پرش به محتوا

معیارهای اصلی پذیرش روایات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (تکمیل اولیه مدخل)
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


اصل اولیه‌ای در پذیرش یا ردّ روایات وجود ندارد. اگر روایتی [[سلسله حدیث|سلسله سند]] معتبر نداشته باشد، اما موافق با آیات [[قرآن]] یا روایات معتبر باشد، قبول می‌شود و اگر مخالف دیگر آیات و روایات یاشد، رد می‌شود. اگر غیر از آن روایت، روایت معتبری نباشد، به خاطر [[خبر واحد]] بودن، کنار گذاشته می‌شود.
اصل اولیه‌ای در پذیرش یا ردّ روایات وجود ندارد. در روایت‌های فقهی سلسله سند معتبر،<ref name=":0">قربانی لاهیجی، زین العابدین، علم حدیث، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۷۰، ص۱۱۱. عاملی، زین الدین بن علی، الرعایه فی علم الدرایه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص۸۱. کلباسی، ابو الهدی، سماء المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسه ولی العصر(ع) للدراسات الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۲۹.</ref>
 
== معیار پذیرش روایات فقهی ==
{{همچنین ببینید|وجوه وثاقت حدیث}}
 
سلسله سند معتبر،<ref name=":0">قربانی لاهیجی، زین العابدین، علم حدیث، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۷۰، ص۱۱۱. عاملی، زین الدین بن علی، الرعایه فی علم الدرایه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص۸۱. کلباسی، ابو الهدی، سماء المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسه ولی العصر(ع) للدراسات الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۲۹.</ref>
مخالف نبودن با قرآن<ref name=":1">حرّ عاملی، محمد، وسائل‌الشیعه، تهران، مکتبه الاسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۲، ج۱۸، ص۱۵ و ص۷۹.</ref>
مخالف نبودن با قرآن<ref name=":1">حرّ عاملی، محمد، وسائل‌الشیعه، تهران، مکتبه الاسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۲، ج۱۸، ص۱۵ و ص۷۹.</ref>
و مخالف نبودن با روایات معتبر،<ref name=":2">حرّ عاملی، محمد، وسائل‌الشیعه، تهران، مکتبه الاسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۲، ج۱۸، ص۸۹، حدیث۴۸.</ref> معیارهای اصلی پذیرش روایات فقهی است. اگر روایتی در خصوص احکام فقهی آمده باشد و سند معتبری نداشته باشد، روایت معتبری دیگری هم که آن عمل را واجب یا حرام بداند، وجود نداشته باشد چنین روایتی کنار گذاشته می‌شود. نمی‌توان گفت اصل اولی در قبول روایات صدور یا عدم صدور از معصوم است.
و مخالف نبودن با روایات معتبر،<ref name=":2">حرّ عاملی، محمد، وسائل‌الشیعه، تهران، مکتبه الاسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۲، ج۱۸، ص۸۹، حدیث۴۸.</ref> معیارهای اصلی پذیرش روایات فقهی است. و اگر این شرایط وجود نداشته باشند، چنین روایتی کنار گذاشته می‌شود. در روایات اعتقادی، علاوه بر شرایطی که در مورد روایات فقهی گفته شد این شرط وجود دارد که با مسلمات اعتقادات اسلامی نیز نباید ناهماهنگ باشد. هر حدیثی که با بدیهیات عقل مخالف باشد، صدور آن از معصوم پذیرفتنی نیست. مانند احادیثی درباره [[درک خداوند با حواس ظاهری|قابل رؤیت بودن خدا]]، [[جبر و اختیار]]، نقض [[دلیل عصمت انبیاء|عصمت پیامبران الهی]] و … .
 
== معیار پذیرش روایات اعتقادی ==
روایات اعتقادی، علاوه برداشتن سلسله سند معتبر،<ref name=":0"/> مخالف نبودن با قرآن<ref name=":1"/> و مخالف نبودن با روایات معتبر،<ref name=":2"/> با مسلمات اعتقادات اسلامی نیز نباید ناهماهنگ باشد. هر حدیثی که با بدیهیات عقل مخالف باشد، صدور آن از معصوم پذیرفتنی نیست. مانند احادیثی درباره [[درک خداوند با حواس ظاهری|قابل رؤیت بودن خدا]]، [[جبر و اختیار]]، نقض [[دلیل عصمت انبیاء|عصمت پیامبران الهی]] و ….


== اعتماد به صدور روایات ==
مبنای «خبر موثوقٌ به» یکی دیگر از معیارهای پذیرش روایات است؛ یعنی روایتی که به وسیله ادلّه، قرائن و شواهدی به صحّت محتوای آن اعتماد پیدا می‌شود. برخی از فقیهان شیعه، بر این مبنا هستند و پشتوانه این مسئله را هم سیره عقلا می‌دانند که عقلای عالم خبری را حجّت می‌دانند که برای آنان اطمینان‌آور است. این وثوق گاه از راه وثاقت راوی ثابت می‌شود و گاه از راه وثاقت کتاب‌ها و راه‌های دیگر.<ref>مقاله «دفاع از حدیث» مهدی حسینیان قمی، فصلنامه سمات، شماره اول، بهار ۱۳۸۹، ص۵۰–۷۱. مقاله «دفاع از حدیث؛ استدلال بر نظریه حجیت و اعتبار خبر موثوق به»، مهدی حسینیان، فصلنامه سمات، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۹، ص۲۰–۲۹.</ref>
مبنای «خبر موثوقٌ به» یکی دیگر از معیارهای پذیرش روایات است؛ یعنی روایتی که به وسیله ادلّه، قرائن و شواهدی به صحّت محتوای آن اعتماد پیدا می‌شود. برخی از فقیهان شیعه، بر این مبنا هستند و پشتوانه این مسئله را هم سیره عقلا می‌دانند که عقلای عالم خبری را حجّت می‌دانند که برای آنان اطمینان‌آور است. این وثوق گاه از راه وثاقت راوی ثابت می‌شود و گاه از راه وثاقت کتاب‌ها و راه‌های دیگر.<ref>مقاله «دفاع از حدیث» مهدی حسینیان قمی، فصلنامه سمات، شماره اول، بهار ۱۳۸۹، ص۵۰–۷۱. مقاله «دفاع از حدیث؛ استدلال بر نظریه حجیت و اعتبار خبر موثوق به»، مهدی حسینیان، فصلنامه سمات، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۹، ص۲۰–۲۹.</ref>


۱۱٬۹۱۳

ویرایش