پرش به محتوا

مذمت شورای صغری توسط پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶: خط ۶:
'''مذمت شورای صغری''' روایتی است که در یکی از کتاب‌های روایی متاخر از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است و شورایی را که معروف به شورای کوچک است مذمت می‌کند. منبع این روایت متصل به منابع متقدم نبوده و کتابی نیز که به [[ابن فهد حلی]] منصوب است در آثار وی مشاهده نشده است. از لحاظ اعتباری نیز نمی‌توان اعتباری برای این روایت قائل شد. [[منطقه زوراء]] مطابق آنچه در کتاب‌های لغت بیان شده اشاره به بغداد دارد اما در برخی کتاب‌ها نیز به ری اشاره شده است.
'''مذمت شورای صغری''' روایتی است که در یکی از کتاب‌های روایی متاخر از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است و شورایی را که معروف به شورای کوچک است مذمت می‌کند. منبع این روایت متصل به منابع متقدم نبوده و کتابی نیز که به [[ابن فهد حلی]] منصوب است در آثار وی مشاهده نشده است. از لحاظ اعتباری نیز نمی‌توان اعتباری برای این روایت قائل شد. [[منطقه زوراء]] مطابق آنچه در کتاب‌های لغت بیان شده اشاره به بغداد دارد اما در برخی کتاب‌ها نیز به ری اشاره شده است.


==منبع و موضوع روایت==
==متن و منبع روایت==
روایت مذمت شورای صغری در کتابی به نام «گنجینه عطار یا کشکول مرتضوی» که از کتابی منسوب به ابن فهد حلی (درگذشته ۸۴۱ق) به نام [[مناقب العتره]] نقل شده است. با مراجعه به کتاب‌نامه [[کتاب الذریعه]] [[آقا بزرگ تهرانی]] مشخص می‌شود این کتاب جزوه سخنرانی یکی از مؤلفین دوره مشروطه به نام [[ابوالحسن مرندی]] است.<ref>تهرانی، آقابزرگ، الذریعه، بیروت، دارالاضواء، ج۲۲، ص۳۳۰.</ref>
روایت مذمت شورای صغری در کتابی به نام «گنجینه عطار یا کشکول مرتضوی» که از کتابی منسوب به ابن فهد حلی (درگذشته ۸۴۱ق) به نام [[مناقب العتره]] نقل شده است. با مراجعه به کتاب‌نامه [[کتاب الذریعه]] [[آقا بزرگ تهرانی]] مشخص می‌شود این کتاب جزوه سخنرانی یکی از مؤلفین دوره مشروطه به نام [[ابوالحسن مرندی]] است.<ref>تهرانی، آقابزرگ، الذریعه، بیروت، دارالاضواء، ج۲۲، ص۳۳۰.</ref>


موضوع این جزوه رد قوانین مجلس مشروطه است. نام جزوه {{متن عربی|دلایل براهین الفرقان فی بطلان قوانین نواسخ محکمات القرآن.}} است. این رساله دو مرتبه تألیف و چاپ شده است. نسخه اول مختصر بوده اما نسخه دوم با تغییرات و تکمیل به شکل مفصل تألیف شده است. هر دو نسخه در [[کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی]] موجود است، اما از روایت مذکور و نقل از مناقب العتره چیزی بیان نشده است؛ این مسئله نشان می‌دهد که نسخه دوم افتادگی دارد. در صفحه ۸۰، نسخه دوم ترکیب «الشوری الکبری و الصغری» دلالت بر این دارد که این روایت مورد استدلال مؤلف است. در رجوع به سرگذشت نامه‌ها در شرح حال ابن فهد حلی، کتابی به عنوان «مناقب العتره» وجود ندارد.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، دارالکتاب الاسلامی، ج۲، ص۲۱؛ طبرسی نوری، حسین، مستدرک الوسایل، قم، اسماعیلیان، ج۳، ص۴۳۵.</ref>
موضوع این جزوه رد قوانین مجلس مشروطه است. نام جزوه {{متن عربی|دلایل براهین الفرقان فی بطلان قوانین نواسخ محکمات القرآن.}} است. این رساله دو مرتبه تألیف و چاپ شده است. نسخه اول مختصر بوده اما نسخه دوم با تغییرات و تکمیل به شکل مفصل تألیف شده است. هر دو نسخه در [[کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی]] موجود است، اما از روایت مذکور و نقل از مناقب العتره چیزی بیان نشده است؛ این مسئله نشان می‌دهد که نسخه دوم افتادگی دارد. در صفحه ۸۰، نسخه دوم ترکیب «الشوری الکبری و الصغری» دلالت بر این دارد که این روایت مورد استدلال مؤلف است. در رجوع به سرگذشت نامه‌ها در شرح حال ابن فهد حلی، کتابی به عنوان «مناقب العتره» وجود ندارد.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، دارالکتاب الاسلامی، ج۲، ص۲۱؛ طبرسی نوری، حسین، مستدرک الوسایل، قم، اسماعیلیان، ج۳، ص۴۳۵.</ref>
در گنجینه عطار یا کشکول مرتضوی آمده است: {{متن عربی|عن کتاب مناقب العتره لابن فهد الحلّی عن حذیفه الیمانی و جابر بن عبدالله الانصاری عن رسول الله(ص) انه قال الویل الویل لامتی من الشوری الکبری و الشوری الصغری سئل فی تقسیمها قال(ص) الشوری الکبری تنعقد فی بلدی بعد وفاتی لغصب خلافه اخی و حقّ بنتی و الصغری تنعقد فی الزوراء لتغییر سنتی و تبدیل احکامی|ترجمه=وای، وای بر امتم از شورای بزرگ‌تر و شورای کوچک‌تر» شورای بزرگتر در شهر من بعد از وفاتم برای غصب خلافت برادرم و حق دخترم و کوچکتر در «زوراء» برای تغییر در سنت و احکامم منعقد می‌گردد.}}<ref>مرتضوی، گنجینه عطار، تهران، ۱۳۵۴ش، ص۶.</ref>


==اعتبار روایت==
==اعتبار روایت==
با توجه به دسترسی نداشتن به منبع اصلی روایت، هیچ‌یک از این دو نقل، گنجینه عطار و دلایل البراهین، اعتباری به روایت نمی‌بخشد. نخستین بار این روایت در اولین دوره [[مجلس شورای ملی]] بر سر زبان‌ها آمده است. در صورتی که روایت در کتابی متعلق به قرون گذشته وجود داشت و نویسنده کتاب شخصیتی شناخته شده بود، دانشمندان شرح حال‌نویس نام این کتاب را در فهرست کتاب‌های آن شخصیت می‌آوردند و کتاب موجود هم به عنوان کتابی از این دانشمند شناخته شده در بازار کتاب مشهور بود و می‌توانست غیبی بودن این خبر را به قرینه صدور آن از مصدر [[عصمت]] یعنی بیان شدن آن از شخص [[معصوم]]، در نظر گرفت و روایت را از بحث سندی بی‌نیاز دانست. میرجهانی(ره)، با وجود بنای او بر جمع‌آوری، از این روایت گزارشی نمی‌دهد.<ref>میرجهانی، محمد حسن، نوائب الدهور، تهران، صدر، ۱۳۶۹ش، ج۱–۲.</ref>
با توجه به دسترسی نداشتن به منبع اصلی روایت، هیچ‌یک از این دو نقل، گنجینه عطار و دلایل البراهین، اعتباری به روایت نمی‌بخشد. نخستین بار این روایت در اولین دوره [[مجلس شورای ملی]] بر سر زبان‌ها آمده است. در صورتی که روایت در کتابی متعلق به قرون گذشته وجود داشت و نویسنده کتاب شخصیتی شناخته شده بود، دانشمندان شرح حال‌نویس نام این کتاب را در فهرست کتاب‌های آن شخصیت می‌آوردند و کتاب موجود هم به عنوان کتابی از این دانشمند شناخته شده در بازار کتاب مشهور بود و می‌توانست غیبی بودن این خبر را به قرینه صدور آن از مصدر [[عصمت]] یعنی بیان شدن آن از شخص [[معصوم]]، در نظر گرفت و روایت را از بحث سندی بی‌نیاز دانست. میرجهانی(ره)، با وجود بنای او بر جمع‌آوری، از این روایت گزارشی نمی‌دهد.<ref>میرجهانی، محمد حسن، نوائب الدهور، تهران، صدر، ۱۳۶۹ش، ج۱–۲.</ref>
در گنجینه عطار یا کشکول مرتضوی آمده است: {{متن عربی|عن کتاب مناقب العتره لابن فهد الحلّی عن حذیفه الیمانی و جابر بن عبدالله الانصاری عن رسول الله(ص) انه قال الویل الویل لامتی من الشوری الکبری و الشوری الصغری سئل فی تقسیمها قال(ص) الشوری الکبری تنعقد فی بلدی بعد وفاتی لغصب خلافه اخی و حقّ بنتی و الصغری تنعقد فی الزوراء لتغییر سنتی و تبدیل احکامی|ترجمه=وای، وای بر امتم از شورای بزرگ‌تر و شورای کوچک‌تر» شورای بزرگتر در شهر من بعد از وفاتم برای غصب خلافت برادرم و حق دخترم و کوچکتر در «زوراء» برای تغییر در سنت و احکامم منعقد می‌گردد.}}<ref>مرتضوی، گنجینه عطار، تهران، ۱۳۵۴ش، ص۶.</ref>


==مراد از منطقه زوراء==
==مراد از منطقه زوراء==
۱۱٬۹۱۳

ویرایش