automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۲۲۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←محتوا۲) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←محتوا) |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
=== روش تحقیق کتاب === | === روش تحقیق کتاب === | ||
روش تحقیق در این اثر مبتنی بر روش تفسیری هرمنوتیک فلسفی گادامر است. بیتردید گفتگو درباره چیستی و ماهیت فهم، پای هرمنوتیک به مبحث این رساله را باز میکند و میتواند ما را در تفسیر فهم روحانیت از تجدد یاری رساند. به همین منظور از میان نظریههای موجود، نظریه هرمنوتیکی گادامر به عنوان چارچوب نظری و رویکرد تفسیری این اثر برگزیده شده است تا با بهرهمندی از آموزههای آن بتوان فهم روحانیت از تجدد را تبیین کرد. شیوه ارائه مطالب نیز مبتنی بر نوعی استدلال استقرائی – قیاسی است که دادهها را برحسب استقراء اما مبتنی بر برهانی قیاسی به خواننده ارایه میکند.<ref>«[http://www.isca.ac.ir/Portal/home/?news/116878/148178/67503/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D9%8A%20%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8%20%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%8A%D8%AA%20%D9%88%20%D8%AA%D8%AC%D8%AF%D8%AF معرفی کتاب روحانیت و تجدد]»، سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۵ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | روش تحقیق در این اثر مبتنی بر روش تفسیری هرمنوتیک فلسفی گادامر است. بیتردید گفتگو درباره چیستی و ماهیت فهم، پای هرمنوتیک به مبحث این رساله را باز میکند و میتواند ما را در تفسیر فهم روحانیت از تجدد یاری رساند. به همین منظور از میان نظریههای موجود، نظریه هرمنوتیکی گادامر به عنوان چارچوب نظری و رویکرد تفسیری این اثر برگزیده شده است تا با بهرهمندی از آموزههای آن بتوان فهم روحانیت از تجدد را تبیین کرد. شیوه ارائه مطالب نیز مبتنی بر نوعی استدلال استقرائی – قیاسی است که دادهها را برحسب استقراء اما مبتنی بر برهانی قیاسی به خواننده ارایه میکند.<ref>«[http://www.isca.ac.ir/Portal/home/?news/116878/148178/67503/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D9%8A%20%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8%20%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%8A%D8%AA%20%D9%88%20%D8%AA%D8%AC%D8%AF%D8%AF معرفی کتاب روحانیت و تجدد]»، سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۵ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | ||
== بخشهایی از کتاب == | |||
موضع منفی روحانیت در قبال تجدد، بی دلیل نبود. او از طریق نسلی از روشنفکری با تجدد هم افق شد که جایی برایش در دوره جدید باقی نمی گذاشت.ص۴۵۳. | |||
در فهم روحانیت، غرب و تجدد یکی دانسته شد و انگار متجدد شدن به معنای غربی شدن بود و غربی شدن هم پیامدی جز حذف دین و ترویج اصول غیر اخلاقی نداشت.ص۴۵۴. | |||
روحانیت بر اثر گسترش و هژمونی مارکسیسم برخی از نقدهای چپ علیه غرب سرمایه داری را پذیرفت و به واسطه برخی از مفاهیم و واژگان چپ به تحلیل آینده لیبرالیزم پرداخت و بدین گونه در باب کلیت غرب دچار انحنای باصره شد.ص۴۵۴. | |||
سنتی ها به دلیل قداستی که به تمام روابط، نهادها و کیفیات عرفی عصر نزول دین اسلام می بخشند، به تعارض یا تزاحم با محیط دوره جدید که مدرنیته در خلق آن مشارکت دارد، کشیده می شوند.ص۴۵۷. | |||
مدرنیته در حوزه علمیه قم، پس از انقلاب اسلامی تبدیل به مسئله شده است، از سنت گرایان گرفته تا نوگرایان حوزوی، هر یک به گونه ای با ماهیت، ارکان و مولفه های مدرنیته درگیر شده و در پی چاره ای در قبال هژمونی آن می باشند.ص۴۶۲. | |||
== محتوا == | == محتوا == |