automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۲۵۶
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
== اعتبار کتاب == | == اعتبار کتاب == | ||
محققان تاریخ | محققان تاریخ گفتهاند غالب گزارشها و نقلهای کتاب لهوف معتبر و قابل اعتماد است و از منابع معتبر پیشین خود اخذ کرده است. اما چند خبر غیرمعتبر و غیرکهن از منابعی مجهول و ضعیف نقل کرده و چندین تحلیل سست و غیرعلمی نیز در کتابش آورده و دیگر اخبار کتاب را نیز به صورت مسند و مستند نقل نکرده است.<ref>سیمایی، مهدی، مشهورات بیاعتبار، قم، طه، ۱۳۹۸ش، ص۳۱۰</ref> | ||
گفته شده سید بن طاووس این کتاب را در دوران جوانی نوشته است و وی در آن زمان احاطه و تسلطی بر تاریخ و منابع نداشته است. او در این کتاب سند حدیث را نقل نمیکند. مهمترین منبع لهوف، کتاب ضعیف [[مقتل خوارزمی]] است که او نیز بیشتر مطالب خود را [[الفتوح]] [[ابن اَعثم]] گرفته است. در لهوف اخباری وجود دارد که تا قبل از آن در هیچکدام از کتب و منابع تاریخی و حدیثی اعم از معتبر و غیرمعتبر دیده نمیشود و ابن طاووس هم برای آنها منبعی ذکر نمیکند و با فاصله هفتصد سال آنها را انتساب میدهد. مانند حدیث نزول فرشتگان و تسلیت به [[پیامبر اکرم(ص)]] در یک سالگی امام حسین(ع) یا بازگشت اسرا در [[اربعین]] امام حسین(ع) به کربلا نیز اولین بار در لهوف مطرح شده است که خود او در کتاب اقبال، بازگشت اسرا به کربلا را بعید میداند و رد میکند.<ref>سیمایی، مهدی، مشهورات بیاعتبار، قم، طه، ۱۳۹۸ش، ص۳۰۹ و ۳۱۰.</ref> | گفته شده سید بن طاووس این کتاب را در دوران جوانی نوشته است و وی در آن زمان احاطه و تسلطی بر تاریخ و منابع نداشته است. او در این کتاب سند حدیث را نقل نمیکند. مهمترین منبع لهوف، کتاب ضعیف [[مقتل خوارزمی]] است که او نیز بیشتر مطالب خود را [[الفتوح]] [[ابن اَعثم]] گرفته است. در لهوف اخباری وجود دارد که تا قبل از آن در هیچکدام از کتب و منابع تاریخی و حدیثی اعم از معتبر و غیرمعتبر دیده نمیشود و ابن طاووس هم برای آنها منبعی ذکر نمیکند و با فاصله هفتصد سال آنها را انتساب میدهد. مانند حدیث نزول فرشتگان و تسلیت به [[پیامبر اکرم(ص)]] در یک سالگی امام حسین(ع) یا بازگشت اسرا در [[اربعین]] امام حسین(ع) به کربلا نیز اولین بار در لهوف مطرح شده است که خود او در کتاب اقبال، بازگشت اسرا به کربلا را بعید میداند و رد میکند.<ref>سیمایی، مهدی، مشهورات بیاعتبار، قم، طه، ۱۳۹۸ش، ص۳۰۹ و ۳۱۰.</ref> |