trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مفهوم واژه عبد== | ==مفهوم واژه عبد== | ||
«عبد» به معنای مطیع و بنده آمده است و در اصل وصف قلمداد شده است؛ مانند «رجل عبد: مرد مطیع» که به مرور مانند اسم استعمال شده است. محققان معتقدند که در قرآن عبد به دو معنا آمده است: یکی به معنای بنده و مملوک<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۸؛ نیز: سوره نحل، آیه ۷۵.</ref> و دیگری به معنای | «عبد» به معنای مطیع و بنده آمده است و در اصل وصف قلمداد شده است؛ مانند «رجل عبد: مرد مطیع» که به مرور مانند اسم استعمال شده است. محققان معتقدند که در قرآن عبد به دو معنا آمده است: یکی به معنای بنده و مملوک<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۸؛ نیز: سوره نحل، آیه ۷۵.</ref> و دیگری به معنای عابد و مطیع خدا در [[عبادت]] و اطاعت.<ref>سوره جن، آیه ۹؛ نیز: سوره اسراء، آیه ۳.</ref> | ||
جمع عبد نیز در قرآن به دو صورت عباد<ref>سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> و عبید آمده است.<ref>سوره ق، آیه ۲۹.</ref> گفته شده که اگر عبد به خدا اضافه شود، جمع آن به صورت عباد میآید و اگر به غیر خدا اضافه شود جمع آن به صورت عبید میآید.<ref>قریشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۶، ذیل ماده «عبد».</ref> در نتیجه، گفته شده که عبد هم بهمعنای بنده و مملوک، هم به معنای مطیع و پیرو آمده است.<ref>قریشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶ش، ذیل ماده «عبد».</ref> | جمع عبد نیز در قرآن به دو صورت عباد<ref>سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> و عبید آمده است.<ref>سوره ق، آیه ۲۹.</ref> گفته شده که اگر عبد به خدا اضافه شود، جمع آن به صورت عباد میآید و اگر به غیر خدا اضافه شود جمع آن به صورت عبید میآید.<ref>قریشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۶، ذیل ماده «عبد».</ref> در نتیجه، گفته شده که عبد هم بهمعنای بنده و مملوک، هم به معنای مطیع و پیرو آمده است.<ref>قریشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶ش، ذیل ماده «عبد».</ref> | ||
==عبد در روایت اول== | ==عبد در روایت اول== | ||
[[طبرسی]] در | [[طبرسی]] در [[کتاب احتجاج]] روایتی نقل کرده است که در آن واژه عبد به کار رفته است. عبد در این روایت به معنای مطیع و پیرو بهکار رفته است: | ||
{{متن عربی|جَاءَ حِبْرٌ مِنَ اَلْأَحْبَارِ إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَتَى كَانَ رَبُّكَ فَقَالَ لَهُ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ وَ مَتَى لَمْ يَكُنْ حَتَّى يُقَالَ مَتَى كَانَ كَانَ رَبِّي قَبْلَ اَلْقَبْلِ بِلاَ قَبْلٍ وَ بَعْدَ اَلْبَعْدِ بِلاَ بَعْدٍ وَ لاَ غَايَةَ وَ لاَ مُنْتَهَى لِغَايَتِهِ اِنْقَطَعَتِ اَلْغَايَاتُ عِنْدَهُ فَهُوَ مُنْتَهَى كُلِّ غَايَةٍ فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَ فَنَبِيٌّ أَنْتَ فَقَالَ وَيْلَكَ إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ (ص)|ترجمه=یکی از علمای اهل کتاب به محضر امام علی(ع) رسید و گفت: ای امیر المومنین(ع)! چه زمانی خداوند بهوجود آمده است؟ امام(ع) گفت: برای خدا زمانی را نمیتوان تصور کرد تا اینکه بگوییم چه زمانی بهوجود آمد. همان پروردگار ما قبل از قبل بوده و قبل از آن را نمیتوان تصور کرد و همچنین بعد از بعد هست و بعد از آن قابل تصور نیست. دارای نهایتی نیست و برای او منتهی و غایتی را نمیتوان تصور کرد و تمام غایات و به خداوند منقطع میشود. شخص دوباره سؤال میکند: ای امیرالمؤمنین، آیا شما نبی هستید. امام(ع) جواب میدهد: وای بر تو! همانا من بندهای از بندگان محمد(ص) هستم}}<ref>طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضى، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۲۱۰.</ref> | {{متن عربی|جَاءَ حِبْرٌ مِنَ اَلْأَحْبَارِ إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَتَى كَانَ رَبُّكَ فَقَالَ لَهُ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ وَ مَتَى لَمْ يَكُنْ حَتَّى يُقَالَ مَتَى كَانَ كَانَ رَبِّي قَبْلَ اَلْقَبْلِ بِلاَ قَبْلٍ وَ بَعْدَ اَلْبَعْدِ بِلاَ بَعْدٍ وَ لاَ غَايَةَ وَ لاَ مُنْتَهَى لِغَايَتِهِ اِنْقَطَعَتِ اَلْغَايَاتُ عِنْدَهُ فَهُوَ مُنْتَهَى كُلِّ غَايَةٍ فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَ فَنَبِيٌّ أَنْتَ فَقَالَ وَيْلَكَ إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ (ص)|ترجمه=یکی از علمای اهل کتاب به محضر امام علی(ع) رسید و گفت: ای امیر المومنین(ع)! چه زمانی خداوند بهوجود آمده است؟ امام(ع) گفت: برای خدا زمانی را نمیتوان تصور کرد تا اینکه بگوییم چه زمانی بهوجود آمد. همان پروردگار ما قبل از قبل بوده و قبل از آن را نمیتوان تصور کرد و همچنین بعد از بعد هست و بعد از آن قابل تصور نیست. دارای نهایتی نیست و برای او منتهی و غایتی را نمیتوان تصور کرد و تمام غایات و به خداوند منقطع میشود. شخص دوباره سؤال میکند: ای امیرالمؤمنین، آیا شما نبی هستید. امام(ع) جواب میدهد: وای بر تو! همانا من بندهای از بندگان محمد(ص) هستم}}<ref>طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضى، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۲۱۰.</ref> | ||
==عبد در روایت دوم== | ==عبد در روایت دوم== | ||
روایت {{متن عربی|مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنی عَبداً}} در [[جوامع روایی شیعه]] موجود نیست؛ اما در میان مردم | روایت {{متن عربی|مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنی عَبداً}} در [[جوامع روایی شیعه]] موجود نیست؛ اما در میان مردم این سخن به نام [[امام علی(ع)]] مشهور شده است. اگر این روایت مستند باشد، عبد در آن به معنای مطیع و پیرو آمده است.{{مدرک}}{{پایان پاسخ}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |