automoderated، moderator، مدیران، trustworthy
۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==واقعه حره== | ==واقعه حره== | ||
{{نوشتار اصلی|واقعه حره}} | {{نوشتار اصلی|واقعه حره}} | ||
در سال ۶۲ یا ۶۳ قمری جریان شورش مردم مدینه رخ داد که به فاجعه «حَرّه» مشهور شد. پس از شهادت [[امام حسین(ع)]] مردم مدینه از عملکرد و فساد [[یزید]] ناراضی بودند. حاکم مدینه بزرگان شهر را به نمایندگی از طرف مردم مدینه به دمشق فرستاد تا از نزدیک، | در سال ۶۲ یا ۶۳ قمری جریان شورش مردم مدینه رخ داد که به فاجعه «حَرّه» مشهور شد. پس از شهادت [[امام حسین(ع)]] مردم مدینه از عملکرد و فساد [[یزید]] ناراضی بودند. حاکم مدینه بزرگان شهر را به نمایندگی از طرف مردم مدینه به دمشق فرستاد تا از نزدیک، یزید را ببینند و از لطف وی برخوردار شوند و مردم را به اطاعت از حکومت وی تشویق نمایند. | ||
یزید در حضور بزرگان مدینه از شرابخواری و سگبازی و تشکیل بزمها و مجالس فسق و فجور کوتاهی نکرد، اما | یزید در حضور بزرگان مدینه از شرابخواری و سگبازی و تشکیل بزمها و مجالس فسق و فجور کوتاهی نکرد، اما از آنان پذیرایی به عمل آورد و هدایای گرانبها و پنجاه هزار و صد دینار به آنان بخشید. او فکر میکرد که آنان با دریافت هدایا آنان در بازگشت به مدینه، از او تمجید خواهند کرد.<ref>ر. ک. پیشوایی، مهدی، سیره پیشویان، قم، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ هـ ش، ص۲۵۵–۲۵۴.</ref> نمایندگان (جز منذر بن زبیر که به [[بصره]] رفت) به مدینه بازگشتند و در اجتماع مردم این شهر اعلام کردند که: ما از نزد شخصی برگشتهایم که دین ندارد، شراب میخورد، تار و تنبور مینوازد، سگبازی میکند و زنان خوش آواز در مجلس او دلربایی میکنند و با مشتی دزد و خرابکار به شبنشینی میپردازد، اینک شما را شاهد میگیریم که او را از خلافت برکنار کردیم.<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، بغداد، مکتبه المثنی، ج۴، ص۳۰.</ref> | ||
پس از این اعلام، مردم مدینه با عبدالله پسر حنظله بیعت کردند و حاکم مدینه و همه [[بنی امیه|بنیامیه]] را از شهر بیرون راندند، ولی این قیام مردم مدینه، توسط مسلم بن عقبه مأمور یزید سرکوب شد و به شکست انجامید. | |||
==خانواده مروان در واقعه حره== | ==خانواده مروان در واقعه حره== | ||
در ابتدای قیام، قیام کنندگان مدینه، بنیامیه را بیرون کردند، مروان که از دشمنان [[اهل بیت]] بود، از امام خواهش کرد که همسر و خانواده او در خانه امام باشند، امام نیز پذیرفت و در مدتی که مدینه، محل قتل و غارت سپاه یزید بود، خانه امام سجاد(ع) پناهگاهی برای پناهندگان بود.<ref>ر. ک. پیشوایی، مهدی، «پیشین»، ص۲۵۹.</ref> این عمل امام از جوانمردی ایشان نشأت میگرفت. برای اینکه امامان در حد اعلای اخلاق بودند که حتی به دشمنان نیز پناه میدادند؛ چنانچه پیامبر [[ابوسفیان]] را بعد از آن همه دشمنی در فتح مکه بخشید و همچنین امیرالمؤمنین مروان را در جنگ جمل بخشید زیرا آنان از خصلتهای عالیه انسانی برخوردار بودند؛ چنانکه امام سجاد میفرمود: اگر شمشیری را که با آن پدرم را کشتهاند نزدم امانت بگذارند به آن خیانت نمیکنم؛ این یک اصل در مکتب اهل بیت است؛ آنان معدن کرم وسخاوانسان کامل و چراغ هدایت هستند. | |||
{{همچنین ببینید|مروان بن حکم}} | {{همچنین ببینید|مروان بن حکم}} | ||