automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۲۵۷
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
ماجرای کشتن مرد قبطی توسط حضرت موسی(ع) چه بوده است؟{{پایان سوال}} | ماجرای کشتن مرد قبطی توسط حضرت موسی(ع) چه بوده است؟{{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}'''کشتن مرد قبطی توسط حضرت موسی(ع)''' واقعهای است که در قرآن بدان تصریح شده است. مطابق آیات قرآن، فردی از پیروان موسی با یکی از دشمنان او در حال نزاع بود و از موسی تقاضای کمک کرد. موسی به کمک دوست خود شتافت و | {{پاسخ}}'''کشتن مرد قبطی توسط حضرت موسی(ع)''' واقعهای است که در قرآن بدان تصریح شده است. مطابق آیات قرآن، فردی از پیروان موسی با یکی از دشمنان او در حال نزاع بود و از موسی تقاضای کمک کرد. موسی به کمک دوست خود شتافت و وارد این نزاع شد و مشتی به دشمن خود زد و دشمنش به قتل رسید. این ماجرا مورد مناقشه مفسران و محل گفتگوهای زیادی در مورد عصمت انبیاء است. | ||
== شرح داستان قتل مرد قبطی در تفاسیر == | == شرح داستان قتل مرد قبطی در تفاسیر == | ||
روزی موسی(ع) وارد شهر شد و در آنجا با صحنهای روبرو گردید: دو نفر مرد را دید که سخت با هم گلاویز شدهاند و مشغول زد و خورد هستند که یکی از آنها از شیعیان و پیروان موسی بود و دیگری از دشمنانش. هنگامی که مرد بنی اسرائیلی چشمش به موسی افتاد" از موسی (که جوانی نیرومند و قویپنجه بود) در برابر دشمنش تقاضای کمک کرد. | |||
موسی ع به یاری او شتافت تا او را از چنگال این دشمن ظالم ستمگر که بعضی گفتهاند یکی از طباخان فرعون بود و میخواست مرد بنی اسرائیلی را برای حمل هیزم به بیگاری کشد نجات دهد" در اینجا موسی مشتی محکم بر سینه مرد فرعونی زد اما همین یک مشت کار او را ساخت و بر زمین افتاد و مرد. گفته شده است. او میخواست دست مرد فرعونی را از گریبان بنی اسرائیلی جدا کند، هر چند گروه فرعونیان مستحق بیش از این بودند، اما در آن شرائط اقدام به چنین کاری مصلحت نبود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱، ج۱۶، ص۴۱.</ref> | |||
</ref> | |||
== کشتن مرد قبطی و عصمت انبیا == | == کشتن مرد قبطی و عصمت انبیا == | ||
خط ۳۱: | خط ۲۶: | ||
حضرت موسی قصد کشتن آن مرد را نداشت و فقط به خاطر دفاع از یک مؤمنی دست به این کار زد. از این روی خداوند از قتل او انتقاد نکرده و در جای دیگر میفرماید: «وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّیْناکَ مِنَ الْغَمِّ» تو یکی از فرعونیان را به قتل رساندی ودچار غم واندوه شدی و ما تورا از غم نجات دادیم.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸، ج۷، ص۲۹.</ref> | حضرت موسی قصد کشتن آن مرد را نداشت و فقط به خاطر دفاع از یک مؤمنی دست به این کار زد. از این روی خداوند از قتل او انتقاد نکرده و در جای دیگر میفرماید: «وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّیْناکَ مِنَ الْغَمِّ» تو یکی از فرعونیان را به قتل رساندی ودچار غم واندوه شدی و ما تورا از غم نجات دادیم.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸، ج۷، ص۲۹.</ref> | ||
این قتل بمنظور نجات مؤمنی از شر ظالمی انجام شد و بخودی خود مقصود نبود. بدیهی است که چنین قتلی قبیح نیست؛ زیرا جنبه دفاعی دارد و فرقی نیست میان اینکه قاتل از خود دفاع کند یا از دیگری.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه حسین نوری همدانی و دیگران، تهران، فراهانی، بیتا، ج۱۸، ص۱۷۲.</ref> | |||
</ref> | |||
=== أَنَا مِنَ الضَّالِّینَ === | |||
در آیه ۲۰ سوره شعرا موسی پس از واقعه قتل مرد قبطی میگوید من از ضالین بودهام. جمعی از مفسران معتقدند که منظور از «ضال» در اینجا خطای در موضوع است، یعنی من ضربهای را که به آن مرد قبطی زدم به قصد قتل نبود بلکه به عنوان حمایت از مظلوم بود، و نمیدانستم منجر به قتل او میشود، بنا بر این «ضال» در اینجا به معنی «غافل» و منظور غفلت از عاقبت کار است. بعضی دیگر گفتهاند منظور این است که خطایی در قتل آن مرد ظالم رخ نداده چرا که او مستحق بوده است، بلکه منظور این است که من نمیدانستم عاقبت این کار چنین خواهد بود که من نتوانم در مصر بمانم و مدتی از وطن آواره شوم و برنامههایم به تأخیر افتد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱، ج۱۵، ص۲۰۴.</ref> | |||
</ref> | مراد موسی(ع) این است که اگر آن روز آن عمل را کردم، در حالی کردم که به خاطر جهل گمراه بودم و مصلحت کار را نمیدانستم و نمیدانستم در این عمل، حق چیست تا پیروی کنم. و خلاصه: حکم خدا را نمیدانستم، یک نفر از بنی اسرائیل مرا به یاری خود خواند و من او را یاری کردم و هرگز احتمال نمیدادم که این یاری او به کشته شدن مرد قبطی میانجامد و عاقبت وخیمی به بار میآورد و مرا ناگزیر میکند که از مصر بیرون شده به مدین بگریزم و سالها از وطن دور شوم. از اینجا روشن میشود اینکه بعضی گفتهاند: مراد از ضلالت، جهل است، البته جهل به این معنا که آدمی بدون پروا اقدام به عملی کند و درباره عواقب آن نیندیشد<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴، ج۱۵، ص۳۶۶.</ref> | ||
== آیات مربوط به کشتن مرد قبطی == | == آیات مربوط به کشتن مرد قبطی == | ||
* {{قرآن|قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّینَ|ترجمه=(موسی) گفت: «من آن کار را انجام دادم در حالی که از بیخبران بودم!|سوره=شعراء|آیه=۲۰}} | |||
* {{قرآن|قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ | * {{قرآن|وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ|ترجمه=و تو یکی را بکشتی و ما از غم آزادت کردیم|سوره=طه|آیه=۴۰}} | ||
* {{قرآن|وَقَتَلْتَ نَفْسًا | * {{قرآن|وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَیٰ حِینِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هٰذَا مِنْ شِیعَتِهِ وَهٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ ۖ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَی الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ ۖ قَالَ هٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ ۖ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِینٌ|ترجمه=و داخل شهر شد بیآنکه مردمش متوجه باشند. پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافت: یکی، از پیروان او و دیگری از دشمنانش [بود]. آن کس که از پیروانش بود، بر ضد کسی که دشمن وی بود، از او یاری خواست. پس موسی مشتی بدو زد و او را کشت. گفت: «این کار شیطان است، چرا که او دشمنی گمراهکننده [و] آشکار است.»|سوره=قصص|آیه=۱۵}} | ||
* {{قرآن|وَدَخَلَ | * {{قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ|ترجمه=گفت: «پروردگارا، من بر خویشتن ستم کردم، مرا ببخش.» پس خدا از او درگذشت که وی آمرزنده مهربان است.|سوره=قصص|آیه=۱۶}} | ||
* {{قرآن|قَالَ رَبِّ | |||
{{پایان پاسخ}}{{مطالعه بیشتر}} | {{پایان پاسخ}}{{مطالعه بیشتر}} |