trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
شماری از عالمان و عارفان با چلهنشینی مخالفت کردهاند. به باور آنها، معارف اسلامی مخالف این است که انسان از [[اجتماع]] بشری غافل شده و به جای اصلاح خود و دیگران تنها به نجات خود بیاندیشد. به گفته آنها، [[قرآن]] این شکل از [[ریاضت]] را قبول ندارد<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۳۶۵-۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.</ref>. در روایات نیز از [[رهبانیت]] در [[اسلام]] نهی شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.</ref> | شماری از عالمان و عارفان با چلهنشینی مخالفت کردهاند. به باور آنها، معارف اسلامی مخالف این است که انسان از [[اجتماع]] بشری غافل شده و به جای اصلاح خود و دیگران تنها به نجات خود بیاندیشد. به گفته آنها، [[قرآن]] این شکل از [[ریاضت]] را قبول ندارد<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۳۶۵-۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.</ref>. در روایات نیز از [[رهبانیت]] در [[اسلام]] نهی شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.</ref> | ||
[[شمس تبریزی]] و [[مولوی]] هرچند در ابتدای سیر و سلوک خود به چلهنشینی میپرداختند، اما در اواخر عمر با این کار مخالفت کردند.<ref>مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ج۱، ذیل واژه.</ref> همچنین، برخى صوفیان تأكید میكردند كه این رسم از محمدیان نیست و نوعى بدعت بهشمار میرود<ref>کاشانی بیدختی، «چله/ چلهنشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، ج۱۲، ص۱۰۳.</ref> | [[شمس تبریزی]] و [[مولوی]] هرچند در ابتدای سیر و سلوک خود به چلهنشینی میپرداختند، اما در اواخر عمر با این کار مخالفت کردند.<ref>مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ج۱، ذیل واژه.</ref> همچنین، برخى صوفیان تأكید میكردند كه این رسم از محمدیان نیست و نوعى بدعت بهشمار میرود.<ref>برای نمونه ن.ک: شمس تبریزی، شمسالدین محمد بن ملکداد، مقالات شمس تبریزی، تحقیق محمدعلی موحد،تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۹۱ش، ص۳۲۳.</ref> آنان رعایت حال مسكینان و رهاندن مظلومان از چنگ ظالمان را برای سالکان از هزاران خلوت چله بهتر میدانستند و بر آن بودند كه این رسوم اعتبارى ندارند و کار و تلاش است که سازنده و معتبر است.<ref>کاشانی بیدختی، «چله/ چلهنشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، ج۱۲، ص۱۰۳.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== |