۱۱٬۸۸۹
ویرایش
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
در دوره اول جنگهای ایران و روس، حکومت برای جلب کمک مالی و نظامی مردم و نخبگان نظامی و ایلاتی تلاش کرد تا جنگ با روسیه را از نبرد نظامی به نبرد عقیدتی [[اسلام]] در برابر [[کفر]] تعریف کند. دولت قاجار در این راستا تلاش کرد تا حمله روسها را نه یک حمله نظامی و سیاسی به قلمرو یک حکومت، بلکه حمله به قلمرو اسلام شیعی برای از بین بردن اسلام و مسلط کردن کفر تعریف کند و از این طریق درصدد گرفتن فتاوای جهادی از علمای اصولی برآید تا از طریق آنها به نبرد خود با روسیه مشروعیت بخشد. عالمان برجسته این دوره، اگرچه حکومت قاجار را مشروع نمیدانستند، چون شاهد سقوط سرزمینهای اسلامی به دست کفار بودند به درخواست فتحعلیشاه پاسخ مثبت دادند و رسائل و فتاوایی برای مقابله با روسها نوشتند تا با آنان همراهی کرده باشند.<ref>زرگرینژاد، غلامحسین، «بررسی احکام الجهاد و اساب الرشاد نخستین اثر در تکوین ادبیات جهادی تاریخ معاصر ایران»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، شماره ۱۵۵، پاییز ۱۳۷۹ش، ص۳۷۸-۳۸۰.</ref> | در دوره اول جنگهای ایران و روس، حکومت برای جلب کمک مالی و نظامی مردم و نخبگان نظامی و ایلاتی تلاش کرد تا جنگ با روسیه را از نبرد نظامی به نبرد عقیدتی [[اسلام]] در برابر [[کفر]] تعریف کند. دولت قاجار در این راستا تلاش کرد تا حمله روسها را نه یک حمله نظامی و سیاسی به قلمرو یک حکومت، بلکه حمله به قلمرو اسلام شیعی برای از بین بردن اسلام و مسلط کردن کفر تعریف کند و از این طریق درصدد گرفتن فتاوای جهادی از علمای اصولی برآید تا از طریق آنها به نبرد خود با روسیه مشروعیت بخشد. عالمان برجسته این دوره، اگرچه حکومت قاجار را مشروع نمیدانستند، چون شاهد سقوط سرزمینهای اسلامی به دست کفار بودند به درخواست فتحعلیشاه پاسخ مثبت دادند و رسائل و فتاوایی برای مقابله با روسها نوشتند تا با آنان همراهی کرده باشند.<ref>زرگرینژاد، غلامحسین، «بررسی احکام الجهاد و اساب الرشاد نخستین اثر در تکوین ادبیات جهادی تاریخ معاصر ایران»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، شماره ۱۵۵، پاییز ۱۳۷۹ش، ص۳۷۸-۳۸۰.</ref> | ||
میرزا عیسی قائممقام فراهانی، وزیر عباس میرزا نایب السلطنه، مسئولیت جمعآوری فتواهای جهاد با روسها را برعهده گرفت. او برای این کار | میرزا عیسی قائممقام فراهانی، وزیر عباس میرزا نایب السلطنه، مسئولیت جمعآوری فتواهای جهاد با روسها را برعهده گرفت. او برای این کار افرادی را به عراق نزد [[شیخ جعفر کشف الغطاء]] و [[سید علی طباطبایی]]، صاحب ریاض المسائل، فرستاد. نامههایی نیز برای علمای بلاد، چون [[میرزای قمی]]، محمدحسین خاتونآبادی (امام جمعه اصفهان)، ملا علیاکبر ایجی و [[ملا احمد نراقی]] نوشت. در پاسخ به درخواست قائممقام، عالمان شیعه رسائل و فتاوایی نوشتند که به دستور عباس میرزا توسط [[قائممقام فراهانی]] در کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد جمعآوری شدند.<ref>سپهر، محمدتقی بن محمدعلی، ناسخ التواریخ، تحقیق محمدباقر بهبودی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۳ش، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵؛ نیز: قائم مقام بزرگ فراهانی، عیسی بن حسن، احکام الجهاد و اسباب الرشاد، تحقیق غلامحسین زرگرینژاد، تهران، انتشارات بقعه،۱۳۸۰ش، ص۸۲.</ref> | ||
عالمان شیعه در این فتواها فتحعلیشاه را از جانب خود بهعنوان فرمانده سپاه اسلام برای مقابله با روسها منصوب کردند و به او برای اخذ مالیات از مردم برای مقابله با روسها اختیار دادند. برخی معتقدند که این اقدام عالمان را نباید بهعنوان مشروعیتبخشی به حکومت قاجاریه تلقی کرد، بلکه این عمل نوعی تأیید بر نقش عالمان شیعه بهعنوان منبع مشروعیت حکومت قاجار بر اساس [[نظریه نیابت عامه فقیهان]] بود.<ref>الگار، دین و دولت در ایران، ص۴۸-۴۹.</ref> | عالمان شیعه در این فتواها فتحعلیشاه را از جانب خود بهعنوان فرمانده سپاه اسلام برای مقابله با روسها منصوب کردند و به او برای اخذ مالیات از مردم برای مقابله با روسها اختیار دادند. برخی معتقدند که این اقدام عالمان را نباید بهعنوان مشروعیتبخشی به حکومت قاجاریه تلقی کرد، بلکه این عمل نوعی تأیید بر نقش عالمان شیعه بهعنوان منبع مشروعیت حکومت قاجار بر اساس [[نظریه نیابت عامه فقیهان]] بود.<ref>الگار، دین و دولت در ایران، ص۴۸-۴۹.</ref> | ||
== عالمان شیعه و جنگ دوم == | == عالمان شیعه و جنگ دوم == | ||
[[پرونده:سید محمد مجاهد.PNG|بندانگشتی| سید محمد مجاهد فقیه برجسته شیعه که جایگاه مؤثری در جریان جنگ دوم ایران و روسیه داشت.|286x286پیکسل]] | [[پرونده:سید محمد مجاهد.PNG|بندانگشتی| سید محمد مجاهد فقیه برجسته شیعه که جایگاه مؤثری در جریان جنگ دوم ایران و روسیه داشت.|286x286پیکسل]] | ||
در جنگ دوم ایران و روس، عباس میرزا برای همراهکردن [[فتحعلیشاه]] و مردم برای جنگ با روسها و باز پس گرفتن سرزمینهای از دست رفته طی عهدنامه گلستان تصمیم گرفت تا از قدرت عالمان شیعه | در جنگ دوم ایران و روس، عباس میرزا برای همراهکردن [[فتحعلیشاه]] و مردم برای جنگ با روسها و باز پس گرفتن سرزمینهای از دست رفته طی عهدنامه گلستان تصمیم گرفت تا از قدرت عالمان شیعه استفاده کند. او عدهای را مأمور کرد تا به عتبات بروند از ظلم روسها، بر مسلمانان، به سید محمد مجاهد، فقیه بزرگ شیعه در آن دوره، شکایت کنند. [[سید محمد مجاهد]] پس از دریافت نامههای مردم و نامهنگاری با شاه، به همراه عدهای از علما به ایران آمد. او در ایران، با نگارش نامههایی به عالمان مناطق مختلف از آنها خواست مردم را به جهاد دعوت کنند.<ref>الگار، دین و دولت در ایران، ص۱۴۷-۱۵۰.</ref> | ||
در ۲۶ شوال ۱۲۴۱ق، فتحعلیشاه برای رفتن به سلطانیه از تهران بیرون رفت. سید محمد مجاهد و برخی دیگر از عالمان طراز اول، مانند ملا محمدجعفر استرآبادی، آقا سید نصرالله استرآبادی، ملا محمدتقی برقانی، اندکی پس از ورود شاه به سلطانیه رسیدند. در سلطانیه نمایندهای از سوی تزار روس برای برقراری صلح حاضر شده بود و شاه نیز علاقه چندانی به جنگ نداشت، ولی نظر [[عالمان شیعه]] و مردم حاضر در آنجا بر جنگ بود.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ج۱، ص۳۵۸-۳۵۹؛ نیز: الگار، دین و دولت در ایران، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> در این شرایط فقیهان حاضر به رهبری سید محمد مجاهد فتوا دادند که هرکس از جهاد با روسها کنار بکشد از اطاعت خداوند سر باز زده و از [[شیطان]] پیروی کرده است. این فتوا موجب شد تا شاه به [[جهاد]] راضی شود و نماینده روسیه را مرخص کند و فرمان جنگ دهد.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ج۱، ص۳۵۹.</ref> | در ۲۶ شوال ۱۲۴۱ق، فتحعلیشاه برای رفتن به سلطانیه از تهران بیرون رفت. سید محمد مجاهد و برخی دیگر از عالمان طراز اول، مانند ملا محمدجعفر استرآبادی، آقا سید نصرالله استرآبادی، ملا محمدتقی برقانی، اندکی پس از ورود شاه به سلطانیه رسیدند. در سلطانیه نمایندهای از سوی تزار روس برای برقراری صلح حاضر شده بود و شاه نیز علاقه چندانی به جنگ نداشت، ولی نظر [[عالمان شیعه]] و مردم حاضر در آنجا بر جنگ بود.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ج۱، ص۳۵۸-۳۵۹؛ نیز: الگار، دین و دولت در ایران، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> در این شرایط فقیهان حاضر به رهبری سید محمد مجاهد فتوا دادند که هرکس از جهاد با روسها کنار بکشد از اطاعت خداوند سر باز زده و از [[شیطان]] پیروی کرده است. این فتوا موجب شد تا شاه به [[جهاد]] راضی شود و نماینده روسیه را مرخص کند و فرمان جنگ دهد.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ج۱، ص۳۵۹.</ref> |