trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|حوزه و روحانیت}} | {{درگاه|حوزه و روحانیت}}سید جمالالدین اسدآبادی یکی از برجستهترین متفکران مسلمان در قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری است. | ||
== بستر تاریخی نگارش نامه == | |||
سید جمالالدین اسدآبادی یکی از برجستهترین متفکران مسلمان در قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری است.<ref>رجبی، محمد حسن، علمای مجاهد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ ش، ص۴۷.</ref> وی در جریان تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی، همانگونه که در اواخر متن نامهاش ذکر شده، به درخواست عالم بزرگ آیه الله حاج سید علی اکبر فال اسیری نامهای به مرحوم آیه الله میرزای شیرازی مینویسد. اصل این نامه به عربی نوشته شده است. که بخشی از ترجمه آن نامه با اندکی تلخیص در پی میآید و جهت اطلاع از متن اصلی نامه به منابع پایانی مراجعه فرمائید. | سید جمالالدین اسدآبادی یکی از برجستهترین متفکران مسلمان در قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری است.<ref>رجبی، محمد حسن، علمای مجاهد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ ش، ص۴۷.</ref> وی در جریان تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی، همانگونه که در اواخر متن نامهاش ذکر شده، به درخواست عالم بزرگ آیه الله حاج سید علی اکبر فال اسیری نامهای به مرحوم آیه الله میرزای شیرازی مینویسد. اصل این نامه به عربی نوشته شده است. که بخشی از ترجمه آن نامه با اندکی تلخیص در پی میآید و جهت اطلاع از متن اصلی نامه به منابع پایانی مراجعه فرمائید. | ||
== درباره نامه == | |||
. | |||
== متن نامه == | |||
«این نامه، درخواست عاجزانه ملت اسلام است که به پیشگاه زمامداران عظیم الشأن خود تقدیم میدارد. پیشوای دین! پرتو درخشان انوارائمه … جناب حاجی میرزا محمد حسن شیرازی! خدا نیابت امام زمان(عج) را به تو اختصاص داده و از میان طایفه شیعه تو را برگزیده … ملت اسلام در هر پیشآمدی به تو متوجه شده و در هر مصیبتی چشمش را به تو دوخته و سعادت، خوشبختی و رهایی خود را در دست تو میداند. با این حال اگر ملت را به حال خود گذاشته و به آنها توجه نداشته باشی، افکارشان پریشان میشود و پایه ایمانشان سست میگردد. چرا؟ چون توده نادان در معتقدات خود، جز استقامت و ثبات قدمی که طبقه دانا در عقایدش نشان میدهد، دلیلی ندارد. پس از این مقدمات متذکر میشوم که: ملت ایران با همه مشکلات سختی که دامنگیرش گشته، مشکلاتی که سبب شده است، کفار بر کشور اسلامی دست یافته و بیگانگان به حق مسلمانان دست بیندازند و با این حال تو را ساکت دیده و میبینند.<ref>زنجانی، شیخ رضا، تحریم تنباکو، نمایشگاه دائمی کتاب، چاپ اول، ۱۳۶۵ ش، ص۷۵–۷۷ و جمالی، سیروس، زندگی و مبارزات سید جمالالدین اسدآبادی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی عطائی، ۱۳۵۸ ش، ص۹۱.</ref> به یاری آنها برنمیخیزی از خود بیگانه شده و در سر دو راهی شک و یقین، مانده. نمیداند چه بکند و راهش از کدام سمت است. مانند مسافر نابلدی که در شب تاریک خط سیر خود را گم کرده، گاهی از چپ و گاهی از راست میرود. در وادی پهناور خیالات گوناگون متحیر مانده، چنان دچار یأس شده و چنان راه چاره به رویش بسته است که نزدیک است، گمراهی را بر رستگاری ترجیح دهد و از شاهراه سعادت منحرف شده، اسیر هوی و هوس گردد. ایرانیان همگی مات و مبهوت مانده از هم میپرسند؛ چرا حضرت حجهالاسلام در مقابل این حوادث سکوت نموده؟ کدام پیش آمد ایشان را از یاری دین بازداشته؟! برخی مردم سست عقیده درباره شما نیز بدگمان شده، خیال میکنند، هر چه به آنها گفتهاند دروغ بوده و دین، افسانههای به هم آمیخته و دام گسترده ایست که مردم دانا به وسیله آن، نادانها را صید میکنند. | «این نامه، درخواست عاجزانه ملت اسلام است که به پیشگاه زمامداران عظیم الشأن خود تقدیم میدارد. پیشوای دین! پرتو درخشان انوارائمه … جناب حاجی میرزا محمد حسن شیرازی! خدا نیابت امام زمان(عج) را به تو اختصاص داده و از میان طایفه شیعه تو را برگزیده … ملت اسلام در هر پیشآمدی به تو متوجه شده و در هر مصیبتی چشمش را به تو دوخته و سعادت، خوشبختی و رهایی خود را در دست تو میداند. با این حال اگر ملت را به حال خود گذاشته و به آنها توجه نداشته باشی، افکارشان پریشان میشود و پایه ایمانشان سست میگردد. چرا؟ چون توده نادان در معتقدات خود، جز استقامت و ثبات قدمی که طبقه دانا در عقایدش نشان میدهد، دلیلی ندارد. پس از این مقدمات متذکر میشوم که: ملت ایران با همه مشکلات سختی که دامنگیرش گشته، مشکلاتی که سبب شده است، کفار بر کشور اسلامی دست یافته و بیگانگان به حق مسلمانان دست بیندازند و با این حال تو را ساکت دیده و میبینند.<ref>زنجانی، شیخ رضا، تحریم تنباکو، نمایشگاه دائمی کتاب، چاپ اول، ۱۳۶۵ ش، ص۷۵–۷۷ و جمالی، سیروس، زندگی و مبارزات سید جمالالدین اسدآبادی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی عطائی، ۱۳۵۸ ش، ص۹۱.</ref> به یاری آنها برنمیخیزی از خود بیگانه شده و در سر دو راهی شک و یقین، مانده. نمیداند چه بکند و راهش از کدام سمت است. مانند مسافر نابلدی که در شب تاریک خط سیر خود را گم کرده، گاهی از چپ و گاهی از راست میرود. در وادی پهناور خیالات گوناگون متحیر مانده، چنان دچار یأس شده و چنان راه چاره به رویش بسته است که نزدیک است، گمراهی را بر رستگاری ترجیح دهد و از شاهراه سعادت منحرف شده، اسیر هوی و هوس گردد. ایرانیان همگی مات و مبهوت مانده از هم میپرسند؛ چرا حضرت حجهالاسلام در مقابل این حوادث سکوت نموده؟ کدام پیش آمد ایشان را از یاری دین بازداشته؟! برخی مردم سست عقیده درباره شما نیز بدگمان شده، خیال میکنند، هر چه به آنها گفتهاند دروغ بوده و دین، افسانههای به هم آمیخته و دام گسترده ایست که مردم دانا به وسیله آن، نادانها را صید میکنند. | ||
خط ۲۴: | خط ۳۰: | ||
باز به نام یک نفر مطلع به حجه الاسلام میگویم: دولت عثمانی هم از قیام تو خوشحال شده و در مبارزه با این تبهکار به تو کمک خواهد کرد. از طرفی وزراء و فرماندهان ایرانی هم با این نهضت موافق بوده و خوشحالند. علماء اگر چه از رفتار این مرد احمق خائن، به شدت انتقاد کردهاند، ولی طوری نیست که بتوانند در یک آن، مقاصد خود را یکی کنند. چون اینها از حیث پایه علمی و وجهه بین مردم در یک درجه هستند، حاضر نمیشوند بعضی با بعض دیگر پیوسته و با هم، همآهنگ شوند تا یک اتحاد حقیقی، تولید گردد. ولی تو نظر به توانایی و نفوذ کلمهای که داری در همه آنها مؤثر خواهی بود، دلهای پراکنده آنها را متحد خواهی کرد… یک کلمه تو سبب ایجاد وحدتی میشود که این بلاهای محیط کشور را برطرف سازد و دین اسلام را حفظ نموده، جامعه دینی را نگاه بدارد: مسلماً پیشوای کشور از رفتار زشتی که جاسوسان کفر و یاوران مشرکین با واعظ حاجی ملافیضالله دربندی نمودهاند مطلع است و قریباً هم از بدرفتاری که نسبت به دانشمند مجتهد سید علی اکبر شیرازی مرتکب شدهاند، مطلع میشوی. همچنین از کتک و حبس و کشتار پیشوایان ملت آگاه خواهی شد که از جمله آنها، میرزا محمد رضا کرمانی است و این مرد خارج از دین ـ امینالسطلان ـ او را در زندان کشت. از جمله آنها فاضل ارجمند حاجی سیاح و میرزا فروغی … میباشند. اما فجایعی که این پستفطرت نسبت به خودم مرتکب شده، طوریست که جگرهای اهل ایمان را پاره ساخته و حتی موجب وحشت کفار خواهد شد. این مرد پستفطرت موقعی که من با حالت بیماری در حرم حضرت عبدالعظیم پناهنده شده بودم دستور زندانی نمودن مرا داد. از حضرت عبدالعظیم تا طهران مرا روی برف حرکت دادند. البته این عمل پس از غارت کردن اموالم بود.<ref>زنجانی، شیخ رضا، پیشین، ص۸۲؛ و عطائی اصفهانی، اعترافات، قم، انتشارات حضرت عباس(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش، ص۱۲۷.</ref>.. باز از جمله کارهایی که کرد و بر پستفطرتی و دنائت خود افزود؛ این که برای فرونشاندن هیجان احساسات عمومی، من و هواخواهانم را که فقط از روی غیرت دینی در مقام مدافعه از کشور و حقوق رعیب برآمده بودیم به طایفه بابیها نسبت داد. همچنانکه زبان بریده، ابتدا شهرت داد که من ختنه نشدهام! وا اسلاما! این ناتوانی چیست؟ چگونه ممکن است دزد بیسرو پا و فرومایهای، مسلمین و کشور اسلامی را به اندک بهایی بفروشد… چون از شما دور هستم مفصلاً شکایت نمیکنم. و چون مجتهد عالم حاجی سید علی اکبر عازم بصره بود به من گفت نامهای به رئیس مذهب بنویسم و این مفاسد را متذکر شوم. من هم گفته او را پذیرفتم، این نامه را مینویسم و میدانم، خدا به دست تو گشایشی خواهد کرد. والسلام…»<ref>زنجانی، شیخ رضا، پیشین، ص۸۳.</ref> جمالالدین الحسینی | باز به نام یک نفر مطلع به حجه الاسلام میگویم: دولت عثمانی هم از قیام تو خوشحال شده و در مبارزه با این تبهکار به تو کمک خواهد کرد. از طرفی وزراء و فرماندهان ایرانی هم با این نهضت موافق بوده و خوشحالند. علماء اگر چه از رفتار این مرد احمق خائن، به شدت انتقاد کردهاند، ولی طوری نیست که بتوانند در یک آن، مقاصد خود را یکی کنند. چون اینها از حیث پایه علمی و وجهه بین مردم در یک درجه هستند، حاضر نمیشوند بعضی با بعض دیگر پیوسته و با هم، همآهنگ شوند تا یک اتحاد حقیقی، تولید گردد. ولی تو نظر به توانایی و نفوذ کلمهای که داری در همه آنها مؤثر خواهی بود، دلهای پراکنده آنها را متحد خواهی کرد… یک کلمه تو سبب ایجاد وحدتی میشود که این بلاهای محیط کشور را برطرف سازد و دین اسلام را حفظ نموده، جامعه دینی را نگاه بدارد: مسلماً پیشوای کشور از رفتار زشتی که جاسوسان کفر و یاوران مشرکین با واعظ حاجی ملافیضالله دربندی نمودهاند مطلع است و قریباً هم از بدرفتاری که نسبت به دانشمند مجتهد سید علی اکبر شیرازی مرتکب شدهاند، مطلع میشوی. همچنین از کتک و حبس و کشتار پیشوایان ملت آگاه خواهی شد که از جمله آنها، میرزا محمد رضا کرمانی است و این مرد خارج از دین ـ امینالسطلان ـ او را در زندان کشت. از جمله آنها فاضل ارجمند حاجی سیاح و میرزا فروغی … میباشند. اما فجایعی که این پستفطرت نسبت به خودم مرتکب شده، طوریست که جگرهای اهل ایمان را پاره ساخته و حتی موجب وحشت کفار خواهد شد. این مرد پستفطرت موقعی که من با حالت بیماری در حرم حضرت عبدالعظیم پناهنده شده بودم دستور زندانی نمودن مرا داد. از حضرت عبدالعظیم تا طهران مرا روی برف حرکت دادند. البته این عمل پس از غارت کردن اموالم بود.<ref>زنجانی، شیخ رضا، پیشین، ص۸۲؛ و عطائی اصفهانی، اعترافات، قم، انتشارات حضرت عباس(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش، ص۱۲۷.</ref>.. باز از جمله کارهایی که کرد و بر پستفطرتی و دنائت خود افزود؛ این که برای فرونشاندن هیجان احساسات عمومی، من و هواخواهانم را که فقط از روی غیرت دینی در مقام مدافعه از کشور و حقوق رعیب برآمده بودیم به طایفه بابیها نسبت داد. همچنانکه زبان بریده، ابتدا شهرت داد که من ختنه نشدهام! وا اسلاما! این ناتوانی چیست؟ چگونه ممکن است دزد بیسرو پا و فرومایهای، مسلمین و کشور اسلامی را به اندک بهایی بفروشد… چون از شما دور هستم مفصلاً شکایت نمیکنم. و چون مجتهد عالم حاجی سید علی اکبر عازم بصره بود به من گفت نامهای به رئیس مذهب بنویسم و این مفاسد را متذکر شوم. من هم گفته او را پذیرفتم، این نامه را مینویسم و میدانم، خدا به دست تو گشایشی خواهد کرد. والسلام…»<ref>زنجانی، شیخ رضا، پیشین، ص۸۳.</ref> جمالالدین الحسینی | ||
اما نکته قابل توجه این که، به نقل از آیهالله حاج شیخ مرتضی حائری از آیهالله سید محمد فشارکی و او از آیهالله العظمی میرزای شیرازی؛ فتوای تحریم تنباکو با اجازه امام زمان(عج) بوده و قبل از نامه سید جمال الدین صادر شده بود. لکن سید جمالالدین از این موضوع بیخبر بوده است.<ref>، عطائی اصفهانی، پیشین، ص۱۲۹.</ref> | اما نکته قابل توجه این که، به نقل از آیهالله حاج شیخ مرتضی حائری از آیهالله سید محمد فشارکی و او از آیهالله العظمی میرزای شیرازی؛ فتوای تحریم تنباکو با اجازه امام زمان(عج) بوده و قبل از نامه سید جمال الدین صادر شده بود. لکن سید جمالالدین از این موضوع بیخبر بوده است.<ref>، عطائی اصفهانی، پیشین، ص۱۲۹.</ref> |