trustworthy
۲٬۵۹۶
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== عیبجویی و مسخره کردن دیگران == | == عیبجویی و مسخره کردن دیگران == | ||
سوره همزه با تهديدى كوبنده آغاز مىشود: {{قرآن|«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَه لُمَزَه|ترجمه= واى بر هر عيبجوى مسخره كنندهاى.|سوره=همزه|آیه=۱}} آنها كه با نيش زبان، حركات دست، چشم، ابرو در پشت سر و پيش رو، ديگران را مسخره میکنند، يا عيبجويى و [[غیبت|غيبت]] مىكنند، يا آنها را هدف تيرهاى طعنه و تهمت قرار مىدهند. | سوره همزه با تهديدى كوبنده آغاز مىشود: {{قرآن|«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَه لُمَزَه|ترجمه= واى بر هر عيبجوى مسخره كنندهاى.|سوره=همزه|آیه=۱}} آنها كه با نيش زبان، حركات دست، چشم، ابرو در پشت سر و پيش رو، ديگران را مسخره میکنند، يا عيبجويى و [[غیبت|غيبت]] مىكنند، يا آنها را هدف تيرهاى طعنه و تهمت قرار مىدهند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۰۹.</ref> | ||
«هُمَزَه» از ماده «همز» در اصل به معنى شكستن است.<ref>عضيمه، صالح، معنا شناسى واژگان قرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، شركت به نشر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ص۶۱۴.</ref> از آنجا كه افراد عيبجو و غيبت كننده شخصيت ديگران را درهم مىشكنند به آنها «هُمَزَه» اطلاق شده است.<ref> | «هُمَزَه» از ماده «همز» در اصل به معنى شكستن است.<ref>عضيمه، صالح، معنا شناسى واژگان قرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، شركت به نشر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ص۶۱۴.</ref> از آنجا كه افراد عيبجو و غيبت كننده شخصيت ديگران را درهم مىشكنند به آنها «هُمَزَه» اطلاق شده است.<ref>كريمى حسينى، عباس، تفسير عليين، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۱.</ref> «لُمَزَه» از ماده «لمز» در اصل به معنى عيبجويى نمودن است.<ref>قرشى بنابى، علىاكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۰۶.</ref> | ||
اين دو واژه مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه عيبجويى، غيبت، طعنه زدن و مسخره کردن به وسيله زبان، اشاره، سخنچينى و بدگويى را شامل مىشود.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۰۹.</ref> | اين دو واژه مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه عيبجويى، غيبت، طعنه زدن و مسخره کردن به وسيله زبان، اشاره، سخنچينى و بدگويى را شامل مىشود.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۰۹.</ref> | ||
== جمع اموال و مغرور شدن به آن == | == جمع اموال و مغرور شدن به آن == | ||
دنیامحوری و فراموشی [[آخرت]] یکی دیگر از ابزارهای شیطان است که انسان را فریب میدهد: {{قرآن|الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ|ترجمه= همان كه مالى را گرد آورده و شمارش نموده است.|سوره=همزه|آیه=۲}} | دنیامحوری و فراموشی [[آخرت]] یکی دیگر از ابزارهای شیطان است که انسان را فریب میدهد: {{قرآن|الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ|ترجمه= همان كه مالى را گرد آورده و شمارش نموده است.|سوره=همزه|آیه=۲}} | ||
آيه ناظر به ثروتاندوزانى است كه مال را نه به عنوان يك وسيله بلكه به عنوان يك هدف مىنگرند و در جمعآورى آن هيچ قيد و شرطى قائل نيستند. از حلال و حرام و تجاوز بر حقوق ديگران، از طريق شرافتمندانه و يا رذيلانه آن را جمعآورى مىكنند و آن را تنها نشانه عظمت و شخصيت مىدانند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۱۴.</ref> | |||
== جاودانه پنداشتن ثروتمندان == | == جاودانه پنداشتن ثروتمندان == | ||
داشتن ثروت ایرادی ندارد اما جاودانه پنداشتن ثروت خود را به خاطر داشتن مال و فراموشی آخرت ابزار دیگر از شیطان است که از آن برای گمراهی افراد استفاده میکند:{{قرآن|يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ| ترجمه=اين انسان زراندوز و مالپرست گمان مىكند اموالش سبب جاودانگى او است.|سوره=همزه|آیه=۳}} | داشتن ثروت ایرادی ندارد اما جاودانه پنداشتن ثروت خود را به خاطر داشتن مال و فراموشی آخرت ابزار دیگر از شیطان است که از آن برای گمراهی افراد استفاده میکند:{{قرآن|يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ| ترجمه=اين انسان زراندوز و مالپرست گمان مىكند اموالش سبب جاودانگى او است.|سوره=همزه|آیه=۳}} او گمان مىكند اموالش او را به صورت يك موجود جاودانه در آورده است، نه مرگ مىتواند به سراغ او آيد، نه بيماريها و حوادث جهان مشكلى براى او ايجاد مىكند.<ref>طالقانى، محمود، پرتوى از قرآن، تهران، شركت سهامى انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۲۵۱.</ref> | ||
در قيامت پردهها كنار مىرود، آنها به اشتباه بزرگشان پى مىبرند و فريادشان بلند مىشود: {{قرآن|ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ| ترجمه=مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد، قدرت من نيز از دست رفت.|سوره=حاقه|آیه=۲۹-۲۸}} | در قيامت پردهها كنار مىرود، آنها به اشتباه بزرگشان پى مىبرند و فريادشان بلند مىشود: {{قرآن|ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ| ترجمه=مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد، قدرت من نيز از دست رفت.|سوره=حاقه|آیه=۲۹-۲۸}} |