۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
اگر ما خدا را امر واقعی ندانستیم و از آن برداشتی آرمانی و ارزشی داشتیم، طبیعی است وحی به صورت تجربه انسانی درآید، دین درونی شود و ایمانْ سرسپردگی کور، و شهودی درونی باشد و این جاست که برخی از نویسندگان معاصر حتی برای گزاره «خدا وجود دارد» یا «خدا واجد فلان اوصاف است» اعتبار نهایی قایل نمیشوند.<ref>کیان، ش ۵۲، ص۱۴.</ref> | اگر ما خدا را امر واقعی ندانستیم و از آن برداشتی آرمانی و ارزشی داشتیم، طبیعی است وحی به صورت تجربه انسانی درآید، دین درونی شود و ایمانْ سرسپردگی کور، و شهودی درونی باشد و این جاست که برخی از نویسندگان معاصر حتی برای گزاره «خدا وجود دارد» یا «خدا واجد فلان اوصاف است» اعتبار نهایی قایل نمیشوند.<ref>کیان، ش ۵۲، ص۱۴.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول|«ایمان همانا شنیدن آن خطاب و پاسخ مجذوبانه دادن به آن است و رفتن به دنبال آن و آینده را هم با امید ـ نه با استدلال ـ پرکردن؛ مسئله معاد هم برای مؤمنان یک مسئله استدلالی فلسفی نیست؛ بلکه امید است به اینکه این خبر در نهایت ما را به جایی خواهد رساند. به همین دلیل امید و اعتماد نقش مهمی در ساختار ایمان دارد».<ref>مجله کیان، سال ۱۳۷۹، ش ۵۲، ص۱۳.</ref>}} | |||
=== معاد در اندیشه شهودی تجربی === | === معاد در اندیشه شهودی تجربی === | ||
نمونه دیگر تحول دینی در زمینه مفهوم [[معاد]] و [[آخرت]] نمود پیدا میکند؛ بدین صورت که آموزه رستگاری ماورای طبیعی که در فرهنگ قدیم غربی وجود داشت، ماهیت خود را از دست داده، به تلاش عملی برای ایجاد جامعه آرمانی بدل شود. «انتظار حیات پس از مرگ رفته رفته رنگ میبازد و این یکی از عوامل مهمی است که افراد را وامیدارد (تا) در صدد درک تازهای از ایمان دینی برآیند … آنگاه با نهضت اصلاح دینی طغیانی روی داد. مذهب پروتستان سلسله مراتب قدیم را که به بشر امید [[رستگاری]] نهایی در عالم بالا میداد، نفی کرد و در عوض گفت که دینداران با ابراز ایمان شخصی میتوانند با ایقان و اطمینان پیشاپیش در همین جهان و در حیات کنونی مزه رستگاری را بچشند. راستای علایق در انجام اعمال دینی تغییر کرد: از تدارک زاهدانه برای مرگ و داوری و زندگی در جهان برین، به سوی تحقق ارزشهای دینی در زندگی اجتماعی دنیای خاکی گرایید».<ref>دریای ایمان، ص۳۲۱–۳۲۲.</ref> کییر کگور، قهرمان اندیشه فیدئیزم، تفکر درباره حیات پس از مرگ را آزاردهنده تلقی میکند و آن را نوعی خیال پردازی، سست و زنانه میداند. «ابدیت تمایز درست از نادرست است؛ پس نامیرایی جدایی حق از ناحق است … تمنای حیات پس از مرگ به معنای عمر دراز، اندیشهای عاطل و سست و زنانه است. فکر ابدیت آن است که در این زندگی خاکی آدمها با هم فرق دارند، جدایی در ابدیت روی میدهد».<ref>دریای ایمان، ص۳۲۳.</ref> | نمونه دیگر تحول دینی در زمینه مفهوم [[معاد]] و [[آخرت]] نمود پیدا میکند؛ بدین صورت که آموزه رستگاری ماورای طبیعی که در فرهنگ قدیم غربی وجود داشت، ماهیت خود را از دست داده، به تلاش عملی برای ایجاد جامعه آرمانی بدل شود. «انتظار حیات پس از مرگ رفته رفته رنگ میبازد و این یکی از عوامل مهمی است که افراد را وامیدارد (تا) در صدد درک تازهای از ایمان دینی برآیند … آنگاه با نهضت اصلاح دینی طغیانی روی داد. مذهب پروتستان سلسله مراتب قدیم را که به بشر امید [[رستگاری]] نهایی در عالم بالا میداد، نفی کرد و در عوض گفت که دینداران با ابراز ایمان شخصی میتوانند با ایقان و اطمینان پیشاپیش در همین جهان و در حیات کنونی مزه رستگاری را بچشند. راستای علایق در انجام اعمال دینی تغییر کرد: از تدارک زاهدانه برای مرگ و داوری و زندگی در جهان برین، به سوی تحقق ارزشهای دینی در زندگی اجتماعی دنیای خاکی گرایید».<ref>دریای ایمان، ص۳۲۱–۳۲۲.</ref> کییر کگور، قهرمان اندیشه فیدئیزم، تفکر درباره حیات پس از مرگ را آزاردهنده تلقی میکند و آن را نوعی خیال پردازی، سست و زنانه میداند. «ابدیت تمایز درست از نادرست است؛ پس نامیرایی جدایی حق از ناحق است … تمنای حیات پس از مرگ به معنای عمر دراز، اندیشهای عاطل و سست و زنانه است. فکر ابدیت آن است که در این زندگی خاکی آدمها با هم فرق دارند، جدایی در ابدیت روی میدهد».<ref>دریای ایمان، ص۳۲۳.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||