پرش به محتوا

ابن ادریس حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۳۲: خط ۳۲:
اعتقاد به عدم حجیت ''خبر واحد'' از مهمترین مبانی ''ابن ادریس'' است. ابن ادریس عمل به خبر واحد را شدیداً تقبیح کرده و آن را موجب نابودی اسلام می‌دانست. وی معتقد بود عمل به خبر واحد هرچند راویش هم ثقه باشد جایز نیست. ابن ادریس علت عدم عمل به خبر واحد را مفید علم نبودن اخبار می‌داند.
اعتقاد به عدم حجیت ''خبر واحد'' از مهمترین مبانی ''ابن ادریس'' است. ابن ادریس عمل به خبر واحد را شدیداً تقبیح کرده و آن را موجب نابودی اسلام می‌دانست. وی معتقد بود عمل به خبر واحد هرچند راویش هم ثقه باشد جایز نیست. ابن ادریس علت عدم عمل به خبر واحد را مفید علم نبودن اخبار می‌داند.


کتاب السرائر مشهورترین و مهم‌ترین کتاب اوست که یک دوره فقه را شامل می‌شود. این کتاب از نظر تعداد ابواب و فصول جامع‌ترین کتابی است که تا عصر ابن‌ادریس نگارش یافته است. ابن‌ادریس حلّی هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است.  
کتاب السرائر مشهورترین و مهم‌ترین کتاب اوست که یک دوره فقه را شامل می‌شود. این کتاب از نظر تعداد ابواب و فصول جامع‌ترین کتابی است که تا عصر ابن‌ادریس نگارش یافته است. ابن‌ادریس حلّی هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
'''اِبْنِ اِدْریس،''' فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ادریس عِجلی حِلّی متولد ۵۴۳ق،<ref>آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، اسماعیلیان، ج۲، ص۲۹۰.</ref> از فقیهان بزرگ امامیه در قرن ششم است. در مورد وفات او اختلاف است. برخی ۵۹۸ق و برخی ۵۹۷ق را ذکر کرده‌اند.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> وی منسوب به شهر حلّه در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی نیز خوانده‌اند. نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است. از دیگر کنیه‌های او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
'''اِبْنِ اِدْریس،''' فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ادریس عِجلی حِلّی متولد ۵۴۳ق،<ref>آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، اسماعیلیان، ج۲، ص۲۹۰.</ref> از فقیهان بزرگ امامیه در قرن ششم است. در مورد وفات او اختلاف است. برخی ۵۹۸ق و برخی ۵۹۷ق را ذکر کرده‌اند.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> وی منسوب به شهر حلّه در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی نیز خوانده‌اند. نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است. از دیگر کنیه‌های او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
== جایگاه ==
== جایگاه ==
 
فقیهان و شرح‌حال‌نگاران، از اهل‌سنت و شیعه، ابن‌ادریس را به علو مقام و کثرت فهم و علم ستوده و از وی با اوصافی چون بی‌نظیر در علم فقه، یگانه عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کرده‌اند.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> درباره ابن ادریس گفته‌اند او با شجاعت تمام باب اجتهاد را باز نمود و موجب شکوفایی و رشد مجدد فقه شیعه گردید.<ref>منتظری، حسینعلی، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمه و تقریر محمود صلواتی، تهران، انتشارات سرایی، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۴.</ref>
فقیهان و شرح‌حال‌نگاران، از اهل‌سنت و شیعه، ابن‌ادریس را به علو مقام و کثرت فهم و علم ستوده و از وی با اوصافی چون بی‌نظیر در علم فقه، یگانه عصر خویش، محقق و رئیس مذهب یاد کرده‌اند.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> درباره ابن ادریس گفته‌اند او با شجاعت تمام باب اجتهاد را باز نمود و موجب شکوفایی و رشد مجدد فقه شیعه گردید.<ref>منتظری، حسینعلی، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمه و تقریر محمود صلواتی، تهران، انتشارات سرایی، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۴.</ref>  


شهید اول او را با عبارات «شیخ امام، علامه، شیخ العلماء و رئیس المذهب» ستوده است. محقق دوم نیز در اجازه قاضی صفی الدین می‌نویسد: «روایت می‌کنم تمام تصنیفات و روایات شیخ امام سعید محقق، حبر العلماء، فخر الملة و الحق و الدین، ابی عبدالله محمد بن ادریس حلی را.» شیخ حر عاملی می‌نویسد: «دانشمندان متاخر ما، ابن ادریس را بسیار ستوده‌اند».<ref>عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲ش، ص۶۰.</ref> شهید مطهری درباره ابن ادریس گفته است: «ابن ادریس حلّی از فحول علمای شیعه است. به حریت فکر معروف است و صولت و هیبت جدش شیخ طوسی را شکست. کتاب نفیس و معروف او در فقه به نام سرائر است.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۸ش، ج۲۰، ص۷۶.</ref>
شهید اول او را با عبارات «شیخ امام، علامه، شیخ العلماء و رئیس المذهب» ستوده است. محقق دوم نیز در اجازه قاضی صفی الدین می‌نویسد: «روایت می‌کنم تمام تصنیفات و روایات شیخ امام سعید محقق، حبر العلماء، فخر الملة و الحق و الدین، ابی عبدالله محمد بن ادریس حلی را.» شیخ حر عاملی می‌نویسد: «دانشمندان متاخر ما، ابن ادریس را بسیار ستوده‌اند».<ref>عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲ش، ص۶۰.</ref> شهید مطهری درباره ابن ادریس گفته است: «ابن ادریس حلّی از فحول علمای شیعه است. به حریت فکر معروف است و صولت و هیبت جدش شیخ طوسی را شکست. کتاب نفیس و معروف او در فقه به نام سرائر است.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۸ش، ج۲۰، ص۷۶.</ref>


[[صلاح‌الدین صفدی]] (درگذشته ۷۶۳ق) وی را در فقه عدیم‌النظیر دانسته، و ابن داوود حلی (درگذشته ۷۰۷ق) او را شیخ‌الفقها خوانده است. شجاعت علمی وی در شکستن سنت تقلید از آراء شیخ طوسی، تحرک بخشیدن به فقه امامیه، خارج کردن آن از رکود و جمود و تشویق ابتکار و اندیشهٔ آزاد، بیانگر جایگاه اوست. گفته شده تا ۱۰۰ سال پس از درگذشت شیخ طوسی همهٔ فقیهان شیعه فقط منعکس‌کنندگان نظرات او بودند تا جایی که گفته‌اند باب اجتهاد تا حدودی مسدود شده بود. در چنین وضعی ابن ادریس پای از دایرهٔ تقلید بیرون نهاد و به احیای اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>  
[[صلاح‌الدین صفدی]] (درگذشته ۷۶۳ق) وی را در فقه عدیم‌النظیر دانسته، و ابن داوود حلی (درگذشته ۷۰۷ق) او را شیخ‌الفقها خوانده است. شجاعت علمی وی در شکستن سنت تقلید از آراء شیخ طوسی، تحرک بخشیدن به فقه امامیه، خارج کردن آن از رکود و جمود و تشویق ابتکار و اندیشهٔ آزاد، بیانگر جایگاه اوست. گفته شده تا ۱۰۰ سال پس از درگذشت شیخ طوسی همهٔ فقیهان شیعه فقط منعکس‌کنندگان نظرات او بودند تا جایی که گفته‌اند باب اجتهاد تا حدودی مسدود شده بود. در چنین وضعی ابن ادریس پای از دایرهٔ تقلید بیرون نهاد و به احیای اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


== احیای فقه شیعه ==
== احیای فقه شیعه ==
خط ۵۲: خط ۵۲:


=== نقد به فقه شیخ طوسی ===
=== نقد به فقه شیخ طوسی ===
ابن ادریس نخستین کسی بود که باب اعتراض بر شیخ طوسی را گشوده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref> وی که به ضرورت استقلال فکری فقیه سخت پایبند بود، به تقلید از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفت و باب نقد آرای شیخ‌طوسی را گشود. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. آرای فقهی ابن‌ادریس در منابع فقهی بعدی همواره مورد توجه قرار گرفته است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> ابن ادریس با نقد افکار علمی شیخ طوسی خدمت بزرگی را به اجتهاد و فقاهت کرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref>
ابن ادریس نخستین کسی بود که باب اعتراض بر شیخ طوسی را گشوده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref> وی که به ضرورت استقلال فکری فقیه سخت پایبند بود، به تقلید از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفت و باب نقد آرای شیخ‌طوسی را گشود. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. آرای فقهی ابن‌ادریس در منابع فقهی بعدی همواره مورد توجه قرار گرفته است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> ابن ادریس با نقد افکار علمی شیخ طوسی خدمت بزرگی را به اجتهاد و فقاهت کرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref>


برخی رجالیان با استناد به عبارتی در سرائر، بر آن‌اند که ابن‌ادریس به شیخ‌طوسی بی‌احترامی نموده است. اما محققان گفته اند چنین تعبیر اهانت‌آمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است، حتی ابن‌ادریس بارها از شیخ‌طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضی‌اللّه عنه» و «رَحِمَه‌اللّه» را آورده است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> وی گاه در نقد آراء شیخ بسیار سرسختی به خرج می‌داد و شیخ را به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به تبعیت و پیروی از امام شافعی متهم می‌کرد. و گاه لحنش بسیار تند می‌شد. اما به احترام به شیخ طوسی را فرو نمی‌نهاد.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
برخی رجالیان با استناد به عبارتی در سرائر، بر آن‌اند که ابن‌ادریس به شیخ‌طوسی بی‌احترامی نموده است. اما محققان گفته‌اند چنین تعبیر اهانت‌آمیزی در سرائر وجود ندارد و این نظر مردود شمرده شده است، حتی ابن‌ادریس بارها از شیخ‌طوسی با احترام یاد کرده و پس از ذکر نام او عبارت «رضی‌اللّه عنه» و «رَحِمَه‌اللّه» را آورده است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> وی گاه در نقد آراء شیخ بسیار سرسختی به خرج می‌داد و شیخ را به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به تبعیت و پیروی از امام شافعی متهم می‌کرد. و گاه لحنش بسیار تند می‌شد. اما به احترام به شیخ طوسی را فرو نمی‌نهاد.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


== اندیشه‌ها ==
== اندیشه‌ها ==
خط ۷۰: خط ۶۸:
نسبت کنار نهادن تمامی روایات به ابن‌ادریس را نادرست شمرده‌اند، زیرا وی خبر متواتر و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت می‌دانسته و فقط عمل کردن به خبر واحد را نفی می‌کرده است. برخی علمای پیش از او، مانند سیدِمرتضی علم‌الهدی (متوفی ۴۳۶ق) و نیز برخی از علمای دیگر قرن ششم، مانند ابن‌شهر آشوب، طَبْرِسی، و ابن‌زهره هم بدان قائل بوده‌اند و پذیرش این نظر به هیچ‌وجه نمی‌تواند موجب طعن و ضعف ابن‌ادریس باشد. هرچند ابن‌ادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده و آن را علم‌آور ندانسته است، آثار وی مملو از احادیث، همراه با استناد به آنهاست؛ زیرا وی علاوه بر اخبار متواتر، استناد به اخبار آحادی را که با ادله دیگر مانند کتاب، سنّت یا اجماع تأیید شود، جایز شمرده است. از جمله پیامدهای انکار حجیت خبر واحد از جانب ابن‌ادریس، توجه بیشترِ او به ظواهر قرآن و سنّت، اتفاق فقها و اصول عملیه است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
نسبت کنار نهادن تمامی روایات به ابن‌ادریس را نادرست شمرده‌اند، زیرا وی خبر متواتر و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت می‌دانسته و فقط عمل کردن به خبر واحد را نفی می‌کرده است. برخی علمای پیش از او، مانند سیدِمرتضی علم‌الهدی (متوفی ۴۳۶ق) و نیز برخی از علمای دیگر قرن ششم، مانند ابن‌شهر آشوب، طَبْرِسی، و ابن‌زهره هم بدان قائل بوده‌اند و پذیرش این نظر به هیچ‌وجه نمی‌تواند موجب طعن و ضعف ابن‌ادریس باشد. هرچند ابن‌ادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده و آن را علم‌آور ندانسته است، آثار وی مملو از احادیث، همراه با استناد به آنهاست؛ زیرا وی علاوه بر اخبار متواتر، استناد به اخبار آحادی را که با ادله دیگر مانند کتاب، سنّت یا اجماع تأیید شود، جایز شمرده است. از جمله پیامدهای انکار حجیت خبر واحد از جانب ابن‌ادریس، توجه بیشترِ او به ظواهر قرآن و سنّت، اتفاق فقها و اصول عملیه است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>


عدم اعتقاد ابن ادریس به خبر واحد موجب شد برخی مانند ابن داود که معاصر علامه حلی است، در رجال خود بنویسد: «ابن ادریس به کلی از اخبار اهلبیت(ع) دوری جسته است.»<ref>عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، «فقهای نامدار شیعه»، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲ش، ص۶۱.</ref> [[ابوعلی حائری]] (درگذشته ۱۲۱۶ق) در کتاب منتهی المقال می‌گوید: «گزاف‌گویی ابن داود و عدم رعایت جهت انصاف او، بر کسی! پوشیده نیست، چه که نکوهش از این دانشمند بزرگ، مخصوصاً با این علتی که ذکر کرده (که چون خبر واحد را معتبر نمی‌دانسته، به کلی از اخبار اهل بیت(ع) دوری جسته است) چندان بی پایه است که حد ندارد، زیرا: اولا: عمل کردن ابن ادریس و اعتماد وی به بسیاری از اخبار-مخصوصا که او در آخر سرائر از کتب قدما آورده است-چیزی نیست که بر اهل دانش پوشیده باشد. ثانیا:در میان فقهای ما تنها ابن ادریس نیست که عمل به خبر واحد نکرده است، بلکه جمعی از بزرگان علما، مانند سید مرتضی، ابو المکارم ابن زهره، ابن قبه و دیگران نیز عمل به خبرواحد را معتبر نمی‌دانند. پس اگر عمل نکردن به خبر واحد، موجب تضعیف ابن ادریس باشد، باید این بزرگان را هم تضعیف کرد، در صورتی که هیچ‌کس آنها را ضعیف ندانسته است.»<ref>عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲ش، ص۶۱.</ref>[[پرونده:کتاب-السرائر.jpg|بندانگشتی|296x296پیکسل]]
عدم اعتقاد ابن ادریس به خبر واحد موجب شد برخی مانند ابن داود که معاصر علامه حلی است، در رجال خود بنویسد: «ابن ادریس به کلی از اخبار اهلبیت(ع) دوری جسته است.»<ref>عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، «فقهای نامدار شیعه»، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲ش، ص۶۱.</ref> [[ابوعلی حائری]] (درگذشته ۱۲۱۶ق) در کتاب منتهی المقال می‌گوید: «گزاف‌گویی ابن داود و عدم رعایت جهت انصاف او، بر کسی! پوشیده نیست، چه که نکوهش از این دانشمند بزرگ، مخصوصاً با این علتی که ذکر کرده (که چون خبر واحد را معتبر نمی‌دانسته، به کلی از اخبار اهل بیت(ع) دوری جسته است) چندان بی‌پایه است که حد ندارد، زیرا: اولا: عمل کردن ابن ادریس و اعتماد وی به بسیاری از اخبار-مخصوصا که او در آخر سرائر از کتب قدما آورده است-چیزی نیست که بر اهل دانش پوشیده باشد. ثانیا:در میان فقهای ما تنها ابن ادریس نیست که عمل به خبر واحد نکرده است، بلکه جمعی از بزرگان علما، مانند سید مرتضی، ابو المکارم ابن زهره، ابن قبه و دیگران نیز عمل به خبرواحد را معتبر نمی‌دانند. پس اگر عمل نکردن به خبر واحد، موجب تضعیف ابن ادریس باشد، باید این بزرگان را هم تضعیف کرد، در صورتی که هیچ‌کس آنها را ضعیف ندانسته است.»<ref>عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲ش، ص۶۱.</ref>[[پرونده:کتاب-السرائر.jpg|بندانگشتی|296x296پیکسل]]


== السرائر ==
== السرائر ==
مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ابن‌ادریس، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، معروف به السرائر، شامل تمام ابواب فقه (عبادات، عقود، ایقاعات و احکام) است. این کتاب از نظر تعداد ابواب و فصول جامع‌ترین کتابی است که تا عصر ابن‌ادریس نگارش یافته است. در پایان کتاب فصلی با نام زیادات آمده که به مُستَطرَفات السرائر شهرت یافته و در آن احادیث جالب توجهی از آثار متقدمان گردآوری شده است و در میان آنها، احادیث نادر و منحصر به فردی نیز دیده می‌شود.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ابن‌ادریس، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، معروف به السرائر، شامل تمام ابواب فقه (عبادات، عقود، ایقاعات و احکام) است. این کتاب از نظر تعداد ابواب و فصول جامع‌ترین کتابی است که تا عصر ابن‌ادریس نگارش یافته است. در پایان کتاب فصلی با نام زیادات آمده که به مُستَطرَفات السرائر شهرت یافته و در آن احادیث جالب توجهی از آثار متقدمان گردآوری شده است و در میان آنها، احادیث نادر و منحصر به فردی نیز دیده می‌شود.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>


ابن‌ادریس حلّی هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است. وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاه‌های خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانآ نقد کرده که گاه واکنش آنها را برانگیخته است. هرچند ابن‌ ادریس در سرائر اقوال فقهای بسیاری را نقل و احیانآ نقد کرده، اما عمدتا به نقد و بررسی آرای شیخ‌طوسی پرداخته است.کتابِ سرائر را در به‌کارگیری قواعد اصولی و تکیه بر مبانی استنباط و نیز بهره‌گیری از استدلال، برتر از کتاب المبسوط شیخ طوسی دانسته‌اند. بهره‌گیری از اصول فقه در استنباط مسائل فقهی در سرائر بسیار چشمگیر است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
ابن‌ادریس حلّی هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است. وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاه‌های خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانآ نقد کرده که گاه واکنش آنها را برانگیخته است. هرچند ابن ادریس در سرائر اقوال فقهای بسیاری را نقل و احیانآ نقد کرده، اما عمدتاً به نقد و بررسی آرای شیخ‌طوسی پرداخته است. کتابِ سرائر را در به‌کارگیری قواعد اصولی و تکیه بر مبانی استنباط و نیز بهره‌گیری از استدلال، برتر از کتاب المبسوط شیخ طوسی دانسته‌اند. بهره‌گیری از اصول فقه در استنباط مسائل فقهی در سرائر بسیار چشمگیر است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>


ابن ادریس درباره کتاب السرائر می‌گوید: «به نظر من این کتاب بهترین تألیفی است که در این فنّ صورت پذیرفته است، و این روش رساترین شیوه در بیان و گویاترین راه از جهت طرح بحث و ارائه دلیل می‌باشد که در آن هرگز راهی برای روایات و اخبار ضعیف نیست. من در این کتاب تحقیق خود را بر پایه سبکی تازه بنا نهادم، چه، کشف احکام تنها به یکی از راه‌های ذیل ممکن است: یا از راه کتاب خدا، یا سنت متواتر پیامبر، یا اجماع و اتفاق علما، یا دلیل عقل. در صورتی که از سه راه اول امکان دسترسی به حکم شرعی نبود، آنگاه محققین دینی در مسائل شرعی به دلیل عقل تکیه می‌کنند، و از آن راه به همهٔ احکام شرعی و مسائل فقهی آگاهی می‌یابند. پس باید بدان اعتماد و تکیه کرد، و هر کس حجیت آن را انکار کند به گمراهی رفته و راه در تاریکی پیموده و گفتاری بیرون از محدوده زبان آورده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref>
ابن ادریس درباره کتاب السرائر می‌گوید: «به نظر من این کتاب بهترین تألیفی است که در این فنّ صورت پذیرفته است، و این روش رساترین شیوه در بیان و گویاترین راه از جهت طرح بحث و ارائه دلیل می‌باشد که در آن هرگز راهی برای روایات و اخبار ضعیف نیست. من در این کتاب تحقیق خود را بر پایه سبکی تازه بنا نهادم، چه، کشف احکام تنها به یکی از راه‌های ذیل ممکن است: یا از راه کتاب خدا، یا سنت متواتر پیامبر، یا اجماع و اتفاق علما، یا دلیل عقل. در صورتی که از سه راه اول امکان دسترسی به حکم شرعی نبود، آنگاه محققین دینی در مسائل شرعی به دلیل عقل تکیه می‌کنند، و از آن راه به همهٔ احکام شرعی و مسائل فقهی آگاهی می‌یابند. پس باید بدان اعتماد و تکیه کرد، و هر کس حجیت آن را انکار کند به گمراهی رفته و راه در تاریکی پیموده و گفتاری بیرون از محدوده زبان آورده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref>


== تیتر ==
== تیتر ==
مرحوم آیت الله خرسان در موسوعه 14 جلدی «ابن ادریس» هم آثار وی را جمع آوری و اصلاح نموده و هم از وی دفع شبهات کرده است.<ref>«[https://fa.shafaqna.com/news/1652686/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3-%D8%A2/ سید محمد طباطبایی: موسوعه «ابن ادریس» آیت الله خرسان بهترین منبع علمی برای پژوهشگران است]»، شفقنا، تاریخ درج مطلب:‌۲۹ شهریور ۱۴۰۲ش، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
مرحوم آیت الله خرسان در موسوعه ۱۴ جلدی «ابن ادریس» هم آثار وی را جمع‌آوری و اصلاح نموده و هم از وی دفع شبهات کرده است.<ref>«[https://fa.shafaqna.com/news/1652686/سید-محمد-طباطبایی-موسوعه-ابن-ادریس-آ/ سید محمد طباطبایی: موسوعه «ابن ادریس» آیت الله خرسان بهترین منبع علمی برای پژوهشگران است]»، شفقنا، تاریخ درج مطلب:۲۹ شهریور ۱۴۰۲ش، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>


در کتاب‌های تاریخ فقه شیعه از دوره صد ساله پس از شیخ طوسی تا عهد مرحوم ابن ادریس حلی، به دوره رکود فقه شیعه و یا دوره مقلّدین شیخ طوسی یاد می‌شود. این مطلب، در بسیاری از کتب تراجمی که به زندگانی این ادریس پرداخته‌اند نیز تکرار شده است.<ref>جناتی، محمدابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن ص۵۳؛ گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها ص۲۳۲ و۳۲۹ ـ ۳۳۰. به نقل از : «[https://malekian.kateban.com/post/4811 دوره رکود وتقليد يا دوره تبيين واستحکام]»، سایت روایت و درایت، محمدباقر ملکیان، تاریخ درج مطلب: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ‌۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
در کتاب‌های تاریخ فقه شیعه از دوره صد ساله پس از شیخ طوسی تا عهد مرحوم ابن ادریس حلی، به دوره رکود فقه شیعه یا دوره مقلّدین شیخ طوسی یاد می‌شود. این مطلب، در بسیاری از کتب تراجمی که به زندگانی این ادریس پرداخته‌اند نیز تکرار شده است.<ref>جناتی، محمدابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن ص۵۳؛ گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها ص۲۳۲ و۳۲۹–۳۳۰. به نقل از: «[https://malekian.kateban.com/post/4811 دوره رکود وتقلید یا دوره تبیین واستحکام]»، سایت روایت و درایت، محمدباقر ملکیان، تاریخ درج مطلب: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>


ابن ادریس روحي نقاد داشت و با آراء و انظار شيخ طوسي سخت به مقابله بر خاست و روش وى را در فقه به شدت مورد انتقاد قرار داد به طورى كه خشونت أو در اين مورد، در مآخذ متأخرتر نوعي تجاوز از حد و سنت شكنى تلقى گرديده است. انتقادات ابن إدريس هر چند چندان موفق نبود وهوادارى نيافت ليكن چون حركت و جنبشى، در راه خارج ساختن فقه شيعي از جمود وتحجر بود به نوبه خود خدمتي شايسته به اجتهاد و سير تكاملى فقه نمود. مشخصه اصلى روش أو همان روح نقد و ايراد، و اعتقاد به تفكر آزاد، و آسيب پذير دانستن اجتهادات و انديشه‌هاست كه در ديباچه و خاتمه كتاب سرائر خود بدان اشاره كرده و گوياى آزاد انديشى و روح نقد علمي اوست.<ref>مدرسی، سيد حسين، مقدمه‌اى بر فقه شيعه، ترجمه محمد آصف فكرت،‌ مشهد، آستان قدس رضوی،‌ ۱۳۶۸ش، ص۵۱.</ref>
ابن ادریس روحی نقاد داشت و با آراء و انظار شیخ طوسی سخت به مقابله برخاست و روش وی را در فقه به شدت مورد انتقاد قرار داد به طوری که خشونت أو در این مورد، در مآخذ متأخرتر نوعی تجاوز از حد و سنت شکنی تلقی گردیده است. انتقادات ابن إدریس هر چند چندان موفق نبود وهواداری نیافت لیکن چون حرکت و جنبشی، در راه خارج ساختن فقه شیعی از جمود وتحجر بود به نوبه خود خدمتی شایسته به اجتهاد و سیر تکاملی فقه نمود. مشخصه اصلی روش أو همان روح نقد و ایراد، و اعتقاد به تفکر آزاد، و آسیب‌پذیر دانستن اجتهادات و اندیشه‌هاست که در دیباچه و خاتمه کتاب سرائر خود بدان اشاره کرده و گویای آزاداندیشی و روح نقد علمی اوست.<ref>مدرسی، سید حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ش، ص۵۱.</ref>


== دیگر آثار ==
== دیگر آثار ==
* شرح الصحیفة السجادیة که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است<ref>«[https://mtif.ir/book/60072/حاشیة-ابن-ادریس-علی-الصحیفة-السجادیة حاشیة ابن ادریس علی الصحیفة السجادیة]»، بنیاد محقق طباطبایی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
* شرح الصحیفة السجادیة که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است<ref>«[https://mtif.ir/book/60072/حاشیة-ابن-ادریس-علی-الصحیفة-السجادیة حاشیة ابن ادریس علی الصحیفة السجادیة]»، بنیاد محقق طباطبایی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
* التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابن ادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است.
* التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابن ادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است.
* مسائل ابن ادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گرد آوری و تنظیم کرده است.
* مسائل ابن ادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گرد آوری و تنظیم کرده است.
خط ۱۲۰: خط ۱۱۶:


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
* زندگی و اندیشه‌های ابن‌ ادریس، علی‌همت بناری، قم، ۱۳۸۱ش.
* زندگی و اندیشه‌های ابن ادریس، علی‌همت بناری، قم، ۱۳۸۱ش.
* اندیشه سیاسی ابن ادریس، علی خالقی، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.
* اندیشه سیاسی ابن ادریس، علی خالقی، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.
* نقدهای ابن ادریس حلی بر دیدگاه‌های فقهی شیخ طوسی، محمد پازوکی، حبله رود، سمنان، ۱۴۰۰ش.
* نقدهای ابن ادریس حلی بر دیدگاه‌های فقهی شیخ طوسی، محمد پازوکی، حبله رود، سمنان، ۱۴۰۰ش.
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش