پرش به محتوا

بداء در امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۹۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قبل از آنکه به جواب سؤال بپردازیم بحث مختصری پیرامون مسئله بداء لازم است.
شیعیان بداء به معنای ظهور بعد از جهل را به خداوند نسبت نمی‌دهند؛ زیرا هیچ گونه جهلی در مورد خداوند راه ندارد بلکه بداء را به معنای ظهور امری از خداوند که برای دیگران مخفی بوده است می‌دانند به خلاف بدا در انسانها که به معنای علم بعد از جهل است که نوعی معنای ندامت هم در آن است، علامه طباطبایی در ذیل آیه مذکور می‌فرماید: «بداء به معنای ظهور امری است از ناحیه خدای تعالی بعد از آنکه به ظاهر، خلاف آن امر ثابت بود. پس بداء عبارت است از محو اول و اثبات ثانی و خدای سبحان، عالم به هر دو است؛ و این حقیقتی است که هیچ صاحب عقلی نمی‌تواند انکارش کند، برای اینکه برای امور و حوادث دو وجود پیش‌بینی و تصور می‌شود: یک وجود به حسب اقتضای اسباب ناقص از قبیل شرط یا علت یا مانعی است که قابل تخلف است، و یک وجود دیگری بر حسب اقتضای اسباب و علل تامه آن که این وجود بر خلاف وجود اول وجودیست ثابت و غیر مشروط و غیر متخلف…. این مسئله که امری یا اراده ای از ناحیه خدای تعالی ظاهر گردد که خلاف آن توقع می‌رفت، مسئله ایست واضح که جای هیچگونه تردید در آن نیست».<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۳۸۱.</ref>
 
یکی از عقاید شیعیان اثنا عشری به تبعیت از ائمه معصومین(ع) بداء در خداوند است که عدم درک صحیح آن باعث اعتراضاتی به شیعه شده است فخر رازی در مفاتیح الغیب در ذیل آیه {{قرآن|یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ}}<ref>رعد / ۳۹.</ref> می‌گوید: «شیعه معتقد است که «بداء» بر خدا جایز است و حقیقت بداء نزد آنها این است که شخص چیزی را معتقد باشد و سپس ظاهر شود که واقع بر خلاف اعتقاد او است و برای اثبات این مطلب به آیه {{قرآن|یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ}} تمسک جسته‌اند و سپس اضافه می‌کند که چنین اعتقادی در مورد خداوند باطل است و تغییر و تبدل در خداوند محال است».<ref>فخرالدین رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۵۲.</ref>
 
مسلماً چنین برداشتی از عقیده شیعه باطل است و دلایل عقلی و نقلی فراوانی بر رد آن وجود دارد<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دار الکتب السلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۴۸.</ref> و شیعیان هیچ‌گاه بداء به این معنا یعنی ظهور بعد از جهل را به خداوند تعالی نسبت نمی‌دهند و هیچ گونه جهلی به ساحت خداوند راه ندارد بلکه بداء را به معنای ظهور امری از خداوند که برای دیگران مخفی بوده است می‌دانند به خلاف بدا در انسانها که به معنای علم بعد از جهل است که نوعی معنای ندامت هم در آن است، علامه طباطبایی در ذیل آیه مذکور می‌فرماید: «بداء به معنای ظهور امری است از ناحیه خدای تعالی بعد از آنکه به ظاهر، خلاف آن امر ثابت بود. پس بداء عبارت است از محو اول و اثبات ثانی و خدای سبحان، عالم به هر دو است؛ و این حقیقتی است که هیچ صاحب عقلی نمی‌تواند انکارش کند، برای اینکه برای امور و حوادث دو وجود پیش‌بینی و تصور می‌شود: یک وجود به حسب اقتضای اسباب ناقص از قبیل شرط یا علت یا مانعی است که قابل تخلف است، و یک وجود دیگری بر حسب اقتضای اسباب و علل تامه آن که این وجود بر خلاف وجود اول وجودیست ثابت و غیر مشروط و غیر متخلف…. این مسئله که امری یا اراده ای از ناحیه خدای تعالی ظاهر گردد که خلاف آن توقع می‌رفت، مسئله ایست واضح که جای هیچگونه تردید در آن نیست».<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۳۸۱.</ref>


به عبارت بهتر بداء به معنای ابداء است یعنی آشکار ساختن چیزی که قبلاً ظاهر نبود و پیش‌بینی نمی‌شد.
به عبارت بهتر بداء به معنای ابداء است یعنی آشکار ساختن چیزی که قبلاً ظاهر نبود و پیش‌بینی نمی‌شد.
خط ۱۵: خط ۱۱:


از آنچه که گفته شد روشن می‌شود که احادیث متعددی که نام ائمه در آنها آمده است همان بوده که خداوند از ازل مقرر فرموده و مشیتش بر آن تعلق گرفته بوده است و هیچ‌گاه چنین نبوده است که در علم خدا امامت با سید محمد باشد و بعد بداء شده و امام عسگری امام شده باشندلذا هیچ گونه تنافی بین روایات وجود ندارد و آنچه به ظاهر دیده می‌شد غیر از مشیت الهی بوده است. علاوه بر اینکه برای امام هادی علیه‌السلام نیز به علت خطراتی که از ناحیهٔ حکومت وقت در مورد امامت وجود داشت و مراقبت شدید جاسوسان خلیفه _که تا جای ممکن مانع از ارتباط شیعیان با ایشان می‌شدند_، این امکان وجود نداشت که از ابتدا برای تمام مردم و شیعیان مسئله را روشن کنند.
از آنچه که گفته شد روشن می‌شود که احادیث متعددی که نام ائمه در آنها آمده است همان بوده که خداوند از ازل مقرر فرموده و مشیتش بر آن تعلق گرفته بوده است و هیچ‌گاه چنین نبوده است که در علم خدا امامت با سید محمد باشد و بعد بداء شده و امام عسگری امام شده باشندلذا هیچ گونه تنافی بین روایات وجود ندارد و آنچه به ظاهر دیده می‌شد غیر از مشیت الهی بوده است. علاوه بر اینکه برای امام هادی علیه‌السلام نیز به علت خطراتی که از ناحیهٔ حکومت وقت در مورد امامت وجود داشت و مراقبت شدید جاسوسان خلیفه _که تا جای ممکن مانع از ارتباط شیعیان با ایشان می‌شدند_، این امکان وجود نداشت که از ابتدا برای تمام مردم و شیعیان مسئله را روشن کنند.
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
۱۱٬۹۱۳

ویرایش