پرش به محتوا

ابن ادریس حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(ابرابزار)
خط ۳۳: خط ۳۳:


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
'''اِبْنِ اِدْریس،''' فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ادریس عِجلی حِلّی متولد ۵۴۳ق،<ref>آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، اسماعیلیان، ج۲، ص۲۹۰.</ref> از فقیهان بزرگ امامیه. در مورد وفات او اختلاف است. برخی ۵۹۸ق و برخی ۵۹۷ق را ذکر کرده‌اند.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
'''اِبْنِ اِدْریس،''' فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ادریس عِجلی حِلّی متولد ۵۴۳ق،<ref>آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، اسماعیلیان، ج۲، ص۲۹۰.</ref> از فقیهان بزرگ امامیه. در مورد وفات او اختلاف است. برخی ۵۹۸ق و برخی ۵۹۷ق را ذکر کرده‌اند.<ref>محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


وی منسوب به شهر حلّه در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی نیز خوانده‌اند. نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است. از دیگر کنیه‌های او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
وی منسوب به شهر حلّه در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی نیز خوانده‌اند. نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است. از دیگر کنیه‌های او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
خط ۵۲: خط ۵۲:
به هر حال با ظهور ابن ادریس دورهٔ تمسک مطلق به نصوص روایات به سرآمد و همان طوری که از کلام وی روشن شد، او فقهاء را به استناد به دلیل عقلی نیز فرا خواند و همو بود که دروازه‌های استدلال را به روی بحثهای فقهی گشود. ص۵۰.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۵۰.</ref>
به هر حال با ظهور ابن ادریس دورهٔ تمسک مطلق به نصوص روایات به سرآمد و همان طوری که از کلام وی روشن شد، او فقهاء را به استناد به دلیل عقلی نیز فرا خواند و همو بود که دروازه‌های استدلال را به روی بحثهای فقهی گشود. ص۵۰.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۵۰.</ref>


پس از شیخ طوسی، مجتهد جوان و با نبوغ، ابن ادریس (م ۵۹۸ ه. ق) برای دستیابی به احکام - در مواردی که نص و اجماع نباشد - عقل را به عنوان یک منبع شناخت مطرح کرده است.
پس از شیخ طوسی، مجتهد جوان و با نبوغ، ابن ادریس (م ۵۹۸ ه‍.ق) برای دستیابی به احکام - در مواردی که نص و اجماع نباشد - عقل را به عنوان یک منبع شناخت مطرح کرده است.


او در کتاب گرانمایه خود «سرائر» به این مطلب تصریح کرده می‌نویسد:
او در کتاب گرانمایه خود «سرائر» به این مطلب تصریح کرده می‌نویسد:


هر گاه در مسئله ای از مسائل شرعی، دلیلی از کتاب و سنت و اجماع به دست نیامد، محققان در بیان و شناخت حکم آن، به دلیل عقل تمسک می‌جستند . [۱] پس از ابن ادریس، محقق حلی (م ۷۶۷ ه. ق) صاحب شرایع الاسلام، به گونه صریحی عقل را به عنوان منبع استنباط یاد کرده و در کتاب ارزشمندش «معتبر» می‌نویسد: «مستند الاحکام الکتاب، السنة، الاجماع، العقل». ص۳۸۶.
هر گاه در مسئله ای از مسائل شرعی، دلیلی از کتاب و سنت و اجماع به دست نیامد، محققان در بیان و شناخت حکم آن، به دلیل عقل تمسک می‌جستند . [۱] پس از ابن ادریس، محقق حلی (م ۷۶۷ ه‍.ق) صاحب شرایع الاسلام، به گونه صریحی عقل را به عنوان منبع استنباط یاد کرده و در کتاب ارزشمندش «معتبر» می‌نویسد: «مستند الاحکام الکتاب، السنة، الاجماع، العقل». ص۳۸۶.


== جایگاه ==
== جایگاه ==
خط ۸۷: خط ۸۷:


== دیگر آثار ==
== دیگر آثار ==
التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابن ادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است؛ شرح الصحیفة السجادیة که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است<ref>«[https://mtif.ir/book/60072/%D8%AD%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%A9-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A9 حاشیة ابن ادریس علی الصحیفة السجادیة]»، بنیاد محقق طباطبایی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>؛ مسائل ابن ادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گرد آوری و تنظیم کرده است؛ خلاصة الاستدلال فی المواسعة و المضایقة که معاصرش شیخ منتجب الدین رازی ردیه ای با نام العصرة فی المواسعة و المضایقة بر آن نوشته است؛ رسالة فی معنی الناصب؛ مستطرفات السرائر که مستندات و مشیخۀ او در کتاب السرائر است و به طور مستقل مورد توجه علمای رجال قرار گرفته است و در واقع تتمه و جزئی از فصول پایانی کتاب السرائر به شمار می رود.<ref>«[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=249255&typeinfo=23&catid=24113 ابن ادریس حلی]»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش. </ref>
التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابن ادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است؛ ۳ـ شرح الصحیفة السجادیة که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است<ref>«[https://mtif.ir/book/60072/حاشیة-ابن-ادریس-علی-الصحیفة-السجادیة حاشیة ابن ادریس علی الصحیفة السجادیة]»، بنیاد محقق طباطبایی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>؛ ۴ـ مسائل ابن ادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گرد آوری و تنظیم کرده است؛ ۵ـ خلاصة الاستدلال فی المواسعة و المضایقة که معاصرش شیخ منتجب الدین رازی ردیه ای با نام العصرة فی المواسعة و المضایقة بر آن نوشته است؛ ۶ـ رسالة فی معنی الناصب؛ ۷ـ مستطرفات السرائر که مستندات و مشیخهٔ او در کتاب السرائر است و به‌طور مستقل مورد توجه علمای رجال قرار گرفته است و در واقع تتمه و جزئی از فصول پایانی کتاب السرائر به‌شمار می‌رود.<ref>«[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=249255&typeinfo=23&catid=24113 ابن ادریس حلی]»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>


== تیتر ==
== تیتر ==
اعتقاد به عدم حجیت ''خبر واحد'' از مهمترین مبانی ''ابن ادریس'' است.<ref>غفوری سدهی، مریم، و دیگران، «بررسی مبانی آرای شاذ ومتفردات ابن ادریس حلی»، مجله پژوهش های فقه و حقوق اسلامی، دوره 16، شماره 60، شهریور 1399، ص۱۱۳.</ref>
اعتقاد به عدم حجیت ''خبر واحد'' از مهمترین مبانی ''ابن ادریس'' است.<ref>غفوری سدهی، مریم، و دیگران، «بررسی مبانی آرای شاذ ومتفردات ابن ادریس حلی»، مجله پژوهش‌های فقه و حقوق اسلامی، دوره 16، شماره 60، شهریور 1399، ص۱۱۳.</ref>


ابن ادریس عمل به خبر واحد را شدیدا تقبیح کرده و آن را موجب نابودی اسلام می داند.ص۱۱۶.
ابن ادریس عمل به خبر واحد را شدیداً تقبیح کرده و آن را موجب نابودی اسلام می‌داند. ص۱۱۶.


انکار خبر واحد از مشهورترین مبانی فقهی ابن ادریس است و به طور صریح در موارد متعدد در سرائر آن را غیرمعتبر دانسته است. ابن ادریس معتقد بود عمل به خبر واحد هرچند راویش هم ثقه باشد جایز نیست.ص۱۱۷.
انکار خبر واحد از مشهورترین مبانی فقهی ابن ادریس است و به‌طور صریح در موارد متعدد در سرائر آن را غیرمعتبر دانسته است. ابن ادریس معتقد بود عمل به خبر واحد هرچند راویش هم ثقه باشد جایز نیست. ص۱۱۷.


ابن ادریس علت عدم عمل به خبر واحد را مفید علم نبودن اخبار می داند.ص۱۱۷. او در عمل نکردن به اخبار آحاد به آیه و لاقف ما لیس لک به علم (اسرا ۳۹) استناد کرده است.ص۱۱۸.
ابن ادریس علت عدم عمل به خبر واحد را مفید علم نبودن اخبار می‌داند. ص۱۱۷. او در عمل نکردن به اخبار آحاد به آیه و لاقف ما لیس لک به علم (اسرا ۳۹) استناد کرده است. ص۱۱۸.


== تیتر ==
== تیتر ==
ابن‌ادريس حلّى 598 ق)، از يك سو، خبر واحد را حجّت نمى‌دانست، مگر اين كه اصحاب به آن عمل كرده باشند. از سوى ديگر، بيشتر اخبار كتب اربعه را خبر واحد محفوف به قرائن نمى‌دانست و از اين رو، آنها را طرد مى‌كرد و سراغ حكم عقل و اصالت برائت مى‌رفت.<ref>بهشتى، ابراهيم، اخباريگرى، تاريخ و عقايد، قم، دار الحديث، ۱۳۹۱ش، ص۶۰.</ref>
ابن‌ادریس حلّی ۵۹۸ ق)، از یک سو، خبر واحد را حجّت نمی‌دانست، مگر این که اصحاب به آن عمل کرده باشند. از سوی دیگر، بیشتر اخبار کتب اربعه را خبر واحد محفوف به قرائن نمی‌دانست و از این رو، آنها را طرد می‌کرد و سراغ حکم عقل و اصالت برائت می‌رفت.<ref>بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ص۶۰.</ref>


== تیتر ==
== تیتر ==
ابن ادريس با نقد افكار علمى شيخ طوسى خدمت بزرگى را به اجتهاد و فقاهت كرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشيد.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref>
ابن ادریس با نقد افکار علمی شیخ طوسی خدمت بزرگی را به اجتهاد و فقاهت کرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref>


ابن ادريس به صراحت در سرائر مى‌گويد: «من جز از دليل روشن و برهان آشكار، از كسى تقليد نمى‌كنم». لا أعرّج الى أخبار الآحاد، فهل هدم الإسلام إلا هي. <ref>ابن إدريس الحلي، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، قم، مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۱.</ref>
ابن ادریس به صراحت در سرائر می‌گوید: «من جز از دلیل روشن و برهان آشکار، از کسی تقلید نمی‌کنم». لا أعرّج الی أخبار الآحاد، فهل هدم الإسلام إلا هی.<ref>ابن إدریس الحلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۵۱.</ref>
او طريق صحيح در اجتهاد و فقاهت را چنين بيان مى‌كند كه: «طريق صحيح نزد من عمل به كتاب خدا، يا سنّت رسول خداست كه به طور متواتر رسيده باشد، يا اجماع است. و اگر اين سه راه نبود، آنچه را كه محقّقان مى‌توانند در مسائل شرعى بدان اعتماد كنند، تمسّك به دليل عقل قطعى است؛ زيرا در اين صورت مسائل شرعى بر اساس دليل عقلى بقا يافته و به دليل عقل موكول شده است».<ref>ابن إدريس الحلي، السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، قم، مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۶.</ref>
او طریق صحیح در اجتهاد و فقاهت را چنین بیان می‌کند که: «طریق صحیح نزد من عمل به کتاب خدا، یا سنّت رسول خداست که به‌طور متواتر رسیده باشد، یا اجماع است. و اگر این سه راه نبود، آنچه را که محقّقان می‌توانند در مسائل شرعی بدان اعتماد کنند، تمسّک به دلیل عقل قطعی است؛ زیرا در این صورت مسائل شرعی بر اساس دلیل عقلی بقا یافته و به دلیل عقل موکول شده است».<ref>ابن إدریس الحلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۶.</ref>


== تیتر ==
== تیتر ==
۱۵٬۳۳۹

ویرایش