trustworthy
۲٬۷۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ویرایش جزئی و آوردن منبع روایات) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
برخی معانی باطنی که از طریق [[روایات]] به ما رسیده، مرتبط با ظاهر قرآن هستند. محققان و عالمان شیعه، در صورت صحیح بودن روایات، اختلافی در اصل پذیرش این موارد، ندارند. | برخی معانی باطنی که از طریق [[روایات]] به ما رسیده، مرتبط با ظاهر قرآن هستند. محققان و عالمان شیعه، در صورت صحیح بودن روایات، اختلافی در اصل پذیرش این موارد، ندارند. | ||
* شخصی از [[امام صادق(ع)]] از معنای آیه {{قرآن|ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ|ترجمه=سپس، بايد | * شخصی از [[امام صادق(ع)]] از معنای آیه {{قرآن|ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ|ترجمه=سپس، بايد آلودگيهايشان را برطرف سازند|سوره=حج|آیه=۲۹}} پرسید؟ امام(ع) معنای آیه را کوتاهکردن سبیل و چیدن ناخنها دانست. به امام گفتند از شما نقل شده که معنای این آیه را دیدار امام دانستید. امام این معنای دوم را نیز صحیح دانسته و گفت که برای قرآن، ظاهر و باطنی است.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۴۹، بَابُ إِتْبَاعِ الْحَجِّ بِالزِّيَارَة، حدیث۴.</ref> | ||
میان معنای ظاهر و باطن، یک ارتباطی وجود دارد. ناخن گرفتن و کوتاه کردن سبیل، دور کردن کثیفیها از بدن است و دیدار امام نیز سبب میشود صفات رذیله از انسان دور شود.<ref>مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مرآه العقول في شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۸۷.</ref> | |||
* در روایتی کلمه «الشَّمْسِ؛ خورشید» در [[قرآن]] را به [[پیامبر اسلام(ص)]] معنا کرده است. معنای ظاهری و باطنی این کلمه همخوان و سازگار هستند. همانگونه که خورشید، عالم را روشن میکند و مردم از آن بهره میبرند، وجود پیامبر اکرم(ص) هم نورافشانی میکند و مردم از نور وجود او هدایت میشوند. | * امام صادق(ع) در روایتی کلمه «الشَّمْسِ؛ خورشید» در [[قرآن]] را به [[پیامبر اسلام(ص)]] معنا کرده است.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۰، حدیث۱۲.</ref> معنای ظاهری و باطنی این کلمه همخوان و سازگار هستند. همانگونه که خورشید، عالم را روشن میکند و مردم از آن بهره میبرند، وجود پیامبر اکرم(ص) هم نورافشانی میکند و مردم از نور وجود او هدایت میشوند. | ||
گروهی از مسلمانان، معتقدند باطن و ظاهر، هیچ ارتباط منطقی و زبان شناختی یا دلالی با یکدیگر ندارند. از نگاه این افراد راه دریافت معانی ظاهری، غیر از راه دریافت معانی باطنی است. این گروه معتقدند معانی ظاهری را میتوان با استفاده از قواعد ادبی، سیاِق کلام و با در نظر گرفتن معانی عرفی الفاظ به دست آورد. اما معانی باطنی، هیچگونه ارتباطی با مدلول ظاهری لفظ ندارد. براساس این نظریه، خداوند در هر آیهای، دو یا چند معنای از هم گسسته را قصد کرده: یک معنای ظاهری و دیگری معنای باطنی که با معنای ظاهری لفظ ارتباط ندارد. | گروهی از مسلمانان، معتقدند باطن و ظاهر، هیچ ارتباط منطقی و زبان شناختی یا دلالی با یکدیگر ندارند. از نگاه این افراد راه دریافت معانی ظاهری، غیر از راه دریافت معانی باطنی است. این گروه معتقدند معانی ظاهری را میتوان با استفاده از قواعد ادبی، سیاِق کلام و با در نظر گرفتن معانی عرفی الفاظ به دست آورد. اما معانی باطنی، هیچگونه ارتباطی با مدلول ظاهری لفظ ندارد. براساس این نظریه، خداوند در هر آیهای، دو یا چند معنای از هم گسسته را قصد کرده: یک معنای ظاهری و دیگری معنای باطنی که با معنای ظاهری لفظ ارتباط ندارد. | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == |