حب الوطن من الایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
معانی مختلفی از این عبارت ارائه شده که بعضاً موجب انتقاد از مفهوم آن گردیده است. برخی میان حب وطن و ایمان ارتباطی نمی‌بینند. از عنوان وطن در این عبارت هم معانی مختلفی از جمله وطن دنیایی، مکه، سرزمین بزرگ اسلامی و انسان و کرامت انسانی قصد شده است.
معانی مختلفی از این عبارت ارائه شده که بعضاً موجب انتقاد از مفهوم آن گردیده است. برخی میان حب وطن و ایمان ارتباطی نمی‌بینند. از عنوان وطن در این عبارت هم معانی مختلفی از جمله وطن دنیایی، مکه، سرزمین بزرگ اسلامی و انسان و کرامت انسانی قصد شده است.


روایت حب الوطن به‌دلیل درون‌مایهٔ آن در تاریخ فرهنگ اسلامی مورد توجه اهل عرفان و [[تصوف]] قرار گرفته است. عارفان اسلامی وطن در این روایت را معادل بهشت، قرب الهی و عالم وحدت دانسته‌اند و بازگشت به این وطن را دغدغهٔ عارفانهٔ انسان سالک به‌حساب آورده‌اند.
روایت حب الوطن به‌دلیل درون‌مایهٔ آن در تاریخ فرهنگ اسلامی مورد توجه اهل عرفان و [[تصوف]] نیز قرار گرفته است. عارفان اسلامی وطن در این روایت را معادل بهشت، قرب الهی و عالم وحدت دانسته‌اند و بازگشت به این وطن را دغدغهٔ عارفانهٔ انسان سالک به‌حساب آورده‌اند.


== متن و منبع روایت ==
== متن و منبع روایت ==
خط ۱۴: خط ۱۴:
{{عربی بزرگ|حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الایمانِ| ترجمه= دوستن‌داشتن وطن جزئی از ایمان است.}}
{{عربی بزرگ|حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الایمانِ| ترجمه= دوستن‌داشتن وطن جزئی از ایمان است.}}


=== در منابع شیعی ===
=== منابع شیعی ===
عبارت حب الوطن من الایمان در منابع قبل از قرن پنجم قمری شیعه به‌عنوان حدیث نقل نشده است. اولین منبع موجود که این جمله به‌عنوان روایت در آن نقل شده تفسیر [[ابوالفتوح رازی]] (درگذشتهٔ پس از ۵۵۲ق) است.<ref>ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۹۹.</ref> در قرن دهم قمری، [[ملا فتح الله کاشانی]] (درگذشتهٔ ۹۸۸ق) این جمله را در تفسیر خود به عنوان روایت نقل کرده است.<ref>کاشانی، ملا فتح‌الله، تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين، تحقیق میرزا ابوالحسن شعرانی، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۳۶ش، ج۸، ص۳۴۳. </ref> در دورهٔ صفوی، این روایت را [[شیخ حر عاملی]] (۱۰۳۳ - ۱۱۰۴ق) در مقدمهٔ امل الآمل به‌عنوان روایت نقل کرده است.<ref name=":1">حر العاملی، محمد بن الحسن، أمل الآمل في علماء جبل عامل، السید احمد الحسینی، بغداد، مکتبة الأندلس، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۱.</ref> [[شیخ عباس قمی]] (۱۲۹۴-۱۳۵۹ق)، با استناد به کلام شیخ حر عاملی، این جمله را به‌عنوان روایتی مرسل نقل کرده است.<ref>القمی، عباس بن محمدرضا، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، تهران، دارالاسوه للطباعه والنشر، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۵۲۵.</ref> در دوره‌های بعد، [[ملا احمد نراقی]] (۱۱۸۵-۱۲۴۵ق) این جمله را به‌عنوان روایت در کتاب خزائن خود آورده است.<ref>نراقی، احمد بن محمدمهدی، خزائن، تحقیق حسن حسن‌زاده آملی، قم، قیام، ۱۳۸۰ش، ص۵۲۸.</ref>   
عبارت حب الوطن من الایمان در منابع قبل از قرن پنجم قمری شیعه به‌عنوان حدیث نقل نشده است. اولین منبع موجود که این جمله به‌عنوان روایت در آن نقل شده تفسیر [[ابوالفتوح رازی]] (درگذشتهٔ پس از ۵۵۲ق) است.<ref>ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۹۹.</ref> در قرن دهم قمری، [[ملا فتح الله کاشانی]] (درگذشتهٔ ۹۸۸ق) این جمله را در تفسیر خود به عنوان روایت نقل کرده است.<ref>کاشانی، ملا فتح‌الله، تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين، تحقیق میرزا ابوالحسن شعرانی، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۳۶ش، ج۸، ص۳۴۳. </ref> در دورهٔ صفوی، این روایت را [[شیخ حر عاملی]] (۱۰۳۳ - ۱۱۰۴ق) در مقدمهٔ امل الآمل به‌عنوان روایت نقل کرده است.<ref name=":1">حر العاملی، محمد بن الحسن، أمل الآمل في علماء جبل عامل، السید احمد الحسینی، بغداد، مکتبة الأندلس، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۱.</ref> در دوره‌های بعد، [[ملا احمد نراقی]] (۱۱۸۵-۱۲۴۵ق) این جمله را به‌عنوان روایت در کتاب خزائن خود آورده است.<ref>نراقی، احمد بن محمدمهدی، خزائن، تحقیق حسن حسن‌زاده آملی، قم، قیام، ۱۳۸۰ش، ص۵۲۸.</ref>   


در منابع متأخر شیعی، [[سید محسن امین]]<ref>الامین، السید محسن، اعیان الشیعه، تحقیق السید حسن الامین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۰۱.</ref> (۱۲۸۴- ۱۳۷۱ق‌)، [[سید جعفر مرتضی عاملی]]<ref>العاملی، السید جعفر مرتضی، الصحیح من السیره، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، بیروت، دارالهادی، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۳۳۳. </ref> (۱۳۶۴ – ۱۴۴۱ق) و محمد محمدی ری‌شهری<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة (با ترجمهٔ فارسی)، قم، مؤسسهٔ علمی و فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۷۹ش، ج۱۳، ص۲۳۶.</ref> (۱۳۲۵-۱۴۰۱ش) این جمله را به‌عنوان روایت نقل کرده‌اند. در تمام این منابع، این جمله به‌عنوان روایتی مرسل نقل شده است.<ref>رحیمی، مرتضی، «بررسی حدیث حب الوطن من الایمان»، دو فصل‌نامهٔ حدیث‌پژوهی، ش۱۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش، ص۲۲۲.</ref> در منابع تحلیلی متأخر شیعی برخی بر حدیث‌نبودن این جمله تأکید کرده‌اند.<ref>سیمایی، مهدی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، قم، کتاب طه، ۱۳۹۸ش،  ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> اما برخی این روایت را به دلیل شهرت و استنادهای زیاد به آن به عنوان حدیث به عنوان روایت مرسل و ضعیف تلقی کرده اند.<ref>رحیمی، «بررسی حدیث حب الوطن من الایمان»، دو فصل‌نامهٔ حدیث‌پژوهی، ص۲۲۲.</ref>   
در منابع متأخر شیعی، [[سید محسن امین]]<ref>الامین، السید محسن، اعیان الشیعه، تحقیق السید حسن الامین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۰۱.</ref> (۱۲۸۴- ۱۳۷۱ق‌)، [[سید جعفر مرتضی عاملی]]<ref>العاملی، السید جعفر مرتضی، الصحیح من السیره، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، بیروت، دارالهادی، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۳۳۳. </ref> (۱۳۶۴ – ۱۴۴۱ق) و محمد محمدی ری‌شهری<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمة (با ترجمهٔ فارسی)، قم، مؤسسهٔ علمی و فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۷۹ش، ج۱۳، ص۲۳۶.</ref> (۱۳۲۵-۱۴۰۱ش) این جمله را به‌عنوان روایت نقل کرده‌اند. در تمام این منابع، این جمله به‌عنوان روایتی مرسل نقل شده است.<ref>رحیمی، مرتضی، «بررسی حدیث حب الوطن من الایمان»، دو فصل‌نامهٔ حدیث‌پژوهی، ش۱۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش، ص۲۲۲.</ref> در منابع تحلیلی متأخر شیعی برخی بر حدیث‌نبودن این جمله تأکید کرده‌اند.<ref>سیمایی، مهدی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، قم، کتاب طه، ۱۳۹۸ش،  ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> اما برخی این روایت را به دلیل شهرت و استنادهای زیاد به آن به عنوان حدیث به عنوان روایت مرسل و ضعیف تلقی کرده اند.<ref>رحیمی، «بررسی حدیث حب الوطن من الایمان»، دو فصل‌نامهٔ حدیث‌پژوهی، ص۲۲۲.</ref>   


=== در منابع اهل‌سنت ===
=== منابع اهل‌سنت ===
در منابع اهل‌سنت قدیمی‌ترین منبعی که این عبارت به‌عنوان روایت از رسول خدا(ص) در آن نقل شده کتابی شامل هفتاد روایت دربارهٔ جهاد از ابن بطهٔ عُکبری، محدث حنبلی، است.<ref>ابن بطة العکبری، ابی‌عبدالله عبیدالله بن محمد، کتاب الجهاد او سبعون حدیثاً فی الجهاد، قاهره، مکتبة القرآن، بی‌تا، ص۷۷.</ref> هرچند او این روایت را به صورت مرسل از رسول خدا(ص) نقل کرده، تلقی این عبارت از سوی محدثی در قرن چهارم به‌عنوان روایتی از رسول خدا(ص) حائز اهمیت است.<ref>رحیمی، «بررسی حدیث حب الوطن من الایمان»، دو فصل‌نامهٔ حدیث‌پژوهی، ص۲۲۰.</ref> پس از ابن بطه، ذهبی (درگذشتهٔ ۷۴۸ق)<ref>الذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام التدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۹ق، ج۴۰، ص۶۰.</ref>، [[سیوطی]] (درگذشتهٔ ۹۱۱ق)<ref>السیوطی، عبدالرحمن ابن ابی‌بکر، الدرر المنتثرة فی الأحاديث المشتهرة، تحقیق محمد بن لطفی الصباغ، ریاض، عمادة الشؤون المکتبات، بی‌تا، ص۱۰۸.</ref>، عجلونی<ref>العجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الغناء و مزیل الالباس عما اشتهر من الاحادیث علی السنة الناس، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۴۵.</ref> (درگذشتهٔ ۱۱۶۲ق) و ملاحویش آل غازی<ref>آل غازی العانی، عبد القادر بن ملا حويش السيد محمود، بيان المعانی (مرتب حسب ترتيب النزول)، دمشق، مطبعة الترقی، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۴۰۴.</ref> (درگذشتهٔ ۱۳۹۸ق) این عبارت را عموماً به‌عنوان روایتی مرسل در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند.
در منابع اهل‌سنت قدیمی‌ترین منبعی که این عبارت به‌عنوان روایت از رسول خدا(ص) در آن نقل شده کتابی شامل هفتاد روایت دربارهٔ جهاد از ابن‌بطهٔ عُکبری، محدث حنبلی، است.<ref>ابن بطة العکبری، ابی‌عبدالله عبیدالله بن محمد، کتاب الجهاد او سبعون حدیثاً فی الجهاد، قاهره، مکتبة القرآن، بی‌تا، ص۷۷.</ref> هرچند او این روایت را به صورت مرسل از رسول خدا(ص) نقل کرده، تلقی این عبارت از سوی محدثی در قرن چهارم به‌عنوان روایتی از رسول خدا(ص) را حائز اهمیت دانسته‌اند.<ref>رحیمی، «بررسی حدیث حب الوطن من الایمان»، دو فصل‌نامهٔ حدیث‌پژوهی، ص۲۲۰.</ref> پس از ابن بطه، ذهبی (درگذشتهٔ ۷۴۸ق)<ref>الذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام التدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۹ق، ج۴۰، ص۶۰.</ref>، [[سیوطی]] (درگذشتهٔ ۹۱۱ق)<ref>السیوطی، عبدالرحمن ابن ابی‌بکر، الدرر المنتثرة فی الأحاديث المشتهرة، تحقیق محمد بن لطفی الصباغ، ریاض، عمادة الشؤون المکتبات، بی‌تا، ص۱۰۸.</ref>، عجلونی<ref>العجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الغناء و مزیل الالباس عما اشتهر من الاحادیث علی السنة الناس، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۴۵.</ref> (درگذشتهٔ ۱۱۶۲ق) و ملاحویش آل غازی<ref>آل غازی العانی، عبد القادر بن ملا حويش السيد محمود، بيان المعانی (مرتب حسب ترتيب النزول)، دمشق، مطبعة الترقی، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۴۰۴.</ref> (درگذشتهٔ ۱۳۹۸ق) این عبارت را عموماً به‌عنوان روایتی مرسل در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند.


برخی از محدثان [[اهل‌سنت]] روایت‌بودن این عبارت را انکار کرده‌اند.<ref>الشحود، علی بن نایف، موسوعة الرد علی المذاهب الفکریة المعاصرة، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۴۹، ص۷.</ref> برخی آن را باطل و جعلی خوانده‌اند.<ref>القرنی، عائض بن عبدالله، دروس الشیخ عائض بن القرنی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۶، ص۲۰۶.</ref> برخی بر حدیث‌بودن آن دلیل قطعی نیافته‌اند.<ref>السیوطی، الدرر المنتثرة، ص۱۰۸.</ref> برخی بر حدیث‌بودن آن یقین نیافته‌اند، ولی معنای آن را صحیح دانسته‌اند.<ref>السخاوی، محمد بن عبدالرحمن، المقاصد الحسنة في بيان كثير من الأحاديث المشتهرة على الألسنة، تحقیق عبدالله محمد الصدیق، بیروت، دار الکتب العلمية، ۱۳۹۹ق، ص۱۸۳.</ref> برخی آن را سخنی حکمت‌آمیز دانسته‌اند که منسوب به رسول خداست.<ref>الراجحی، عبدالعزیز بن عبدالله، شرح الوصیة الکبری لابن تیمیة، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۵، ص۷.</ref> عده‌ای دیگر آن را نه تنها جعلی و کذب دانسته‌اند، بلکه در صحیح‌بودن معنای آن هم تردید کرده‌اند.<ref>السعیدان، ولید بن راشد، المقول من ما لیس بمنقول، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۱، ص۷.</ref>   
برخی محدثان [[اهل‌سنت]] روایت‌بودن این عبارت را انکار کرده‌اند.<ref>الشحود، علی بن نایف، موسوعة الرد علی المذاهب الفکریة المعاصرة، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۴۹، ص۷.</ref> برخی آن را باطل و جعلی خوانده‌اند.<ref>القرنی، عائض بن عبدالله، دروس الشیخ عائض بن القرنی، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۶، ص۲۰۶.</ref> برخی بر حدیث‌بودن آن دلیل قطعی نیافته‌اند.<ref>السیوطی، الدرر المنتثرة، ص۱۰۸.</ref> برخی بر حدیث‌بودن آن یقین نیافته‌اند، ولی معنای آن را صحیح دانسته‌اند.<ref>السخاوی، محمد بن عبدالرحمن، المقاصد الحسنة في بيان كثير من الأحاديث المشتهرة على الألسنة، تحقیق عبدالله محمد الصدیق، بیروت، دار الکتب العلمية، ۱۳۹۹ق، ص۱۸۳.</ref> برخی آن را سخنی حکمت‌آمیز دانسته‌اند که منسوب به رسول خداست.<ref>الراجحی، عبدالعزیز بن عبدالله، شرح الوصیة الکبری لابن تیمیة، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۵، ص۷.</ref> عده‌ای دیگر آن را نه تنها جعلی و کذب دانسته‌اند، بلکه در صحیح‌بودن معنای آن هم تردید کرده‌اند.<ref>السعیدان، ولید بن راشد، المقول من ما لیس بمنقول، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج۱، ص۷.</ref>   


=== در سایر منابع ===
=== منابع دیگر ===
برخی قدیمی‌ترین منبعی که این عبارت در آن نقل شده را [[مرزبان‌نامهٔ|مرزبان‌نامه]] اسپهبد مرزبان بن رستم بن شروین بن رستم بن قارن (قرن چهارم قمری) دانسته‌اند.<ref>رحیمی، «بررسی حدیث حب الوطن من الایمان»، دو فصل‌نامهٔ حدیث‌پژوهی، ص۲۲۰.</ref> متن اصلی این کتاب که به زبان طبری بوده باقی نمانده و تحریرهایی به زبان فارسی، ترکی و عربی از قرن ششم به بعد باقی مانده است. این عبارت در تحریر عربی این کتاب که توسط ابن‌عربشاه (درگذشتهٔ ۸۵۴ق) انجام شده دیده می‌شود. پس اینکه این عبارت در اصل طبری این کتاب بوده باشد قابل اثبات نیست.<ref>ابن عربشاه، احمد بن محمد،‌مرزبان‌نامه، بیروت، مؤسسة الانتشار العربی، ۱۹۹۲م، ص۱۷۸.</ref>  
برخی قدیمی‌ترین منبعی که این عبارت در آن نقل شده را [[مرزبان‌نامهٔ|مرزبان‌نامه]] اسپهبد مرزبان بن رستم بن شروین بن رستم بن قارن (قرن چهارم قمری) دانسته‌اند.<ref>رحیمی، «بررسی حدیث حب الوطن من الایمان»، دو فصل‌نامهٔ حدیث‌پژوهی، ص۲۲۰.</ref> متن اصلی این کتاب که به زبان طبری بوده باقی نمانده و تحریرهایی به زبان فارسی، ترکی و عربی از قرن ششم به بعد باقی مانده است. این عبارت در تحریر عربی این کتاب که توسط ابن‌عربشاه (درگذشتهٔ ۸۵۴ق) انجام شده دیده می‌شود. پس اینکه این عبارت در اصل طبری این کتاب بوده باشد قابل اثبات نیست.<ref>ابن عربشاه، احمد بن محمد،‌مرزبان‌نامه، بیروت، مؤسسة الانتشار العربی، ۱۹۹۲م، ص۱۷۸.</ref>  


۱۱٬۸۷۷

ویرایش