پرش به محتوا

داستان شق‌القمر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۵۹۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
داستان شق القمر و مستندات این معجزه بزرگ پیامبر(ص) چیست؟
داستان شق‌القمر و مستندات این معجزه بزرگ پیامبر(ص) چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خط ۱۷: خط ۱۷:
}}<ref>قمر/ ۱ و ۲، ترجمه بهرام پور.</ref>  
}}<ref>قمر/ ۱ و ۲، ترجمه بهرام پور.</ref>  


تفسیر نمونه در ذیل آیات مذکور می‌نویسد: «گرچه بعضی از کوته نظران، اصرار دارند که این معجزه را طوری توجیه کنند که از صورت یک امر خارق‌العاده، خارج شود، چنان‌که گفته‌اند: آیه فوق از آینده خبر می‌دهد و مربوط به «اشراط ساعت»؛ یعنی حوادث قبل از قیامت است؛ ولی قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز می‌کند، از جمله ذکر این موضوع به صورت «فعل ماضی» نشان می‌دهد که «شقّ القمر» واقع شده است، به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر(ص) که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با جمله «و کذبّوا و اتبعوا اهوائهم» که خبر از تکذیب آنها می‌دهد، هماهنگ نیست. افزون بر اینها روایات فراوانی در کتب اسلامی در زمینه وقوع این اعجاز، نقل شده، که در حد شهرت یا تواتر است، و لذا قابل انکار نمی‌باشد. در اینجا به گفتاری از «[[فخر رازی]] و [[طبرسی]]» دو مفسر معروف [[اهل‌سنت]] و [[شیعه]] اشاره می‌شود. فخررازی می‌گوید: عموم مفسران معتقدند مراد از آیه این است که ماه شکافته شد و روایات صحیحی نیز بر این معنی، دلالت می‌کند، و امکان عقلی آن نیز، جای تردید نیست، و از سوی دیگر پیامبر صادق(ص) از آن خبر داده، بنابراین باید آن را پذیرفت؛ اما داستان محال بودن خرق (شکافتن) و التیام (پیوستن) در افلاک<ref>. به عقیده پیووان علم هیئت قدیم، آسمان‌های نه‌گانه به شکل پوست پیاز لایه در لایه قرار گرفته است که شکافتن و آن گاه به هم پیوسن آن‌ها امر محال تلقی می‌شده است.</ref> (طبق عقیده ابطال شده بطلمیوس) مطلبی بی اساس و غیر علمی است، چرا که با دلائل عقلی ثابت شده که خرق و تخریب در آسمان‌ها، کاملاً ممکن است، مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان می‌گوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزه شق‌القمر در زمان پیامبر اکرم(ص) می‌دانند،»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش، ج۲۳، ص۱۳–۱۶.</ref>
'''اعجاز پیامبر'''


به دنباله این مطلب در تفسیر نمونه، این سؤال مطرح می‌شود که اصولاً آیا وقوع انشقاق و شکاف در اجرام آسمانی، امکان دارد یا اینکه علم آن را به کلّی نفی می‌کند؟ و در جواب می‌گوید: چنین چیزی نه تنها محال نیست؛ بلکه بارها نمونه‌های آن مشاهده شده و کراراً در دستگاه منظومه شمسی و سایر کرات آسمانی، انشقاق‌ها و انفجارهائی روی داده است که پیدایش منظومه شمسی، آستروئیدها و شهاب‌ها، نتیجه همین برخوردها و انشقاق‌ها است.
تفسیر نمونه در ذیل آیات مذکور می‌نویسد: «گرچه بعضی از کوته‌نظران اصرار دارند که این معجزه را طوری توجیه کنند که از صورت یک امر خارق‌العاده خارج شود؛ چنان‌که گفته‌اند: آیه فوق از آینده خبر می‌دهد و مربوط به «اشراط ساعت»؛ یعنی حوادث قبل از قیامت است؛ ولی قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز می‌کند، از جمله ذکر این موضوع به صورت «فعل ماضی» نشان می‌دهد که «شقّ‌القمر» واقع شده است، به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر(ص) که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با جمله «و کذبّوا و اتبعوا اهوائهم» که خبر از تکذیب آنها می‌دهد، هماهنگ نیست. افزون بر اینها روایات فراوانی در کتب اسلامی در زمینه وقوع این اعجاز، نقل شده، که در حد شهرت یا تواتر است، و لذا قابل انکار نمی‌باشد. اما داستان محال بودن خرق (شکافتن) و التیام (پیوستن) در افلاک<ref>. به عقیده پیووان علم هیئت قدیم، آسمان‌های نه‌گانه به شکل پوست پیاز لایه در لایه قرار گرفته است که شکافتن و آن گاه به هم پیوسن آن‌ها امر محال تلقی می‌شده است.</ref> (طبق عقیده ابطال شده بطلمیوس) مطلبی بی اساس و غیر علمی است، چرا که با دلائل عقلی ثابت شده که خرق و تخریب در آسمان‌ها، کاملاً ممکن است، مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان می‌گوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزه شق‌القمر در زمان پیامبر اکرم(ص) می‌دانند،»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش، ج۲۳، ص۱۳–۱۶.</ref>


اما روایات در این باره نزدیک به تواتر است، به خاطر رعایت اختصار به بعضی از روایات اشاره می‌کنیم:
'''شق‌القمر در روایات'''


در تفسیر قمی آمده است که منظور از «وانشّق القمر» این است که قریش از پیامبر اکرم(ص) نشانه‌ای درخواست کردند. پیامبر اکرم از خداوند درخواست کردند. پس ماه به دو نیم شد تا اینکه قریش این صحنه را دیدند، سپس ماه به حالت اول بازگشت. پس قریش بلافاصله گفتند: این قضیه، سحر است.
روایات در این باره نزدیک به تواتر است؛ به خاطر رعایت اختصار به بعضی از روایات اشاره می‌کنیم:


در تفسیر الدّر المنثور سیوطی آمده که جبیر بن مطعم راجع به «و انشق القمر» می‌گوید: ماه دو شقّ شد و ما در زمان رسول الله(ص) در مکه بودیم، شقّی از ماه بر این کوه و شقّ دیگر بر کوه دیگری قرار گرفت. پس مردم گفتند که محمد ما را سحر کرد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶–۶۵.</ref>
* در تفسیر قمی آمده است که منظور از «و انشّق القمر» این است که قریش از پیامبر اکرم(ص) نشانه‌ای درخواست کردند. پیامبر اکرم از خداوند درخواست کردند. پس ماه به دو نیم شد تا اینکه قریش این صحنه را دیدند، سپس ماه به حالت اول بازگشت. پس قریش بلافاصله گفتند: این قضیه، سحر است.
 
بنابر این داستان شق‌القمر واقعیتی است که جای تردید ندارد، قرآن کریم و روایات مستفیض فریقین یعنی شیعه و اهل سنت بر آن دلالت دارد، و از این رو مفسران شیعی و سنی بر این امر متفق‌القول‌اند.


* در تفسیر الدّر المنثور سیوطی آمده که جبیر بن مطعم راجع به «و انشق القمر» می‌گوید: ماه دو شقّ شد و ما در زمان رسول الله(ص) در مکه بودیم، شقّی از ماه بر این کوه و شقّ دیگر بر کوه دیگری قرار گرفت. پس مردم گفتند که محمد ما را سحر کرد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶–۶۵.</ref>
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


۱۵٬۰۹۲

ویرایش