automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
بعد از شاه ولیالله از افراد مؤثر در حیات فکری مسلمانان هند، شاه عبدالعزیز دهلوی (۱۱۵۹–۱۲۳۹ق) فرزند شاه ولیالله ملقب به سراج الهند است.<ref>عبدالعزیز کتابهای دیگری هم چون سرالشهادتین، حاشیه ای بر شرح هدایه الحکمه ملاصدرا دارد. دو کتاب تحفه اثنی عشریه و سرالشهادتین را در ردّ شیعه نوشته است. (نزهه الخواطر، ج۷، ص۲۷۵–۲۸۳؛ عبدالحیّ ندوی، بهجه المسامع و النواظر، هند، انتشارات مجلس دایرةالمعارف عثمانیه، چاپ دوّم، ۱۴۰۲ق).</ref> او هم چون پدرش با نوشتن کتاب تحفه اثنی عشریه به اختلافات شیعه و سنّی دامن زد که میرحامد حسین عبقات الانوار را در ردّ آن نوشته است.<ref>دانشنامه ادب فارسی در هند، مدخل عبدالعزیز دهلوی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ش ج۴، ص۱۷۰۶–۱۷۰۹.</ref> | بعد از شاه ولیالله از افراد مؤثر در حیات فکری مسلمانان هند، شاه عبدالعزیز دهلوی (۱۱۵۹–۱۲۳۹ق) فرزند شاه ولیالله ملقب به سراج الهند است.<ref>عبدالعزیز کتابهای دیگری هم چون سرالشهادتین، حاشیه ای بر شرح هدایه الحکمه ملاصدرا دارد. دو کتاب تحفه اثنی عشریه و سرالشهادتین را در ردّ شیعه نوشته است. (نزهه الخواطر، ج۷، ص۲۷۵–۲۸۳؛ عبدالحیّ ندوی، بهجه المسامع و النواظر، هند، انتشارات مجلس دایرةالمعارف عثمانیه، چاپ دوّم، ۱۴۰۲ق).</ref> او هم چون پدرش با نوشتن کتاب تحفه اثنی عشریه به اختلافات شیعه و سنّی دامن زد که میرحامد حسین عبقات الانوار را در ردّ آن نوشته است.<ref>دانشنامه ادب فارسی در هند، مدخل عبدالعزیز دهلوی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ش ج۴، ص۱۷۰۶–۱۷۰۹.</ref> | ||
== نقشبندیه == | |||
... | |||
== دیوبندیه == | == دیوبندیه == | ||
خط ۸۴: | خط ۸۷: | ||
ترجمه شاه ولى اللّه دهلوى ( م 1176 يا 1179 ق ) كه بارها در هند و پاكستان به طبع رسيده است.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهي، ص۶۳.</ref> | ترجمه شاه ولى اللّه دهلوى ( م 1176 يا 1179 ق ) كه بارها در هند و پاكستان به طبع رسيده است.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهي، ص۶۳.</ref> | ||
== | == نهضت فکری سیاسی == | ||
وی در چارچوب اسلام، اندیشه های فلسفی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را منقلب ساخته و ارکان عرفان و فقه اسلامی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. به گفته علامه اقبال، وی اولین مسلمانی بود که لزوم بازاندیشی کل نظام اسلامی را به طوری که از گذشته خود گسسته نشود. | وی در چارچوب اسلام، اندیشه های فلسفی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را منقلب ساخته و ارکان عرفان و فقه اسلامی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. به گفته علامه اقبال، وی اولین مسلمانی بود که لزوم بازاندیشی کل نظام اسلامی را به طوری که از گذشته خود گسسته نشود. | ||