را سر بریده و ۲۸ قسمت میکردند و قمار بازان ده نفر به عدد تیرها بودند. آنگاه تیرها را به هم زده و برمیداشتند و صاحب تیر «فذ» یک سهم و صاحب تیر «توأم» دو سهم تا آخری که هفت سهم را برمیداشت و سه تای دیگر نه تنها چیزی نمیبردند بلکه پول شتر را هم میپرداختند. | |||
# ازلام قمار عبارت بود از ده چوب تیر به نامهای؛ فَذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلی، سفیح، منیح، رغد. هفت تای اولی دارای سهم بود و سه تای آخری دارای سهمی نبود و کیفیت آن این گونه بود: شتری را سر بریده و ۲۸ قسمت میکردند و قمار بازان ده نفر به عدد تیرها بودند. آنگاه تیرها را به هم زده و برمیداشتند و صاحب تیر «فذ» یک سهم و صاحب تیر «توأم» دو سهم تا آخری که هفت سهم را برمیداشت و سه تای دیگر نه تنها چیزی نمیبردند بلکه پول شتر را هم میپرداختند.<ref>قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بیتا، ذیل واژه «زلم»؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ذیل آیه ۳ سوره مائده؛ المیزان علامه طباطبایی، بنیاد علمی علامه، قم، ذیل آیه۱۹۰ سوره مائده.</ref>{{پایان پاسخ}} | # ازلام امر و نهی سه چوب تیر مانندی بود که بر یکی نوشته بود «امرنی ربی» پروردگارم امر کرد و بر دیگری نوشته بود «نهانی ربی؛ پروردگارم نهی کرد و سومی خالی بود و نوشتهای نداشت. چون یکی اراده سفر میکرد یا میخواست کار مهمی انجام دهد؛ تیرها را به هم میزد؛ اگر اولی میآمد آن کار را میکرد و اگر دومی میآمد، منصرف میشد و اگر سومی میآمد دوباره آنها را به هم میزد.<ref>قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بیتا، ذیل واژه «زلم»؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ذیل آیه ۳ سوره مائده؛ المیزان علامه طباطبایی، بنیاد علمی علامه، قم، ذیل آیه۱۹۰ سوره مائده.</ref>{{پایان پاسخ}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |