پرش به محتوا

کتاب سلیم بن قیس هلالی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:


== اعتبار کتاب ==
== اعتبار کتاب ==
کتاب سلیم بن قیس، هم از ناحیه ائمه(ع) و هم از ناحیه علمای شیعه توثیق شده است. در کتاب مختصر بصائر الدرجات نقل شده است که کتاب سلیم بر امام سجاد(ع) عرضه شد و آن حضرت کتاب سلیم را تأیید و توثیق فرمودند و آن را صحیح دانستند و احادیث آن را تقریر فرمودند.<ref>حلی، حسین بن سلیمان مختصر بصائر الدرجات، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۹۵۰م، چاپ اول، ص۴۰.</ref>
در کتاب مختصر بصائر الدرجات نقل شده است که کتاب سلیم بر امام سجاد(ع) عرضه شد و آن حضرت کتاب سلیم را تأیید و توثیق فرمودند و آن را صحیح دانستند و احادیث آن را تقریر فرمودند.<ref>حلی، حسین بن سلیمان مختصر بصائر الدرجات، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۹۵۰م، چاپ اول، ص۴۰.</ref>


همچنین امام باقر(ع) این کتاب را تأیید کرده، فرمودند: این وصیت امیر المؤمنین علی(ع) و نسخه کتاب سلیم است که بر آبان قرائت کرده است.<ref>طوسی، الغیبه، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۱۹۴؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۱۲؛ مستدرک الوسائل، محدث نوری، بیروت، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۹۸۷م، ص۲۵۶؛ آیت الله بروجردی، جامع احادیث الشیعه، قم، ۱۴۱۵ق، ج۲۶، ص۲۲۸.</ref>
همچنین امام باقر(ع) این کتاب را تأیید کرده، فرمودند: این وصیت امیر المؤمنین علی(ع) و نسخه کتاب سلیم است که بر آبان قرائت کرده است.<ref>طوسی، الغیبه، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۱۹۴؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۱۲؛ مستدرک الوسائل، محدث نوری، بیروت، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۹۸۷م، ص۲۵۶؛ آیت الله بروجردی، جامع احادیث الشیعه، قم، ۱۴۱۵ق، ج۲۶، ص۲۲۸.</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:
علمای شیعه مانند: نعمانی در کتاب الغیبه<ref>ص، ۶۱.</ref> احمد بن موسی آل طاووس در کتاب تحریر طاووسی<ref>ص۱۳۶.</ref> علامه محمد تقی مجلسی (مجلسی اوّل) در کتاب روضه المتقین،<ref>ج۱۴، ص۳۷۲.</ref> شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه،<ref>ج۲۰، ص۳۶، ۴۲.</ref> سید هاشم بحرانی در کتاب غایه المرام،<ref>ص۵۴۶.</ref> علامه تفرشی در کتاب نقد الرجال،<ref>ج۲، ص۳۵۵.</ref> علامه محمد باقر مجلسی (مجلسی دوم) در کتاب بحارالأنوار<ref>ج۱، ص۳۲.</ref> علامه میرحامد حسین در کتاب عبقات الانوار،<ref>ج۲، ص۶۱.</ref> علامه خوانساری در کتاب روضات الجنات،<ref>ج۴، ص۶۷.</ref> محدث قمی در کتاب الکنی و الالقاب،<ref>ج۳، ص۲۴۳.</ref> علامه مامقانی در کتاب تنقیح المقال،<ref>ج۲، ص۵۲ و ۵۴.</ref> علامه امینی در کتاب الغدیر،<ref>ج۱، ص۱۹۵.</ref> آیت الله مرعشی نجفی در حاشیه کتاب احقاق الحق تستری و…<ref>ج۱، ص۵۵، حاشیه، و ج۲، ص۴۲۱، حاشیه.</ref> از کتاب سلیم بن قیس با عنوان معتبر، صحیح، از اصول مشهوره، مورد اعتماد قدمای علمای شیعه چون کلینی و صدوق و این که روایات آن با روایات صحیح و مورد وثوق تقویت می‌شود و… یاد و آن را تأیید کردند.<ref>کتاب سلیم بن قیس ۳ جلدی، همان، ج۱، مقدمه محقق، ص۱۰۲–۱۱۶.</ref>
علمای شیعه مانند: نعمانی در کتاب الغیبه<ref>ص، ۶۱.</ref> احمد بن موسی آل طاووس در کتاب تحریر طاووسی<ref>ص۱۳۶.</ref> علامه محمد تقی مجلسی (مجلسی اوّل) در کتاب روضه المتقین،<ref>ج۱۴، ص۳۷۲.</ref> شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه،<ref>ج۲۰، ص۳۶، ۴۲.</ref> سید هاشم بحرانی در کتاب غایه المرام،<ref>ص۵۴۶.</ref> علامه تفرشی در کتاب نقد الرجال،<ref>ج۲، ص۳۵۵.</ref> علامه محمد باقر مجلسی (مجلسی دوم) در کتاب بحارالأنوار<ref>ج۱، ص۳۲.</ref> علامه میرحامد حسین در کتاب عبقات الانوار،<ref>ج۲، ص۶۱.</ref> علامه خوانساری در کتاب روضات الجنات،<ref>ج۴، ص۶۷.</ref> محدث قمی در کتاب الکنی و الالقاب،<ref>ج۳، ص۲۴۳.</ref> علامه مامقانی در کتاب تنقیح المقال،<ref>ج۲، ص۵۲ و ۵۴.</ref> علامه امینی در کتاب الغدیر،<ref>ج۱، ص۱۹۵.</ref> آیت الله مرعشی نجفی در حاشیه کتاب احقاق الحق تستری و…<ref>ج۱، ص۵۵، حاشیه، و ج۲، ص۴۲۱، حاشیه.</ref> از کتاب سلیم بن قیس با عنوان معتبر، صحیح، از اصول مشهوره، مورد اعتماد قدمای علمای شیعه چون کلینی و صدوق و این که روایات آن با روایات صحیح و مورد وثوق تقویت می‌شود و… یاد و آن را تأیید کردند.<ref>کتاب سلیم بن قیس ۳ جلدی، همان، ج۱، مقدمه محقق، ص۱۰۲–۱۱۶.</ref>


هم چنین علمای شیعه بحث‌های مفصلی در کتاب‌های خود در مورد اعتبار این کتاب انجام داده‌اند که از جمله آنها می‌توان به علمای زیر اشاره کرد:
همچنین علمای شیعه بحث‌های مفصلی در کتاب‌های خود در مورد اعتبار این کتاب انجام داده‌اند که از جمله آنها می‌توان به علمای زیر اشاره کرد:


۱. شیخ طوسی در کتاب الفهرست؛<ref>ص۸۱.</ref> ۲. نجاشی در کتاب الفهرست؛<ref>ص۶.</ref> ۳. نعمانی در کتاب الغیبه؛<ref>ص۶۱.</ref> ۴. مسعودی در کتاب الغیبه و الاشراف؛<ref>ص۱۹۸.</ref> ۵. حسن بن سلیمان حلی در مختصر بصائر الدرجات؛<ref>ص۴۰.</ref> ۶. ابن شهر آشوب در معالم العلماء؛<ref>ص۵۸.</ref> ۷. کشی (کتاب اختیار معرفه الرجال شیخ طوسی)؛<ref>ج۱، ص۳۲۱.</ref> ۸. احمد بن طاووس در کتاب التحریر الطاووسی؛<ref>ص۱۳۶.</ref> ۹. علامه حلی در کتاب خلاصه الأقوال؛<ref>ص۸۳.</ref> ۱۰. محقق داماد در کتاب الرواشح السماویه؛<ref>ص۹۸، الراشحه، ۲۹.</ref> ۱۱. مجلسی اول در روضه المتقین؛<ref>ج۱۴، ص۳۷۱.</ref> ۱۲. مجلسی دوم، در بحارالأنوار؛<ref>ج۱، ص۳۲.</ref> ۱۳. علامه خوانساری در روضات الجنات؛<ref>ج۳، ص۳۰، ج۴، ص۷۱.</ref> ۱۴. وحید بهبهانی در تعلیقه بر منهج المقال؛<ref>ص۱۷۱.</ref> ۱۵. محقق استر آبادی در منهج المقال؛<ref>ص۱۵ و ۱۷۱.</ref> ۱۶. آیت الله بروجردی در نخبه المقال؛<ref>ص۵۰.</ref> ۱۷. فاضل تفرشی در نقد الرجال؛<ref>ج۲۰، ص۳۵۵.</ref> ۱۸. شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه؛<ref>ج۲، ص۳۶ و ۴۲.</ref> ۱۹. سید امین عاملی در اعیان الشیعه؛<ref>ج۵، ص۵۰ و ج۳۵، ص۲۹۳.</ref> ۲۰. شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعه؛<ref>ج۲، ص۱۵۲ و ج۳۵، ص۲۹۳.</ref> ۲۱. محدث قمی در الکنی والالقاب؛<ref>ج۲، ص۱۵۲ و ۱۵۹ و ج۶، ص۳۳۶، ۱۲، ص۲۲۷، ج۱۷، ص۲۷۶.</ref> ۲۲. سید شرف الدین عاملی در مؤلف الشیعه فی صدر الاسلام؛<ref>ج۳، ص۲۴۳.</ref> ۲۳. علامه مامقانی در تنقیح المقال؛<ref>ص۱۶.</ref> ۲۴. علامه امینی در الغدیر؛<ref>ج۲، ص۱۵۲.</ref> ۲۵. علامه تستری در قاموس الرجال؛<ref>ج۱، ص۱۵۹.</ref> ۲۶. آیت الله خویی در معجم رجال الحدیث.<ref>ج۴، ص۴۵۲.</ref>
۱. شیخ طوسی در کتاب الفهرست؛<ref>ص۸۱.</ref> ۲. نجاشی در کتاب الفهرست؛<ref>ص۶.</ref> ۳. نعمانی در کتاب الغیبه؛<ref>ص۶۱.</ref> ۴. مسعودی در کتاب الغیبه و الاشراف؛<ref>ص۱۹۸.</ref> ۵. حسن بن سلیمان حلی در مختصر بصائر الدرجات؛<ref>ص۴۰.</ref> ۶. ابن شهر آشوب در معالم العلماء؛<ref>ص۵۸.</ref> ۷. کشی (کتاب اختیار معرفه الرجال شیخ طوسی)؛<ref>ج۱، ص۳۲۱.</ref> ۸. احمد بن طاووس در کتاب التحریر الطاووسی؛<ref>ص۱۳۶.</ref> ۹. علامه حلی در کتاب خلاصه الأقوال؛<ref>ص۸۳.</ref> ۱۰. محقق داماد در کتاب الرواشح السماویه؛<ref>ص۹۸، الراشحه، ۲۹.</ref> ۱۱. مجلسی اول در روضه المتقین؛<ref>ج۱۴، ص۳۷۱.</ref> ۱۲. مجلسی دوم، در بحارالأنوار؛<ref>ج۱، ص۳۲.</ref> ۱۳. علامه خوانساری در روضات الجنات؛<ref>ج۳، ص۳۰، ج۴، ص۷۱.</ref> ۱۴. وحید بهبهانی در تعلیقه بر منهج المقال؛<ref>ص۱۷۱.</ref> ۱۵. محقق استر آبادی در منهج المقال؛<ref>ص۱۵ و ۱۷۱.</ref> ۱۶. آیت الله بروجردی در نخبه المقال؛<ref>ص۵۰.</ref> ۱۷. فاضل تفرشی در نقد الرجال؛<ref>ج۲۰، ص۳۵۵.</ref> ۱۸. شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه؛<ref>ج۲، ص۳۶ و ۴۲.</ref> ۱۹. سید امین عاملی در اعیان الشیعه؛<ref>ج۵، ص۵۰ و ج۳۵، ص۲۹۳.</ref> ۲۰. شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعه؛<ref>ج۲، ص۱۵۲ و ج۳۵، ص۲۹۳.</ref> ۲۱. محدث قمی در الکنی والالقاب؛<ref>ج۲، ص۱۵۲ و ۱۵۹ و ج۶، ص۳۳۶، ۱۲، ص۲۲۷، ج۱۷، ص۲۷۶.</ref> ۲۲. سید شرف الدین عاملی در مؤلف الشیعه فی صدر الاسلام؛<ref>ج۳، ص۲۴۳.</ref> ۲۳. علامه مامقانی در تنقیح المقال؛<ref>ص۱۶.</ref> ۲۴. علامه امینی در الغدیر؛<ref>ج۲، ص۱۵۲.</ref> ۲۵. علامه تستری در قاموس الرجال؛<ref>ج۱، ص۱۵۹.</ref> ۲۶. آیت الله خویی در معجم رجال الحدیث.<ref>ج۴، ص۴۵۲.</ref>


این علما کتاب سلیم بن قیس را معتبر دانسته‌اند.<ref>ج۱، ص۱۰۲ و ج۸، ص۲۲۵.</ref>
این علما کتاب سلیم بن قیس را معتبر دانسته‌اند.<ref>ج۱، ص۱۰۲ و ج۸، ص۲۲۵.</ref>
خلاصه بیان علمای شیعه مانند مجلسی اول و دوم و وحید بهبهانی و محقق خوانساری و… در مورد کتاب سلیم این است که بزرگان قدمای علمای شیعه مانند صدوق و کلینی و… بر این کتاب اعتماد دارند.


یکی از دلایل و قرائن اعتماد کتاب سلیم در نزد کلینی آن است که شیخ کلینی در هر بابی که در آن حدیثی از کتاب سلیم نقل می‌کند، حدیث سلیم را در اول آن باب‌ها می‌آورد؛ این در حالی است که کلینی احادیث را بر حسب صحت و وضوح مطلب آن بر دیگر احادیث مقدم می‌کند و احادیث ضعیف تر را در آخر هر باب می‌آورد.<ref>کتاب سلیم بن قیس (۳ جلدی) ج۱، ص۱۱۸–۱۴۷.</ref>
یکی از دلایل و قرائن اعتماد کتاب سلیم در نزد کلینی آن است که شیخ کلینی در هر بابی که در آن حدیثی از کتاب سلیم نقل می‌کند، حدیث سلیم را در اول آن باب‌ها می‌آورد؛ این در حالی است که کلینی احادیث را بر حسب صحت و وضوح مطلب آن بر دیگر احادیث مقدم می‌کند و احادیث ضعیف تر را در آخر هر باب می‌آورد.<ref>کتاب سلیم بن قیس (۳ جلدی) ج۱، ص۱۱۸–۱۴۷.</ref>


== اشکالات ابن غضائری ==
شبهات و تردید و تشکیک‌هایی که در مورد کتاب سلیم مطرح می‌شود مربوط به ایرادی است که در کتاب رجال منسوب به ابن غضائری در مورد کتاب سلیم مطرح شده است. در این کتاب، کتاب سلیم جعلی دانسته شده و در آن از کتاب سلیم دو شاهد به عنوان جعلی بودن آن کتاب بیان شده است.<ref>همان، ص۱۱۸، ۱۴۷.</ref>
شبهات و تردید و تشکیک‌هایی که در مورد کتاب سلیم مطرح می‌شود مربوط به ایرادی است که در کتاب رجال منسوب به ابن غضائری در مورد کتاب سلیم مطرح شده است. در این کتاب، کتاب سلیم جعلی دانسته شده و در آن از کتاب سلیم دو شاهد به عنوان جعلی بودن آن کتاب بیان شده است.<ref>همان، ص۱۱۸، ۱۴۷.</ref>


خط ۸۹: خط ۸۸:


بنابراین باید توجه کرد که علما از کتاب سلیم دفاع کرده آن را مورد اعتماد می‌دانند و اشکالات مطرح شده را یا اساساً باطل دانسته یا آن که موجب خدشه دار شدن صحت اصل کتاب نمی‌دانند و نهایتاً برخی اصل کتاب را مورد اعتماد و در موارد مشکوک، توقف می‌کنند (مانند علامه حلی در کتاب خلاصه الاقوال).<ref>حلی، خلاصه الأقوال، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۲.</ref>
بنابراین باید توجه کرد که علما از کتاب سلیم دفاع کرده آن را مورد اعتماد می‌دانند و اشکالات مطرح شده را یا اساساً باطل دانسته یا آن که موجب خدشه دار شدن صحت اصل کتاب نمی‌دانند و نهایتاً برخی اصل کتاب را مورد اعتماد و در موارد مشکوک، توقف می‌کنند (مانند علامه حلی در کتاب خلاصه الاقوال).<ref>حلی، خلاصه الأقوال، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۲.</ref>
نکته ای که توجه به آن ضروری است این است که آیا نسخه ای که امروزه از این کتاب وجود دارد، همان نسخه اصلی کتاب سلیم بن قیس هلالی است. در این رابطه بیشتر باید تحقیق شود.
سلیم بن قیس هلالی تابعی از یاران خالص امیرالمؤمنین بود. وقتی حجاج در پی قتل او برآمد او به سمت فارس فرار کرد و به دوستش آبان بن ابی عیاش پناه برد. وقتی نشانه‌های مرگ برای او آشکار گردید به آبان گفت تو بر من حقی داری مرگ من فرا رسیده… و سپس کتابی به او داد؛ بنابراین همه روایت‌ها از کتاب سلیم بن قیس از طریق آبان بن سلیم می‌رسد. این نسخه تکثیر شده و به دست سه نفر از اصحاب خاص و ثقه ائمه یعنی ابن ابی عمیر و حماد بن عیسی و عبدالرزاق بن همام می‌رسد و سپس این نسخه نقل شده تا به علامه مجلسی می‌رسد و ایشان تمام کتاب را در بحار الانوار نقل می‌کند.


== اشکالات منتقدان به صحت و اعتبار کتاب ==
== اشکالات منتقدان به صحت و اعتبار کتاب ==
خط ۱۳۰: خط ۱۲۶:


۴ـ اگر در کتاب سلیم یک روایت این چنینی داریم در کتاب اصول کافی مرحوم کلینی ۵ روایت مشابه این داریم که امامان را به سیزده نفر رسانده است.<ref>علامه جعفر مرتضی، همان، صص ۱۴۰–۱۳۸. نک: کلینی، اصول کافی، ج۱، صص۵۳۴–۵۳۲؛ بدری، همان، ص۱۲۰–۱۱۵.</ref> مرحوم علامه شوشتری شماری از موارد مشابه را نقل کرده و گفته که این سوء تعبیر راویان است و سپس ۵ موردی را که در کافی آمده نقل کرده و تصحیف آن را توضیح داده است.
۴ـ اگر در کتاب سلیم یک روایت این چنینی داریم در کتاب اصول کافی مرحوم کلینی ۵ روایت مشابه این داریم که امامان را به سیزده نفر رسانده است.<ref>علامه جعفر مرتضی، همان، صص ۱۴۰–۱۳۸. نک: کلینی، اصول کافی، ج۱، صص۵۳۴–۵۳۲؛ بدری، همان، ص۱۲۰–۱۱۵.</ref> مرحوم علامه شوشتری شماری از موارد مشابه را نقل کرده و گفته که این سوء تعبیر راویان است و سپس ۵ موردی را که در کافی آمده نقل کرده و تصحیف آن را توضیح داده است.
== نتیجه ==
گرچه سند کتاب به جهت آبان بن ابی عیاش ضعیف است ولی همه مطالب و احادیث آن (جزء دو موردی که ذکر شد) درست است و در منابع صحیح حدیث موجود است. بنابر این حق در مورد این کتاب این است که چون شیخ صدوق، کلینی و شیخ طوسی و نعمانی و صفار و … از آن سخن گفته‌اند و این کتاب همواره به عنوان یک منبع مورد اعتماد شیعه شهرت داشته. اصل کتاب صحیح است امّا در آن تخلیط و تدلیس صورت گرفته است یکی روایت محمد بن ابی بکر که جعلی است و دیگری روایت تعداد ائمه که تصحیف و اشتباه در نسخه است؛ بنابراین کتاب سلیم قابل اعتماد است.
شیخ مفید گفته بدون تحقیق بر همه مطالب کتاب اعتماد نکنیم و در پذیرش محتوای آن، به قرائن و شواهد توجه کرده آن گاه قضاوت کنیم که صحیح است یا نه.
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۲۲۵

ویرایش