automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۹۷۵
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
سوره سجده به الم سجده هم مشهور است و ۳۰ آیه دارد و جزو [[سورههای مکی]] شناخته میشود. آیه ۱۵ این سوره آیه سجده است که به همین سبب این سوره سجده نام گرفته است. این سوره از [[سورههای مثانی]] شمرده میشود. | سوره سجده به الم سجده هم مشهور است و ۳۰ آیه دارد و جزو [[سورههای مکی]] شناخته میشود. آیه ۱۵ این سوره آیه سجده است که به همین سبب این سوره سجده نام گرفته است. این سوره از [[سورههای مثانی]] شمرده میشود. | ||
در فضیلت خواندن این سوره از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است کسی که سوره سجده را بخواند مانند آن است که شب قدر را احیا گرفته باشد.<ref> | در فضیلت خواندن این سوره از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است کسی که سوره سجده را بخواند مانند آن است که شب قدر را احیا گرفته باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۰۳.</ref> | ||
== محتوا == | == محتوا == | ||
در آغاز این سوره سخن از عظمت قرآن و نزول آن از سوی پروردگار عالمیان، و نفی اتهامات دشمنان از آن است. سپس بحثی پیرامون نشانههای خداوند در آسمان و زمین و خلقت آن، و تدبیر این جهان دارد. بحث دیگر پیرامون آفرینش انسان از «خاک» و «آب نطفه» و «روح الهی» و اعطای وسائل فراگیری علم و دانش، یعنی چشم و گوش و خرد از سوی خداوند به او میباشد. بعد از آن از رستاخیز و حوادث قبل از آن یعنی مرگ و بعد از آن یعنی سؤال و حساب سخن میگوید. سپس سخن از بشارت و انذار دارد و مؤمنان را به جنة الماوی نوید میدهد و فاسقان را به عذاب آتش تهدید میکند. به همین مناسبت اشاره کوتاهی به تاریخ بنی اسرائیل و سرگذشت موسی(ع) و پیروزیهای این امت دارد. و باز به تناسب بحث بشارت و انذار اشارهای به احوال گروهی دیگر از امتهای پیشین و سرنوشت دردناک آنها میکند. بار دیگر به مسئله «توحید و نشانههای عظمت خدا» بازمیگردد و با «تهدید دشمنان لجوج» سوره را پایان میدهد.<ref> | در آغاز این سوره سخن از عظمت قرآن و نزول آن از سوی پروردگار عالمیان، و نفی اتهامات دشمنان از آن است. سپس بحثی پیرامون نشانههای خداوند در آسمان و زمین و خلقت آن، و تدبیر این جهان دارد. بحث دیگر پیرامون آفرینش انسان از «خاک» و «آب نطفه» و «روح الهی» و اعطای وسائل فراگیری علم و دانش، یعنی چشم و گوش و خرد از سوی خداوند به او میباشد. بعد از آن از رستاخیز و حوادث قبل از آن یعنی مرگ و بعد از آن یعنی سؤال و حساب سخن میگوید. سپس سخن از بشارت و انذار دارد و مؤمنان را به جنة الماوی نوید میدهد و فاسقان را به عذاب آتش تهدید میکند. به همین مناسبت اشاره کوتاهی به تاریخ بنی اسرائیل و سرگذشت موسی(ع) و پیروزیهای این امت دارد. و باز به تناسب بحث بشارت و انذار اشارهای به احوال گروهی دیگر از امتهای پیشین و سرنوشت دردناک آنها میکند. بار دیگر به مسئله «توحید و نشانههای عظمت خدا» بازمیگردد و با «تهدید دشمنان لجوج» سوره را پایان میدهد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۰۵.</ref> | ||
=== خلقت آسمان و زمین در شش روز === | === خلقت آسمان و زمین در شش روز === | ||
آیه چهار سوره سجده به این موضوع میپردازد که خداوند آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش قدرت استیلا یافت و همه امور از آسمان به زمین را تدبیر میکند.<ref>سوره | آیه چهار سوره سجده به این موضوع میپردازد که خداوند آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش قدرت استیلا یافت و همه امور از آسمان به زمین را تدبیر میکند.<ref>سوره سجده، آیه ۴ و ۵.</ref> | ||
شش روز کنایه از دورهها و مرحلههاست و مراد از عرش، غلبه یافتن میباشد. نظیر این آیه در آیه ۵۴ از سوره اعراف، آیه ۳ از سوره یونس و ۵۹ از سوره فرقان بیان شده است.<ref>محمد | شش روز کنایه از دورهها و مرحلههاست و مراد از عرش، غلبه یافتن میباشد. نظیر این آیه در آیه ۵۴ از سوره اعراف، آیه ۳ از سوره یونس و ۵۹ از سوره فرقان بیان شده است.<ref>مغنیه، محمد جواد، ترجمه تفسیر کاشف، ج۶، ص ۲۹۷.</ref> | ||
=== آفرینش انسان از گل و خلقت او === | === آفرینش انسان از گل و خلقت او === | ||
در آیاتی از [[سوره سجده]] مراحل خلق انسان گفته شده است. خداوند انسان را از گِل آفرید. سپس نسل او را از عصاره آبی بیمقدار پدیدآورد. آنگاه اندامش را ساخت و از روح خود در او دمید و گوش و چشم و قلب بدو داد.<ref>سوره | در آیاتی از [[سوره سجده]] مراحل خلق انسان گفته شده است. خداوند انسان را از گِل آفرید. سپس نسل او را از عصاره آبی بیمقدار پدیدآورد. آنگاه اندامش را ساخت و از روح خود در او دمید و گوش و چشم و قلب بدو داد.<ref>سوره سجده، آیات ۷، ۸، ۹.</ref> | ||
مراد از خلقت انسان فرد فرد آدمیان نیست، بلکه مراد نوع آدمی است، مبدأ پیدایش انسان گِل بوده، که همه افراد منتهی به وی میشوند، و خلاصه تمامی افراد این نوع از فردی پدید آمدهاند که او از گل خلق شده، چون فرزندانش از راه تناسل و تولد از پدر و مادر پدید آمدهاند.<ref>محمد | مراد از خلقت انسان فرد فرد آدمیان نیست، بلکه مراد نوع آدمی است، مبدأ پیدایش انسان گِل بوده، که همه افراد منتهی به وی میشوند، و خلاصه تمامی افراد این نوع از فردی پدید آمدهاند که او از گل خلق شده، چون فرزندانش از راه تناسل و تولد از پدر و مادر پدید آمدهاند.<ref>طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص ۳۷۴.</ref> | ||
== آیات مهم == | == آیات مهم == | ||
آیه ۱۵ سوره سجده آیه سجده است: {{قرآن|إِنَّمَا یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا الَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ|ترجمه=تنها کسانی به آیات ما ایمان آوردهاند که چون آیات ما را بشنوند به سجده بیفتند و پروردگارشان را به پاکی بستایند و سرکشی نکنند.|سوره=روم|آیه=۱۵}} این سوره به سبب همین آیه به نام سوره سجده درآمده است. طبق روایات چهار سجده واجب در قرآن وجود دارد که آیه ۱۵ سوره سجده، آیه ۳۷ [[سوره فصلت]]، آیه ۶۲ [[سوره نجم]] و آیه ۱۹ [[سوره علق]] است و به [[سورههای عزائم]] مشهور است و بقیه سجدههای قرآن مستحب است.<ref> | آیه ۱۵ سوره سجده آیه سجده است: {{قرآن|إِنَّمَا یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا الَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ|ترجمه=تنها کسانی به آیات ما ایمان آوردهاند که چون آیات ما را بشنوند به سجده بیفتند و پروردگارشان را به پاکی بستایند و سرکشی نکنند.|سوره=روم|آیه=۱۵}} این سوره به سبب همین آیه به نام سوره سجده درآمده است. طبق روایات چهار سجده واجب در قرآن وجود دارد که آیه ۱۵ سوره سجده، آیه ۳۷ [[سوره فصلت]]، آیه ۶۲ [[سوره نجم]] و آیه ۱۹ [[سوره علق]] است و به [[سورههای عزائم]] مشهور است و بقیه سجدههای قرآن مستحب است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص ۱۹۵. و نیز: موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم، استفتائات، ص۵۷۳.</ref> | ||
در آیه ۲۳ این سوره آمده است که خداوند قطعاً به حضرت موسی(ع) کتاب داده است. مراد از الکتاب تورات است.<ref>محمد | در آیه ۲۳ این سوره آمده است که خداوند قطعاً به حضرت موسی(ع) کتاب داده است. مراد از الکتاب تورات است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص ۳۹۷.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |