۶٬۸۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
بهشتی معتقد است که روحانیت در میان مسلمانان عملاً دچار انحرافاتی شده است. انحرافاتی که مورد قبول اسلام نیست. اما اذعان میکند که روحانیت رایج میان مسلمانان هرگز به اندازه دستگاه روحانیت بسیاری از ادیان و مذاهب دیگر دچار انحطاط و فساد و امتیازطلبیهای طبقاتی نشده است. بهشتی معتقد است که انحرافات موجود در روحانیت نتوانسته تأثیر عمیق بر کارکرد این نهاد بگذارد. او برای رفع کاستیهای این نهاد راهکارهایی ارائه میدهد؛ از جمله، تحقیق و [[اجتهاد]] در مسائل دیگر اسلامی مربوط به اصول عقاید، [[اخلاق]]، تاریخ، [[تفسیر قرآن|تفسیر]]. | بهشتی معتقد است که روحانیت در میان مسلمانان عملاً دچار انحرافاتی شده است. انحرافاتی که مورد قبول اسلام نیست. اما اذعان میکند که روحانیت رایج میان مسلمانان هرگز به اندازه دستگاه روحانیت بسیاری از ادیان و مذاهب دیگر دچار انحطاط و فساد و امتیازطلبیهای طبقاتی نشده است. بهشتی معتقد است که انحرافات موجود در روحانیت نتوانسته تأثیر عمیق بر کارکرد این نهاد بگذارد. او برای رفع کاستیهای این نهاد راهکارهایی ارائه میدهد؛ از جمله، تحقیق و [[اجتهاد]] در مسائل دیگر اسلامی مربوط به اصول عقاید، [[اخلاق]]، تاریخ، [[تفسیر قرآن|تفسیر]]. | ||
== بستر بحث | == جایگاه و بستر بحث == | ||
از نظر بهشتی، بر اساس تعالیم اسلامی، روحانیت جنبه رسمی ندارد که در سایه آن روحانیون امتیازات مادی کسب کنند. از نظر او روحانیت اسلام به معنای آراستهبودن یک شخص به فضیلت علم و [[تقوا]] و مجهز بودن برای انجام یک سلسله وظایف اجتماعی دینی است. جایگاهی که بهعنوان یک واجب باید به آن نگریسته شود کفایی است و لزوم وجود آن حتمی و تعیینکننده است.<ref>درخشه، جلال، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی، شماره ۱۶، زمستان ۱۳۸۰ش، ص۳۰۱.</ref> | از نظر بهشتی، بر اساس تعالیم اسلامی، روحانیت جنبه رسمی ندارد که در سایه آن روحانیون امتیازات مادی کسب کنند. از نظر او روحانیت اسلام به معنای آراستهبودن یک شخص به فضیلت علم و [[تقوا]] و مجهز بودن برای انجام یک سلسله وظایف اجتماعی دینی است. جایگاهی که بهعنوان یک واجب باید به آن نگریسته شود کفایی است و لزوم وجود آن حتمی و تعیینکننده است.<ref>درخشه، جلال، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی، شماره ۱۶، زمستان ۱۳۸۰ش، ص۳۰۱.</ref> | ||
ویرایش