پرش به محتوا

روزه از نگاه مولانا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


قدر و جایگاه روزهٔ اصیل در نظر مولانا آنچنان بالا است که وی چندین قطعه شعر را به تمامی دربارهٔ روزه و بر اساس مضمون صوم و روزه‌داری سروده است. این عارف سده هفتم هجری حتی چندین غزل را با ردیف «روزه» و «صیام» سروده است، از جمله این غزل بلند که با ردیف «صیام» ساخته شده است: «می‌بسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام / گر تو خواهی تا عجب گردی، عجایب دان صیام؛ گر تو را سودای معراج است بر چرخ حیات / دان که اسب تازی تو هست در میدان، صیام»<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
قدر و جایگاه روزهٔ اصیل در نظر مولانا آنچنان بالا است که وی چندین قطعه شعر را به تمامی دربارهٔ روزه و بر اساس مضمون صوم و روزه‌داری سروده است. این عارف سده هفتم هجری حتی چندین غزل را با ردیف «روزه» و «صیام» سروده است، از جمله این غزل بلند که با ردیف «صیام» ساخته شده است: «می‌بسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام / گر تو خواهی تا عجب گردی، عجایب دان صیام؛ گر تو را سودای معراج است بر چرخ حیات / دان که اسب تازی تو هست در میدان، صیام»<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
یکی از مهمترین ابعاد روزه از نظر مولانا که برخاسته از تفکّر و جهانبینی خاص اوست، نگرش تبدیلی و امکانی است که در مهمترین شاخصة روزه؛ یعنی گرسنگی خود را نشان می‌دهد. وی با محور قرار دادن جوع و تقابل آن با خورش دنیوی به توصیف و مصداقیابی در محور جانشینی و همنشینی می‌پردازد. گرسنگی در این بافت به هم‌بسته‌های معنایی و مصداقی خود خاصیتی استعلایی و خدایی می‌دهد. در مقابل، خورشهای دنیوی، بنابر خاصیت تبدیلی خود، به وابسته‌های خود، وجهه و نمودی حیوانی و سافل می‌دهد.<ref>یوسف پور، محمدکاظم، بتلاب اکبرآبادی، محسن، «ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی»، فصلنامه پژوهشنامه زبان و ادب فارسی، شماره ۴، ۱۳۹۷، ص۱۵۷ تا ۱۷۴.</ref>
توجه مولانا به جنبه کارکردی و اخلاقی روزه زیاد است؛ یعنی بحث تأویلی روزه در نزد او محدود به شهود و احوال نمی‌شود، بلکه با بیرونی شدن این مفهوم در بعد اجتماعی نیز طرح می‌گردد. مفهوم بطنی و تأویلی روزه در بافت فکری مولانا بلافاصله نمودی مصداقی پیدا می‌کند و به عنوان یک اصل در سطح اجتماع و عموم مردم کارکرد پیدا می‌کند. به نظر می‌رسد که مقام مولانا به عنوان یک واعظ اهل منبر به نگاه او جنبه‌ای مخاطب‌مدار داده است؛ یعنی توجه به حال مخاطب باعث شده است که وی در جهت عملی کردن بحثهای تأویلی و نظری روزه، بلافاصله به مصداق‌پردازی‌هایی در قالب افراد برجسته مانند «آدم»، «مصطفی» «ابوبکر» و… که در میان مردم تشخّص خاصی دارند، بپردازد. مولانا در طی فرایند نگاه بطن‌گرای خود، شاخصه و مرکز تأویل خود را در مضامین فقهی بر دو اصل عمل و محبت قرار می‌دهد. اصل عمل به نوعی نگاه کارکردی او را نشان می‌دهد که طی آن مضامین فقهی در صورت توجه به معنای عملی و بطنی، معنای خود را کسب می‌کنند. از طرفی با تکیه بر اصل محبت نگاه فراشرعی و حتی فرادینی خود را به مضامین فقهی نشان می‌دهد که در آن صرف توجه به روزهٔ شرعی رد می‌شود و چکیده و شاخصة تأویلی آن؛ یعنی محبت در پی فرایند گسترش معنایی، از دور آدم تا پیامبر(ص) را در بر می‌گیرد.<ref>یوسف پور، محمدکاظم، بتلاب اکبرآبادی، محسن، «ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی»، فصلنامه پژوهشنامه زبان و ادب فارسی، شماره ۴، ۱۳۹۷، ص۱۵۷ تا ۱۷۴.</ref>


'''روزه نگرفتن، شکستنِ کوزه آب حیات است'''
'''روزه نگرفتن، شکستنِ کوزه آب حیات است'''
خط ۳۱: خط ۳۵:


=== باطن روزه ===
=== باطن روزه ===
«روزه» در نگاه مولانا پدیده‌ای است که رویی در شریعت دارد و رویی در طریقت. به بیان دیگر مولانا روزه را دارای ظاهر و باطن یا سطح و عمق می‌داند. رو، سطح یا ظاهر روزه از دید وی همان است که شرع بر هر مسلمانی واجب کرده است: دهان از اطعمه و اشربه بستن و در پی کام‌جوییِ شهوتِ حلال نرفتن از اذان صبح تا اذان مغرب. از این رو می‌گوید: «هین نوبت صبر آمد و ماه روزه / روزی دو مگو ز کاسه و از کوزه…»
«روزه» در نگاه مولانا پدیده‌ای است که رویی در شریعت دارد و رویی در طریقت. به بیان دیگر مولانا روزه را دارای ظاهر و باطن یا سطح و عمق می‌داند. رو، سطح یا ظاهر روزه از دید وی همان است که شرع بر هر مسلمانی واجب کرده است: دهان از اطعمه و اشربه بستن و در پی کام‌جوییِ شهوتِ حلال نرفتن از اذان صبح تا اذان مغرب. از این رو می‌گوید: «هین نوبت صبر آمد و ماه روزه / روزی دو مگو ز کاسه و از کوزه…»<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
 
اما مولانا بر اساس تعالیم شرع می‌گوید که این لب از خوراک بستن، مقدمه‌ای است برای اینکه انسان درون خود را شایسته ورود نور معرفت کند. به‌طور کلی همچنان‌که در روایت‌ها و احادیث بسیاری از پرخوری و شکم‌پرکردن منع شده است، مولانا نیز شکم پر را با دریافتن حقیقت و نورانی شدن دل و پرواز به آسمانِ وصال، بیگانه می‌داند: «معده را پُر کرده‌ای دوش از خمیر و از فطیر / خواب آمد چشم پُر شد، کُنج می‌جُستی، بگیر؛ بعد پُر خوردن چه آید؟ خواب غفلت یا حدث [= نجاست] / یار بادنجان چه باشد؟ سرکه باشد یا که سیر!».


مولانا آدمی را هشدار می‌دهد که قدر ماه رمضان را بداند و گاوِ رذایل اخلاقی‌اش را به خنجر روزه ذبح کند: «تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن / که تا بری به تبرک هلال لاغر عید».<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/مولانادرباره-روزه-وماه-رمضان-چه-گفته-است مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
اما مولانا بر اساس تعالیم شرع می‌گوید که این لب از خوراک بستن، مقدمه‌ای است برای اینکه انسان درون خود را شایسته ورود نور معرفت کند. به‌طور کلی همچنان‌که در روایت‌ها و احادیث بسیاری از پرخوری و شکم‌پرکردن منع شده است، مولانا نیز شکم پر را با دریافتن حقیقت و نورانی شدن دل و پرواز به آسمانِ وصال، بیگانه می‌داند: «معده را پُر کرده‌ای دوش از خمیر و از فطیر / خواب آمد چشم پُر شد، کُنج می‌جُستی، بگیر؛ بعد پُر خوردن چه آید؟ خواب غفلت یا حدث [= نجاست] / یار بادنجان چه باشد؟ سرکه باشد یا که سیر!». مولانا آدمی را هشدار می‌دهد که قدر ماه رمضان را بداند و گاوِ رذایل اخلاقی‌اش را به خنجر روزه ذبح کند: «تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن / که تا بری به تبرک هلال لاغر عید».<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/مولانادرباره-روزه-وماه-رمضان-چه-گفته-است مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>


'''''روزه، رزق معنوی می‌آورد'''''
'''''روزه، رزق معنوی می‌آورد'''''
خط ۵۹: خط ۶۱:


«این دهان بستی دهانی باز شد / تا خورندهٔ لقمه‌های راز شد
«این دهان بستی دهانی باز شد / تا خورندهٔ لقمه‌های راز شد
گر زشیر دیو، تن را وا بری /  در فطام او بسی نعمت خوری
گر زشیر دیو، تن را وا بری /  در فطام او بسی نعمت خوری
گر تو این انبان زنان خالی کنی / پر ز گوهرهای اجلالی کنی
گر تو این انبان زنان خالی کنی / پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن / بعد از آنش با ملک دمساز کن
طفل جان از شیر شیطان باز کن / بعد از آنش با ملک دمساز کن
تا تو تاریک و ملول و تیره ای / دان که با دیو لعین همشیره ای
تا تو تاریک و ملول و تیره ای / دان که با دیو لعین همشیره ای
چند خوردی چرب وشیرین از طعام / امتحان کن چند روزی درصیام
چند خوردی چرب وشیرین از طعام / امتحان کن چند روزی درصیام
چند شب‌ها خواب را گشتی اسیر / یک شبی بیدار شو دولت بگیر»
''<ref>[http://merati.blogfa.com/post/88 روزه در مثنوی]، سایت چکاوک، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>''
== روزه‌داری مولانا ==
مولانا در مثنوی بیشتر در بارهٔ جوع عارفانه یا گرسنگی اختیاری سخن گفته است و فریضهٔ روزه را نیز در مطاوی آن آورده است. او بیشتر ایام سال را به روزه می گذرانیده وبه گاه افطار نیز به اندک مایه ای بسنده می‌کرده است. با وجود این طعام ناچیز، به چالاکی چرخ می‌زده و رقص و سماع‌های طولانی و بس سنگین ترتیب می‌داده است به نحوی که کسی نمی‌توانست با او همراهی کند. وی معتقد بود که: «قوت جبریل از مطبخ نبود» از این رو اندامی نحیف و استخوانی داشت. نقل است که روزی به حمام درآمد وبه جسم لاغر خود نگاهی کرد و گفت: در تمام عمر خود از کسی شرمسار نشدم مگر امروز که از این جسم خجالت می‌کشم. اما چه کنم که آسایش من در رنج اوست.<ref>[http://merati.blogfa.com/post/88 روزه در مثنوی]، سایت چکاوک، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
از نکات جالب توجه در ''فیه مافیه''، توجه مولانا به جنبة کارکردی و اخلاقی روزه است؛ یعنی بحث تأویلی روزه در نزد او محدود به شهود و احوال نمی‌شود، بلکه با بیرونی شدن این مفهوم در بعد اجتماعی نیز طرح می‌گردد. مفهوم بطنی و تأویلی روزه در بافت فکری مولانا بلافاصله نمودی مصداقی پیدا می‌کند و به عنوان یک اصل در سطح اجتماع و عموم مردم کارکرد پیدا می‌کند. به نظر می‌رسد که مقام مولانا به عنوان یک واعظ اهل منبر به نگاه او جنبه‌ای مخاطب‌مدار داده است؛ یعنی توجه به حال مخاطب باعث شده است که وی در جهت عملی کردن بحثهای تأویلی و نظری روزه، بلافاصله به مصداق‌پردازی‌هایی در قالب افراد برجسته مانند «آدم»، «مصطفی» «ابوبکر» و… که در میان مردم تشخّص خاصی دارند، بپردازد. مولانا در طی فرایند نگاه بطن‌گرای خود، شاخصه و مرکز تأویل خود را در مضامین فقهی بر دو اصل عمل و محبت قرار می‌دهد. اصل عمل به نوعی نگاه کارکردی او را نشان می‌دهد که طی آن مضامین فقهی در صورت توجه به معنای عملی و بطنی، معنای خود را کسب می‌کنند. از طرفی با تکیه بر اصل محبت نگاه فراشرعی و حتی فرادینی خود را به مضامین فقهی نشان می‌دهد که در آن صرف توجه به روزهٔ شرعی رد می‌شود و چکیده و شاخصة تأویلی آن؛ یعنی محبت در پی فرایند گسترش معنایی، از دور آدم تا پیامبر(ص) را در بر می‌گیرد.<ref>یوسف پور، محمدکاظم، بتلاب اکبرآبادی، محسن، «ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی»، فصلنامه پژوهشنامه زبان و ادب فارسی، شماره ۴، ۱۳۹۷، ص۱۵۷ تا ۱۷۴.</ref>
در ''مثنوی'' بنا بر نوع بافت آن که ساختاری لایه لایه دارد و بر تداعیها و پرشهای ذهنی مولانا بنیان نهاده شده است، از روزه نیز در خلال بحثها و مطالب دیگر یاد می‌شود. وی در مثنوی مانند عارفان پیش از خود نگاهی بطنی به روزه دارد و از مفاهیم متقابل بهره می‌گیرد.<ref>یوسف پور، محمدکاظم، بتلاب اکبرآبادی، محسن، «ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی»، فصلنامه پژوهشنامه زبان و ادب فارسی، شماره ۴، ۱۳۹۷، ص۱۵۷ تا ۱۷۴.</ref>


اما یکی از مهمترین ابعاد روزه از نظر مولانا که برخاسته از تفکّر و جهانبینی خاص اوست، نگرش تبدیلی و امکانی است که در مهمترین شاخصة روزه؛ یعنی گرسنگی خود را نشان می‌دهد. وی با محور قرار دادن جوع و تقابل آن با خورش دنیوی به توصیف و مصداقیابی در محور جانشینی و همنشینی می‌پردازد. گرسنگی در این بافت به هم‌بسته‌های معنایی و مصداقی خود خاصیتی استعلایی و خدایی می‌دهد. در مقابل، خورشهای دنیوی، بنابر خاصیت تبدیلی خود، به وابسته‌های خود، وجهه و نمودی حیوانی و سافل می‌دهد.<ref>یوسف پور، محمدکاظم، بتلاب اکبرآبادی، محسن، «ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی»، فصلنامه پژوهشنامه زبان و ادب فارسی، شماره ۴، ۱۳۹۷، ص۱۵۷ تا ۱۷۴.</ref>  
چند شب‌ها خواب را گشتی اسیر / یک شبی بیدار شو دولت بگیر»''<ref>[http://merati.blogfa.com/post/88 روزه در مثنوی]، سایت چکاوک، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>''


=== روزه‌داری مولانا ===
مولانا در مثنوی بیشتر دربارهٔ جوع عارفانه یا گرسنگی اختیاری سخن گفته است و فریضهٔ روزه را نیز در مطاوی آن آورده است. او بیشتر ایام سال را به روزه می گذرانیده و به افطار نیز به اندک مایه‌ای بسنده می‌کرده است. با وجود این طعام ناچیز، به چالاکی چرخ می‌زده و رقص و سماع‌های طولانی و بس سنگین ترتیب می‌داده است به نحوی که کسی نمی‌توانست با او همراهی کند. وی معتقد بود که: «قوت جبریل از مطبخ نبود» از این رو اندامی نحیف و استخوانی داشت. نقل است که روزی به حمام درآمد وبه جسم لاغر خود نگاهی کرد و گفت: در تمام عمر خود از کسی شرمسار نشدم مگر امروز که از این جسم خجالت می‌کشم. اما چه کنم که آسایش من در رنج اوست.<ref>[http://merati.blogfa.com/post/88 روزه در مثنوی]، سایت چکاوک، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش