|
|
خط ۳: |
خط ۳: |
| شأن نزول آیه ۱ از سوره تحریم چیست؟ و آیا منافاتی با عظمت پیامبر(ص) دارد؟ | | شأن نزول آیه ۱ از سوره تحریم چیست؟ و آیا منافاتی با عظمت پیامبر(ص) دارد؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}}آیه یک [[سوره تحریم]] ناظر بر موضوعی است که پیامبر حلالی را بر خود حرام کرد تا خشنودی همسرانش را به دست آورد و خداوند او را در عتابی از این کار نهی میکند. | | {{پاسخ}}آیه یک [[سوره تحریم]] ناظر بر موضوعی است که پیامبر حلالی را بر خود حرام کرد تا خشنودی همسرانش را به دست آورد و خداوند او را در عتابی از این کار نهی میکند. درباره شأن نزول این آیه داستانهای مختلفی ذکر کردهاند؛ از جمله اینکه پیامبر(ص) در خانه حفصه و در نبود او، ماریه را نزد خود فراخواند و پس از اعتراض حفصه، ماریه را بر خود حرام کرد. یا در داستانی دیگر آمده است که پیامبر نزد یکی از همسرانش (زینب بنت جحش) عسل میخورد و دو همسر دیگر او این کار را خوش نداشتند و برای اینکه او را از این کار بازدارند میگفتند تو بوی بدی میدهی و پیامبر که از بوی بد دوری میکرد همان جا قسم خورد دیگر عسل نخورد. |
|
| |
|
| پیامبر(ص) قسم میخورد که فعل مباحی را ترک کند. این تحریم ، تحریم شرعی نبوده است و با عصمت رسول خدا(ص) ناسازگار نیست. | | مفسران گفتهاند این تحریم، تحریم شرعی نبوده است بلکه پیامبر قسم میخورد که فعلی مباح را ترک کند. |
|
| |
|
| == متن آیه == | | == متن آیه == |
خط ۱۵: |
خط ۱۵: |
|
| |
|
| == شأن نزول == | | == شأن نزول == |
| در باره اینکه رسول خدا چرا کاری رای برای بدست آوردن رضایت همسرانش بر خود حرام کرد و چه رازی در میان زنان حضرت وجود داشت که فاش شد، دیدگاههایی وجود دارد که نمیتوان بدانها استناد کرد. به نظر میرسد مفسران به جای توجه به هدف اصلی آیات که نقش هدایتی دارد، به مطالبی پرداختهاند که روشن شدنشان اهمیت چندانی ندارد و برای همین قرآن کریم بدان نپرداخته است. | | در شأن نزول این آیه آمده است که [[پیامبر(ص)]] گاه که نزد زینب بنت جحش که یکی از همسران او بود، میرفت زینب او را نگاه میداشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت پیامبر(ص) میآورد. این سخن به گوش عایشه رسید و بر او گران آمد. عایشه با حفصه یکی دیگر از همسران پیامبر(ص) قرار گذاشت که هر وقت پیامبر(ص) نزدیکشان آمد بگویند: آیا ضمغ «مغافیه» (که بوی نامناسبی داشت) خوردهای؟ و پیامبر حساسیت زیادی به بوی بد و نامناسب داشت. به این ترتیب روزی پیامبر(ص) نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر(ص) گفت. حضرت فرمود: «من مغافیه نخوردهام بلکه عسل نوشیدهام. من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم. ولی این سخن را به کسی مگو، ولی سرانجام او این راز را فاش کرد.» بعداً معلوم شد اصل این قضیه توطئهای بوده است. پیامبر(ص) سخت ناراحت شد و آیات اول سوره تحریم نازل گشت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۷، ص۲۴۱–۲۵۰. |
| ===خلوت رسول خدا(ص) با ماريه قبطيه در نوبت حفصه===
| |
| برخی گفتهاند که رسول خدا در روزی که نوبت [[حفصه]] با کنیز خود [[ماريه قبطيه]] خلوت كرد، حفصه چون اين را بدانست ناراحت شد، رسول خدا(ص) فرمود من ماريه را براى رضاى تو بر خود حرام كردم. <ref>مدرسى، محمدتقى، من هدى القرآن، تهران، دار محبي الحسين، چاپ اول، 1419ق، ج16، ص102 . فخر رازى، محمد، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، 1420ق، ج10، ص 568 .</ref> اين را به [[عائشه]] خبر نده، اما حفصه عائشه را از آن مطلع كرد. <ref>طوسى، محمد، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج10، ص 44. مقاتل بن سليمان، تفسير مقاتل بن سليمان، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، 1423ق، ج4، ص 375.</ref>
| |
|
| |
|
| نقد
| | ترجمه تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، ج۶، ص۳۵۶</ref> هرچند بعضی از مفسرین این شأن نزول را قبول ندارند.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۹، ص۳۸۲.</ref> |
| | |
| خلوت کردن با کنیز در نوبت زنان آزاد حرام نیست به خصوص در صدر اسلام که چند همسری و نیز خلوت با کنیز امری عادی تلقی میشد.
| |
| ===خلوت رسول خدا(ص) با ماریه در نوبت عایشه===
| |
| پیامبر در نوبت عایشه با کنیز خود خلوت نمود و حفصه این را فهمید و حضرت ماریه را بر خود حرام کرد، حفصه راز را آشکار کرد و به عایشه گفت.<ref>طبرى، محمد، ترجمه تفسير طبرى، تهران، توس، چاپ دوم، 1356ش، ج7، ص 1896. فخر رازى، محمد، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، 1420ق، ج10، ص 568 .</ref>
| |
| | |
| نقد
| |
| | |
| *خلوت کردن با کنیز در نوبت زنان آزاد حرام نیست به خصوص در صدر اسلام که چند همسری و نیز خلوت با کنیز امری عادی تلقی میشد.
| |
| *این داستان با داستان قبلی در تناقض است.
| |
| ===دوست داشتن رسول خدا(ص) از خوردن نوعی نوشیدنی===
| |
| طبق نقل ابن عباس، پیامبر شربتی خورد و از آن بیش از حد خوشش آمد و قسم خورد که دیگر از آن نخورد و خدا مورد عتابش قرار داد که چرا چنین کردی. <ref>طوسى، محمد، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج10، ص 45.</ref>
| |
| | |
| نقد
| |
| | |
| *این تفسیر با خود آیه ناسازگار است، چون آیه میگوید پیامبر بخاطر دلخوشی زنانش این کار را کرد نه بخاطر خوش آمدن از شربت.
| |
| *خوش آمدن از خوردنی و نوشیدنی ایرادی ندارد تا حضرت قسم بخورد که دیگر از آن نخورد.
| |
| ===عسل خوردن رسول خدا(ص) در خانه همسرش زینب===
| |
| برخی بر این باورند که پیامبر در خانه [[زینب بنت جحش]] شربت عسل خورد و مدتی پیش همسرش ماند و عائشه و حفصه حسودی کرده و نقشه کشیدند و به پیامبر گفتند چه چیزی خوردهای که دهانت بوی بدی میدهد؟ او گفت شربت عسل خوردهام؛ آنها گفتند زنبورها از گیاهی خوردهاند که بوی بد میدهد، حضرت بر خودش حرام کرد که در خانه زینب شربت بخورد. <ref>طوسى، محمد، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج10، ص 45. فخر رازى، محمد، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، 1420ق، ج10، ص 568 .</ref>
| |
| | |
| نقد
| |
| | |
| *آیه میرساند که رازی توسط همسران رسول خدا فاش شده است در این داستان رازی وجود ندارد تا فاش شود و خداوند فاش کننده را ملامت کند.
| |
| *این نقل با دیگر نقلهایی که میگوید رسول خدا(ص) در خانه حفصه شربت خورد<ref>ابوالفتوح رازى، حسين، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى، چاپ اول، 1408ق، ج19، ص287. قمى مشهدى، محمد، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول، 1368ش، ج13، ص 324.</ref> یا در خانه [[ام سلمه]] بود<ref>كاشانى، فتحالله، زبدة التفاسير، قم، مؤسسة المعارف الإسلامية، چاپ اول، 1423ق، ج7، ص 107.</ref> یا حضرت از خوردن عسل خوشش آمده بود و زنان نقشی نداشتند، در تناقض میباشد.
| |
| ===ازدواج رسول خدا(ص) با زنی بدون اطلاع دیگر زنانش===
| |
| عدهای گفتهاند پیامبر مخفیانه با زنی ازدواج کرد و زنانش فهمیدند قسم خورد که دیگر با آن زن همبستر نشود. <ref>صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1406ق، ج28، ص 427.</ref>
| |
| | |
| نقد
| |
| | |
| *رسول خدا فرد ناشناختهای نبود که مخفیانه ازدواج کند و کسی متوجه نشود.
| |
| *مگر میشود شخصیتی همانند پیامبر خدا بخاطر تهدید زنانش، به یکی از همسرانش ظلم کند و او را بلاتکلیف بگذارد؟!
| |
|
| |
|
| | در شأن نزول دیگری آمده است که پیامبر(ص) در حجره یکی از زنانش به نام حفصه دختر عمر بن خطاب بود و برای حفصه کاری پیش آمد و رفت. پیامبر در غیابش ماریه را فراخواند اما چندی بعد حفصه بازگشت و پیامبر را با ماریه دید و سخت ناراحت شد و گریست و اعتراض کرد که چرا در حجره من ماریه را آوردی. پیامبر همانجا ماریه را بر خود حرام کرد. این قصه درباره عایشه هم آمده است که پیامبر در حجره او حفصه را آورده بود.<ref>تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار، میبدی، ج۱۰، ص ۱۵۶ ۱۵۵</ref> |
|
| |
|
| '''عتاب به پیامبر''' | | '''عتاب به پیامبر''' |