۲٬۱۵۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
(تکمیل منابع) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== مقصود از غروب خورشید در چشمه گلآلود == | == مقصود از غروب خورشید در چشمه گلآلود == | ||
این آیه دنباله داستان [[ذوالقرنین]] است. [[تفسیر احسن الحدیث]] مینویسد: «این دو آیه در بیان سفر اول ذوالقرنین است و نشان میدهد که او در سفر مغرب به کنار دریایی رسیده که آب آن در اثر لجنها سیاه دیده میشد و بیننده خیال میکرد که آفتاب در آن غروب میکند. این یک امر عادی است، ما اگر در کنار دریایی باشیم که در آن خشکی دیده نشود، خواهیم دید که آفتاب در آب غروب میکند و از آن طلوع میکند. النهایه آنجا خلیج کم عمقی بوده که آب به واسطه لجن، سیاه دیده میشده است.»<ref>تفسیر أحسن الحدیث، ج۶، ص۲۶۶.</ref> | این آیه دنباله داستان [[ذوالقرنین]] است. [[تفسیر احسن الحدیث]] مینویسد: «این دو آیه در بیان سفر اول ذوالقرنین است و نشان میدهد که او در سفر مغرب به کنار دریایی رسیده که آب آن در اثر لجنها سیاه دیده میشد و بیننده خیال میکرد که آفتاب در آن غروب میکند. این یک امر عادی است، ما اگر در کنار دریایی باشیم که در آن خشکی دیده نشود، خواهیم دید که آفتاب در آب غروب میکند و از آن طلوع میکند. النهایه آنجا خلیج کم عمقی بوده که آب به واسطه لجن، سیاه دیده میشده است.»<ref>قرشى بنابى، على اكبر، تفسیر أحسن الحدیث، تهران، بنياد بعثت، مركز چاپ و نشر، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۲۶۶.</ref> | ||
در [[تفسیر المیزان]] گفته شده است: مقصود از اینکه فرمود «آفتاب را یافت که در دریایی لجندار غروب میکرد» این است که به ساحل دریایی رسید که دیگر ماورای آن خشکی امید نمیرفت، و چنین به نظر میرسید که آفتاب در دریا غروب میکند چون انتهای افق بر دریا منطبق است.<ref>ترجمه | در [[تفسیر المیزان]] گفته شده است: مقصود از اینکه فرمود «آفتاب را یافت که در دریایی لجندار غروب میکرد» این است که به ساحل دریایی رسید که دیگر ماورای آن خشکی امید نمیرفت، و چنین به نظر میرسید که آفتاب در دریا غروب میکند چون انتهای افق بر دریا منطبق است.<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۹۹.</ref> چنین چشمه لجنداری با دریای محیط، با اقیانوس غربی، که جزائر خالدات در آن است منطبق میباشد و جزائر مذکور همان جزائری است که در هیئت و جغرافیای قدیم مبدأ طول به شمار میرفت؛ و بعدها غرق شده و فعلاً اثری از آنها نمانده است.<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۹۹.</ref> کسی که خورشید را در هنگام غروب در کنار این چشمه مشاهده میکرد تصور میکرد که خورشید در این چشمه غروب میکند نه اینکه واقعا خورشید در آن غروب کند. | ||
جمله {{قرآن|فِی عَیْنٍ حَمِئَه}} به صورت «عین حامیه» یعنی حاره (گرم) نیز قرائت شده و اگر این قرائت صحیح باشد دریای حار با قسمت استوایی اقیانوس کبیر که مجاور آفریقا است منطبق میگردد. و بعید نیست که ذوالقرنین در سفر غربیش به سواحل آفریقا رسیده باشد.<ref>ترجمه | جمله {{قرآن|فِی عَیْنٍ حَمِئَه}} به صورت «عین حامیه» یعنی حاره (گرم) نیز قرائت شده و اگر این قرائت صحیح باشد دریای حار با قسمت استوایی اقیانوس کبیر که مجاور آفریقا است منطبق میگردد. و بعید نیست که ذوالقرنین در سفر غربیش به سواحل آفریقا رسیده باشد.<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۹۹.</ref> | ||
[[مجمع البیان]] نیز مینویسد: «منظور این نیست که به محل غروب خورشید رسیده است، زیرا هیچکس به آنجا نمیرسد. در آنجا احساس کرد که گویا خورشید در چشمهای گِل آلود و تیره رنگ فرو میرود. اگر چه در حقیقت در پشت آن پنهان میشد، زیرا خورشید در آب نمینشیند، بلکه در آسمان است. هر گاه انسان در کنار یا در داخل دریا باشد، احساس میکند که خورشید در آب دریا غروب میکند و هر گاه در خشکی باشد، احساس میکند که خورشید در خاک غروب میکند، اما هیچیک واقعیت ندارد.»<ref> | [[مجمع البیان]] نیز مینویسد: «منظور این نیست که به محل غروب خورشید رسیده است، زیرا هیچکس به آنجا نمیرسد. در آنجا احساس کرد که گویا خورشید در چشمهای گِل آلود و تیره رنگ فرو میرود. اگر چه در حقیقت در پشت آن پنهان میشد، زیرا خورشید در آب نمینشیند، بلکه در آسمان است. هر گاه انسان در کنار یا در داخل دریا باشد، احساس میکند که خورشید در آب دریا غروب میکند و هر گاه در خشکی باشد، احساس میکند که خورشید در خاک غروب میکند، اما هیچیک واقعیت ندارد.»<ref>طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانی، چاپ اول، بیتا، ج۱۵، ص۱۲۰.</ref> | ||
در تفسیر [[انوار درخشان]] آمده است: [[ذوالقرنین]] به ساحل دریای سیاه و گرم رسید که حدود خط استواء و سرزمین آفریقا است و سمت دیگر دریا زمین دیده نمیشد و آنچه مشاهده مینمود دریا بود به طوری که در نظر انسان، افق آسمان به دریا متصل به نظر میرسید؛ بدین جهت تصور میشد که گویا آفتاب در دریا فرو میرود.<ref>تفسیر | در تفسیر [[انوار درخشان]] آمده است: [[ذوالقرنین]] به ساحل دریای سیاه و گرم رسید که حدود خط استواء و سرزمین آفریقا است و سمت دیگر دریا زمین دیده نمیشد و آنچه مشاهده مینمود دریا بود به طوری که در نظر انسان، افق آسمان به دریا متصل به نظر میرسید؛ بدین جهت تصور میشد که گویا آفتاب در دریا فرو میرود.<ref>انوار درخشان در تفسیر قرآن، تهران، لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۳۳۰</ref><span></span> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
ویرایش