پرش به محتوا

ابن ادریس حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(ابرابزار)
خط ۵۴: خط ۵۴:


=== نقد به فقه شیخ طوسی ===
=== نقد به فقه شیخ طوسی ===
ابن ادریس روحی نقاد داشت و با آرای شیخ طوسی سخت به مقابله برخاست و روش وی را در فقه به شدت مورد انتقاد قرار داد؛ به طوری که خشونت او در این مورد، در مآخذ متأخرتر نوعی تجاوز از حد و سنت‌شکنی تلقی گردیده است.<ref>مدرسی، سید حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ش، ص۵۱.</ref>  
ابن ادریس روحی نقاد داشت و با آرای شیخ طوسی سخت به مقابله برخاست و روش وی را در فقه به شدت مورد انتقاد قرار داد؛ به طوری که خشونت او در این مورد، در مآخذ متأخرتر نوعی تجاوز از حد و سنت‌شکنی تلقی گردیده است.<ref>مدرسی، سید حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ش، ص۵۱.</ref>


ابن ادریس نخستین کسی بود که باب اعتراض بر شیخ طوسی را گشود.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref> وی که به ضرورت استقلال فکری فقیه سخت پایبند بود، به تقلید از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفت و باب نقد آرای شیخ‌طوسی را گشود. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. آرای فقهی ابن‌ادریس در منابع فقهی بعدی همواره مورد توجه قرار گرفته است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> ابن ادریس با نقد افکار علمی شیخ طوسی خدمت بزرگی را به اجتهاد و فقاهت کرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref>
ابن ادریس نخستین کسی بود که باب اعتراض بر شیخ طوسی را گشود.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref> وی که به ضرورت استقلال فکری فقیه سخت پایبند بود، به تقلید از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفت و باب نقد آرای شیخ‌طوسی را گشود. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. آرای فقهی ابن‌ادریس در منابع فقهی بعدی همواره مورد توجه قرار گرفته است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> ابن ادریس با نقد افکار علمی شیخ طوسی خدمت بزرگی را به اجتهاد و فقاهت کرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref>


برخی رجالیان با استناد به عبارتی در سرائر، بر آن‌اند که ابن‌ادریس به شیخ‌ طوسی بی‌احترامی نموده است. اما محققان گفته‌اند چنین تعبیر اهانت‌آمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است، حتی ابن‌ادریس بارها از شیخ‌طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضی‌اللّه عنه» و «رَحِمَه‌اللّه» را آورده است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> وی گاه در نقد آراء شیخ بسیار سرسختی به خرج می‌داد و شیخ را به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به تبعیت و پیروی از امام شافعی متهم می‌کرد. و گاه لحنش بسیار تند می‌شد. اما احترام به شیخ طوسی را فرو نمی‌نهاد.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
برخی رجالیان با استناد به عبارتی در سرائر، بر آن‌اند که ابن‌ادریس به شیخ طوسی بی‌احترامی نموده است. اما محققان گفته‌اند چنین تعبیر اهانت‌آمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است، حتی ابن‌ادریس بارها از شیخ‌طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضی‌اللّه عنه» و «رَحِمَه‌اللّه» را آورده است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> وی گاه در نقد آراء شیخ بسیار سرسختی به خرج می‌داد و شیخ را به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به تبعیت و پیروی از امام شافعی متهم می‌کرد. و گاه لحنش بسیار تند می‌شد. اما احترام به شیخ طوسی را فرو نمی‌نهاد.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


== جایگاه عقل در فقه ابن ادریس ==
== جایگاه عقل در فقه ابن ادریس ==
مشهور است که ابن ادریس اولین کسی است که عقل را به عنوان یک منبع مستقل برای استنباط احکام شرعی لحاظ کرده است. در میان عقل گرایان شیعه، ابن ادریس در فقه (و اصول فقه) یک نقطه عطف به حساب می آید و در تبیین و بررسی مباحث کلامی نیز بیشتر از عقل بهره جسته است.<ref>شریعتمداری، حمیدرضا، و مرتضی توکلی محمدی، «عقل گرایی و نص گرایی در کلام اسلامی (با بررسی دیدگاه شیخ طوسی و ابن ادریس)»، پژوهشنامه کلام، سال اول، شماره ۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش، ص ۲۷ و ۳۱.</ref> وی در دیدگاه نظری خود دلیل عقلی را در طول کتاب، سنت و اجماع می‌داند.<ref>مطلبی، سید محمدموسی، و حسن جمشیدی، «دلیل عقل در سیرة فقهی ابن ادریس»، آموزه‌های فقه مدنی، شماره ۵، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش. ص۱۲۳.</ref>[[پرونده:موسوعه ابن ادریس.gif|بندانگشتی|موسوعه ابن ادریس حلی در چهارده مجلد با تحقیق آیت‌الله خرسان|282x282پیکسل]]
مشهور است که ابن ادریس اولین کسی است که عقل را به عنوان یک منبع مستقل برای استنباط احکام شرعی لحاظ کرده است. در میان عقل گرایان شیعه، ابن ادریس در فقه (و اصول فقه) یک نقطه عطف به حساب می‌آید و در تبیین و بررسی مباحث کلامی نیز بیشتر از عقل بهره جسته است.<ref>شریعتمداری، حمیدرضا، و مرتضی توکلی محمدی، «عقل‌گرایی و نص گرایی در کلام اسلامی (با بررسی دیدگاه شیخ طوسی و ابن ادریس)»، پژوهشنامه کلام، سال اول، شماره ۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش، ص ۲۷ و ۳۱.</ref> وی در دیدگاه نظری خود دلیل عقلی را در طول کتاب، سنت و اجماع می‌داند.<ref>مطلبی، سید محمدموسی، و حسن جمشیدی، «دلیل عقل در سیرة فقهی ابن ادریس»، آموزه‌های فقه مدنی، شماره ۵، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش. ص۱۲۳.</ref>[[پرونده:موسوعه ابن ادریس.gif|بندانگشتی|موسوعه ابن ادریس حلی در چهارده مجلد با تحقیق آیت‌الله خرسان|282x282پیکسل]]
پس از شیخ طوسی، ابن ادریس برای دستیابی به احکام، در مواردی که نص و اجماع نباشد، عقل را به عنوان یک منبع شناخت مطرح کرده است. او در کتاب خود «سرائر» به این مطلب تصریح کرده و می‌نویسد: هر گاه در مسئله‌ای از مسائل شرعی، دلیلی از کتاب و سنت و اجماع به دست نیامد، محققان در بیان و شناخت حکم آن، به دلیل عقل تمسک می‌جستند.» پس از ابن ادریس، محقق حلی به گونه صریحی عقل را به عنوان منبع استنباط یاد کرده و در کتاب ارزشمندش «معتبر» می‌نویسد: «مستند الاحکام الکتاب، السنة، الاجماع، العقل».<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۳۸۶.</ref>
پس از شیخ طوسی، ابن ادریس برای دستیابی به احکام، در مواردی که نص و اجماع نباشد، عقل را به عنوان یک منبع شناخت مطرح کرده است. او در کتاب خود «سرائر» به این مطلب تصریح کرده و می‌نویسد: هر گاه در مسئله‌ای از مسائل شرعی، دلیلی از کتاب و سنت و اجماع به دست نیامد، محققان در بیان و شناخت حکم آن، به دلیل عقل تمسک می‌جستند.» پس از ابن ادریس، محقق حلی به گونه صریحی عقل را به عنوان منبع استنباط یاد کرده و در کتاب ارزشمندش «معتبر» می‌نویسد: «مستند الاحکام الکتاب، السنة، الاجماع، العقل».<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۳۸۶.</ref>


خط ۷۲: خط ۷۲:


== عدم اِعراض از اخبار ==
== عدم اِعراض از اخبار ==
عدم اعتقاد ابن ادریس به خبر واحد موجب شد فقیهان زمان او و برخی مانند ابن داود که معاصر علامه حلی است، در رجال خود بنویسد: «ابن ادریس به کلی از اخبار اهلبیت(ع) دوری جسته است.»<ref>عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، «فقهای نامدار شیعه»، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲ش، ص۶۱؛ محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> اما گفته شده او از اخبار و روایات معتبر و مورد اعتماد چشم نپوشیده است، بلکه به تصریح خود تنها از احادیث ضعیف اعراض کرده و به روایات موثق اعتماد و عمل کرده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۵۰.</ref> یوسف بحرانی نیز این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علو مرتبه علمی و فضل ابن‌ادریس انکارناپذیر است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
عدم اعتقاد ابن ادریس به خبر واحد موجب شد فقیهان زمان او و برخی مانند ابن داود که معاصر علامه حلی است، در رجال خود بنویسد: «ابن ادریس به کلی از اخبار اهلبیت(ع) دوری جسته است.»<ref>عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، «فقهای نامدار شیعه»، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲ش، ص۶۱؛ محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> اما گفته شده او از اخبار و روایات معتبر و مورد اعتماد چشم نپوشیده است، بلکه به تصریح خود تنها از احادیث ضعیف اعراض کرده و به روایات موثق اعتماد و عمل کرده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۵۰.</ref> یوسف بحرانی نیز این دیدگاه را نپذیرفته و بر آن است که علو مرتبه علمی و فضل ابن‌ادریس انکارناپذیر است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>


خط ۹۳: خط ۹۲:


=== موسوعه ابن ادریس ===
=== موسوعه ابن ادریس ===
مجموعه آثار ابن ادریس، در چهارده مجلد با عنوان [[موسوعه ابن ادریس]] با تحقیق [[محمد مهدی خرسان]] توسط انتشارات دلیل ما در سال ۱۳۸۷ش به چاپ رسید.<ref>«[https://noorlib.ir/book/info/10848/%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%D8%B9%D8%A9-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%A5%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%8A موسوعة ابن إدریس الحلي]»، کتابخانه دیجیتالی نور،‌ تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
مجموعه آثار ابن ادریس، در چهارده مجلد با عنوان [[موسوعه ابن ادریس]] با تحقیق [[محمد مهدی خرسان]] توسط انتشارات دلیل ما در سال ۱۳۸۷ش به چاپ رسید.<ref>«[https://noorlib.ir/book/info/10848/موسوعة-ابن-إدریس-الحلي موسوعة ابن إدریس الحلی]»، کتابخانه دیجیتالی نور، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>


مقدمه، اکمال و منتخب تفسیر التبیان در ۵ مجلد، حاشیه صحیفه السجادیه در ۱ مجلد،‌ اجوبه المسائل در ۱ مجلد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی در ۶ مجلد و مستطرفات السرائر در ۱ مجلد، موسوعه ابن ادریس را شامل می‌شود.<ref>ابن إدريس الحلي، موسوعة ابن إدريس الحلي، تحقیق: محمدمهدی خرسان، قم، دلیل ما، ج۱، ص۲ (شناسنامه کتاب).</ref>
مقدمه، اکمال و منتخب تفسیر التبیان در ۵ مجلد، حاشیه صحیفه السجادیه در ۱ مجلد، اجوبه المسائل در ۱ مجلد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی در ۶ مجلد و مستطرفات السرائر در ۱ مجلد، موسوعه ابن ادریس را شامل می‌شود.<ref>ابن إدریس الحلی، موسوعة ابن إدریس الحلی، تحقیق: محمدمهدی خرسان، قم، دلیل ما، ج۱، ص۲ (شناسنامه کتاب).</ref>


== اساتید ==
== اساتید ==
۱۵٬۲۵۷

ویرایش