trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
علم رجال به حالات و اوصاف راویان حدیث از جهت مورد قبول بودن یا نبودن سخن آنان درباره نقل روایت از معصوم میپردازد. اولین منابع دینی مسلمانان قرآن و سخنان و پیامبر و اهل بیت ایشان بوده است. اما در زمان ایشان و پس از حیاتشان اشخاصی روایاتی را به دروغ به آنها نسبت دادند که در زمان زندگی ائمه روایات مورد بررسی قرار گرفته و در کتابهایی جمعآوری شدند. از آن کتابها چیزی به ما نرسیده است اما علمایی از آن کتابها روایاتی را نقل نمودهاند. در طول سالیان علمی جهت تشخیص صحت روایات و اتصال آنها به معصوم به وجود آمد و در طی زمان تکمیل گردید که به علم رجال معروف است. | علم رجال به حالات و اوصاف راویان حدیث از جهت مورد قبول بودن یا نبودن سخن آنان درباره نقل روایت از معصوم میپردازد. اولین منابع دینی مسلمانان قرآن و سخنان و پیامبر و اهل بیت ایشان بوده است. اما در زمان ایشان و پس از حیاتشان اشخاصی روایاتی را به دروغ به آنها نسبت دادند که در زمان زندگی ائمه روایات مورد بررسی قرار گرفته و در کتابهایی جمعآوری شدند. از آن کتابها چیزی به ما نرسیده است اما علمایی از آن کتابها روایاتی را نقل نمودهاند. در طول سالیان علمی جهت تشخیص صحت روایات و اتصال آنها به معصوم به وجود آمد و در طی زمان تکمیل گردید که به علم رجال معروف است. | ||
== تعریف | == تعریف و علت پیدایش == | ||
«علم رجال علمی است که درباره حالات و اوصاف راویان حدیث از آن جهت که سخن آنان مورد قبول است یا خیر و دلالت بر جواز و عدم جواز قبول قولشان در مورد نقل روایات معصومان(ع) دارد مانند [[عدالت]] و [[فسق]] و [[وثاقت]] و … بحث میکند.»<ref>قربانی، زین العابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۸۶؛ شیخ آقا بزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دار الاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۸۰.</ref> | «علم رجال علمی است که درباره حالات و اوصاف راویان حدیث از آن جهت که سخن آنان مورد قبول است یا خیر و دلالت بر جواز و عدم جواز قبول قولشان در مورد نقل روایات معصومان(ع) دارد مانند [[عدالت]] و [[فسق]] و [[وثاقت]] و … بحث میکند.»<ref>قربانی، زین العابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۸۶؛ شیخ آقا بزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دار الاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۸۰.</ref> |