automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== سخنگفتن خداوند با بندگانش == | |||
سخن گفتن خداوند با بندگانش در قرآن کریم اینگونه بیان شده است: {{قرآن|وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکیمٌ}}<ref>شوری /۵۱</ref> یعنی شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی میفرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند چرا که او بلندمقام و حکیم است!}}<ref>مکارم شیرازی ناصر؛ ناشر: دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی)؛ قم؛ ۱۳۷۳ش؛ دوم</ref> | سخن گفتن خداوند با بندگانش در قرآن کریم اینگونه بیان شده است: {{قرآن|وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکیمٌ}}<ref>شوری /۵۱</ref> یعنی شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی میفرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند چرا که او بلندمقام و حکیم است!}}<ref>مکارم شیرازی ناصر؛ ناشر: دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی)؛ قم؛ ۱۳۷۳ش؛ دوم</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۷: | ||
۳- از طریق ارسال رسل: آن گونه که در مورد پیامبر اسلام- صلی الله علیه واله وسلم- آمده {{قرآن|قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>بقره/۹۷</ref> بگو کسی که دشمن جبرئیل باشد (دشمن خدا است) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرد. | ۳- از طریق ارسال رسل: آن گونه که در مورد پیامبر اسلام- صلی الله علیه واله وسلم- آمده {{قرآن|قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>بقره/۹۷</ref> بگو کسی که دشمن جبرئیل باشد (دشمن خدا است) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرد. | ||
== تکلم خداوند با موسی(ع) == | |||
همانطور که عنوان شد تکلم خداوند متعال با حضرت موسی از قسم دوم یعنی «من وراء حجاب» است.<ref>تفسیر نمونه، مکارم شیرازی ناصر، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ ش، اول، ج۲۰، ص: ۴۸۷.</ref> و به همین اعتبار به حضرت موسی- علیه السلام -کلیم الله اطلاق شده است. و این لقب بر هیچیکی از پیامبران دیگر اطلاق نمیشود. | همانطور که عنوان شد تکلم خداوند متعال با حضرت موسی از قسم دوم یعنی «من وراء حجاب» است.<ref>تفسیر نمونه، مکارم شیرازی ناصر، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ ش، اول، ج۲۰، ص: ۴۸۷.</ref> و به همین اعتبار به حضرت موسی- علیه السلام -کلیم الله اطلاق شده است. و این لقب بر هیچیکی از پیامبران دیگر اطلاق نمیشود. | ||
مقصود از «کلام» آن تکلمی است که خداوند متعال بدون واسطه فرشته با حضرت موسی علیه السلام نموده است. به عبارت دیگر آن چیزی که به وسیله آن مکنون غیب برای آن جناب کشف شده نه کلام معمولی دربین بشر چون آن کلامی که در میان ما معمول است عبارت از قرار و تعهدی است که ما در بین خود جعل کردهایم، و بنا گذاشتهایم که مثلاً فلان صوت معین اختصاص به فلان معنا داشته باشد، و هر وقت آن صدا از گویندهای سر زند ذهن شنونده فوراً منتقل به آن معنا بشود، گوینده هم متعهد شده که هر وقت بخواهد آن معنا را به شنونده بفهماند خصوص آن صوت را از دهان خارج نموده یا به عبارتی دیگر آن تموج هوای مخصوص را در فضا ایجاد نماید، و پر واضح است که کلام به این معنا مستلزم این است که متکلم دارای جسم بوده باشد، و خدای سبحان منزه است از اینکه دارای جسم باشد. | |||
از طرفی هم صرف ایجاد صوت در درخت یا در مکانی دیگر دلالت نمیکند بر اینکه معانی اصوات، مقصود خدای سبحان است، چیز دیگری غیر از اصوات لازم است که اراده و قصد خدای تعالی را کشف نموده و دلالت کند بر اینکه خدای تعالی معانی اصوات را اراده کرده، هم چنانکه اگر کسی با کوبیدن چیزی یا مثلاً دست برهم زدن، صدایی ایجاد کند که معنای مخصوصی را دارا است، مادامی که قرینهای در کار نباشد یا قبلاً نگفته باشد که هر وقت من این صدا را ایجاد کردم فلان معنا را اراده نمودهام ما به صرف ایجاد صدا نمیتوانیم بگوییم مقصودش آن معنا است. | از طرفی هم صرف ایجاد صوت در درخت یا در مکانی دیگر دلالت نمیکند بر اینکه معانی اصوات، مقصود خدای سبحان است، چیز دیگری غیر از اصوات لازم است که اراده و قصد خدای تعالی را کشف نموده و دلالت کند بر اینکه خدای تعالی معانی اصوات را اراده کرده، هم چنانکه اگر کسی با کوبیدن چیزی یا مثلاً دست برهم زدن، صدایی ایجاد کند که معنای مخصوصی را دارا است، مادامی که قرینهای در کار نباشد یا قبلاً نگفته باشد که هر وقت من این صدا را ایجاد کردم فلان معنا را اراده نمودهام ما به صرف ایجاد صدا نمیتوانیم بگوییم مقصودش آن معنا است. |