trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
از نظر مطهری عوامزدگی روحانیت موجب معطلماندن مسائل اساسی جامعه میشود؛ با این توضیح که عوام الناس با مسائلی جدی جامعه، از نوع توزیع عادلانه ثروت، عدالت اجتماعی، تعلیمات عمومی و حاکمیت ملی که پیوند ناگسستنی با اسلام دارد، بهصورت سطحی برخورد میکند. این برخورد سطحی موجب میشود که روحانیان عوامزده هم ناچار در تبلیغ خود همیشه به دنبال مسائل سطحی و غیراصولی جامعه و دین بروند و از مسائل اصولی صرف نظر کنند. یا در مورد این امور به گونهای اظهارنظر کند که نه تنها باعث رشد نشود، بلکه موجب شود اسلام بهعنوان یک دین عقبمانده معرفی شود و همین مانند نقطهضعف مورد استفاده دشمنان اسلام قرار گیرد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۶.</ref> | از نظر مطهری عوامزدگی روحانیت موجب معطلماندن مسائل اساسی جامعه میشود؛ با این توضیح که عوام الناس با مسائلی جدی جامعه، از نوع توزیع عادلانه ثروت، عدالت اجتماعی، تعلیمات عمومی و حاکمیت ملی که پیوند ناگسستنی با اسلام دارد، بهصورت سطحی برخورد میکند. این برخورد سطحی موجب میشود که روحانیان عوامزده هم ناچار در تبلیغ خود همیشه به دنبال مسائل سطحی و غیراصولی جامعه و دین بروند و از مسائل اصولی صرف نظر کنند. یا در مورد این امور به گونهای اظهارنظر کند که نه تنها باعث رشد نشود، بلکه موجب شود اسلام بهعنوان یک دین عقبمانده معرفی شود و همین مانند نقطهضعف مورد استفاده دشمنان اسلام قرار گیرد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۶.</ref> | ||
از سوی دیگر، مطهری معتقد است که حکومت عوام منشأ رواج بیحد و حصر ریا، تظاهر و کتمان حقایق و شیوع عناوین و القاب زیادهروانه در جامعه روحانیت شده که در دنیا بینظیر است. مطهری حکومت عوام را عامل رنج آزادمردان و اصلاحطلبان روحانیت | از سوی دیگر، مطهری معتقد است که حکومت عوام منشأ رواج بیحد و حصر ریا، تظاهر و کتمان حقایق و شیوع عناوین و القاب زیادهروانه در جامعه روحانیت شده که در دنیا بینظیر است. مطهری حکومت عوام را عامل رنج آزادمردان و اصلاحطلبان روحانیت میشمرد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۶.</ref> | ||
== راه اصلاح مشکل اصلی == | == راه اصلاح مشکل اصلی == | ||
مطهری، ضمن تإکید بر ضرورت تأمین معاش روحانیت از راهی غیر از سهم امام(ع) و با پذیرش این نکته که اخلال در وضع معیشت هرکس بر همه شؤون حیات او تأثیر خواهد گذارد، راه اصلاح این اوضاع نابهسامان را سازماندادن به بودجه فعلی روحانیت دانسته است. او معتقد است که در صورت حلشدن این مشکل مسائل دیگر این سازمان نیز حل خواهد شد. | |||
وی در این خصوص تصریح میدارد: مادامی که اصلاح اساسی صورت نگرفته، وظیفه افراد اصلاح طلب این است که زندگی خود را از طریق یک شغل و حرفه که ضمناً کمتر وقت آنها را بگیرد تإمین و از دسترنج خود زندگی کنند تا بتوانند آزاد فکر کنند و آزاد بگویند و از یک سنگر آزاد از اسلام حمایت کنند و مقدمات یک اصلاح اساسی را فراهم نمایند. روحانیان بزرگ ما باید به این نکته توجه کنند که بقا و دوام روحانیت و موجودیت اسلام در این کشور به این است که زعمای دین ابتکار اصلاحات عمیقی که امروز ضروری تشخیص داده میشود را در دست بگیرند. امروز آنها در مقابل ملتی نیمه بیدار قرار گرفتهاند که روزبه روز بیدارتر میشود، انتظاراتی که نسل امروز از روحانیت و اسلام دارد غیر از انتظاراتی است که نسلهای گذشته داشتهاند … اگر روحانیت ما هرچه زودتر نجنبد و گریبان خود را از چنگال عوام خلاص و قوای خود را جمع و جور نکند و روشن بینانه گام برندارد، خطر بزرگی از ناحیه رجال اصلاح طلب بی علاقه به دیانت متوجهش خواهد شد. ۶۵ بدون تردید باید شجاعت مطهری را در بیان این واقعیتها ستود، زیرا که جزمیتهای موجود در سطوح مختلف روحانیت در آن دوره و نیز حوزه ها، به خودی خود مانع اساسی و بزرگی بود که کمتر کسی حاضر میشد نتایج بیان آنها را بپذیرد. حریمی که حوزه برای خود به وجود آورده بود اجازه نمیداد که حتی متفکران خود حوزه در مورد مسائل و مشکلات و نیازها و انتظارات موجود آزادانه فکر کنند و این صرفاً نسل جدید روحانیان حوزه بودند که عموماً با نسل جوان تحصیلکرده آشنا گردیدند و ضرورت شکستن این دیوار ضخیم را تشخیص داده و خودانتقادی را باب کردند و با پذیرش نتایج دیدگاه هایشان، اندیشههای نوینی را ارائه نمودند که بدون تردید در توسعه نگرشهای سیاسی و اجتماعی شیعه در دو دهه چهل و پنجاه تإثیر و نقش به سزایی داشت. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |