پرش به محتوا

نحسی فاخته: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


==بستر دینی نحسی==
==بستر دینی نحسی==
مبارک یا نحسی برخی مکان‌ها، زمان‌ها یا موجودات از اموری است که از دیرباز در میان باورهای عمومی مردم وجود داشته است. در میان آیات قرآن کریم نیز سخن از مبارک یا نحسی برخی ایام و مکان‌ها<ref>به عنوان نمونه ر.ک. قصص:۳۰؛ دخان: ۳؛ فصلت:۱۶.</ref> به میان آمده است.<ref>به‌عنوان نمونه ن.ک: سورهٔ قصص، آیهٔ ۳۰؛ نیز: سورهٔ دخان، آیهٔ ۳؛ نیز: سورهٔ فصلت، آیهٔ ۱۶.</ref>  
مبارک یا نحسی برخی مکان‌ها، زمان‌ها یا موجودات از اموری است که از دیرباز در میان باورهای عمومی مردم وجود داشته است. در میان آیات قرآن کریم نیز سخن از مبارک یا نحسی برخی ایام و مکان‌ها به میان آمده است.<ref>به‌عنوان نمونه ن.ک: سورهٔ قصص، آیهٔ ۳۰؛ نیز: سورهٔ دخان، آیهٔ ۳؛ نیز: سورهٔ فصلت، آیهٔ ۱۶.</ref>  


در برخی روایات، بعضی از اشیاء یا موجودات شوم دانسته شده‌اند.
در برخی روایات، بعضی از اشیاء یا موجودات شوم دانسته شده‌اند.<ref>الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر الغفاری، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۲۵.</ref> این روایات عموماً دارای ضعف سندی قلمداد شده‌اند.<ref>الطباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۷۲.</ref> برخی، با تکیه بر آیات و روایات، سعد و نحس امور را از نظر عقلی ممکن می‌دانند و دلیل شرعی را به‌عنوان اثبات‌کنندهٔ این امور قابل اتکا می‌شمارند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۷۳ش، ج۲۳، ص۴۱.</ref> برخی دیگر، سعد و نحس امور را قابل استدلال عقلی نمی‌دانند و امور را از این نظر یکسان بر می‌شمرند.<ref>الطباطبائی، المیزان، بیروت، ج۱۹، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref>


مضمون چند روایت دلالت داردند که فاخته<ref>پرنده‌ای خاکستری رنگ که دارای خطی سیاه در گردن است که به جهت آوازش آن را کوکو نیز گویند.</ref> پرنده‌ای شوم بوده و هنگامی که در خانه‌ای حضور دارد، اهل آن خانه را نفرین می‌کند. در این روایات از نگهداری آن در منزل نهی شده است:
سید محمدحسین طباطبایی (۱۳۸۱-۱۳۶۰ش)، مفسر و فیلسوف، معتقد است که مباحث مطرح شده در قرآن و روایات دربارهٔ سعد و نحس امور مربوط به ارتباط این امور با عمل انسانی است و تأثیر آن ناشی از تأثیر نفسانی شخصی است که معتقد به این امور است.<ref>الطباطبائی، المیزان، بیروت، ج۱۹، ص۷۴.</ref>  


* مرحوم کلینی در کتاب کافی، در بابی به نام «باب الفاخته و الصلصل» سه روایت در این باب نقل کرده است.
==روایات نحسی فاخته==
* کتاب بصائرالدرجات تحت عنوان «باب فی الأئمه أنهم یعرفون منطق الطیر» چندین روایت که دارای مضمونی مطابق یا مشابه آنچه در کافی است، آمده است.
مضمون چند روایت دلالت داردند که فاخته پرنده‌ای شوم بوده و هنگامی که در خانه‌ای حضور دارد، اهل آن خانه را نفرین می‌کند. در این روایات از نگهداری آن در منزل نهی شده است:
* علامه مجلسی نیز در جلد ۶۲ بحارالانوار ضمن بابی به عنوان «باب الحمام و أنواعه من الفواخت و القماری و الدباسی و الوراشی و غیرها» تمامی این روایات را جمع‌آوری کرده است که مجموع آنها به بیش از ده روایت می‌رسد.
*مرحوم کلینی در کتاب کافی، در بابی به نام «باب الفاخته و الصلصل» سه روایت در این باب نقل کرده است.
 
*کتاب بصائرالدرجات تحت عنوان «باب فی الأئمه أنهم یعرفون منطق الطیر» چندین روایت که دارای مضمونی مطابق یا مشابه آنچه در کافی است، آمده است.
== روایات نحسی فاخته ==
*علامه مجلسی نیز در جلد ۶۲ بحارالانوار ضمن بابی به عنوان «باب الحمام و أنواعه من الفواخت و القماری و الدباسی و الوراشی و غیرها» تمامی این روایات را جمع‌آوری کرده است که مجموع آنها به بیش از ده روایت می‌رسد.
متن سه روایت از روایاتی که به روشنی دلالت بر نحوست این پرنده دارند:
متن سه روایت از روایاتی که به روشنی دلالت بر نحوست این پرنده دارند:


* {{عربی|أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ لِی یَا أَبَا مُحَمَّدٍ اذْهَبْ بِنَا إِلَی إِسْمَاعِیلَ نَعُودُهُ وَ کَانَ شَاکِیاً فَقُمْنَا وَ دَخَلْنَا عَلَی إِسْمَاعِیلَ فَإِذَا فِی مَنْزِلِهِ فَاخِتَه فِی قَفَصٍ تَصِیحُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ یَا بُنَیَّ مَا یَدْعُوکَ إِلَی إِمْسَاکِ هَذِهِ الْفَاخِتَه أَ وَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهَا مَشُومَه أَ وَ مَا تَدْرِی مَا تَقُولُ قَالَ إِسْمَاعِیلُ: لَا. قَالَ: إِنَّمَا تَدْعُو عَلَی أَرْبَابِهَا فَتَقُولُ فَقَدْتُکُمْ فَقَدْتُکُمْ فَأَخْرِجُوهُ|ترجمه=ابوبصیر می‌گوید نزد امام صادق رفتم و به من فرمود: ای ابا محمّد، به همراه ما بیا تا از اسماعیل عیادت کنیم، بیمار بود، برخاستیم نزد او رفتیم. در خانه‌اش فاخته‌ای در قفس بود و می‌خواند. فرمود: پسرم برای چه این فاخته را نگهداشتی؟ نمی‌دانی که شوم است؟ آیا می‌دانی چه می‌گوید؟ گفت: نه فرمود: نفرین می‌کند بر صاحبش می‌گوید: نیست شوید! او را بیرون کنید.}}<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. ج۶، ص۳۵۲</ref>  
*{{عربی|أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ لِی یَا أَبَا مُحَمَّدٍ اذْهَبْ بِنَا إِلَی إِسْمَاعِیلَ نَعُودُهُ وَ کَانَ شَاکِیاً فَقُمْنَا وَ دَخَلْنَا عَلَی إِسْمَاعِیلَ فَإِذَا فِی مَنْزِلِهِ فَاخِتَه فِی قَفَصٍ تَصِیحُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ یَا بُنَیَّ مَا یَدْعُوکَ إِلَی إِمْسَاکِ هَذِهِ الْفَاخِتَه أَ وَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهَا مَشُومَه أَ وَ مَا تَدْرِی مَا تَقُولُ قَالَ إِسْمَاعِیلُ: لَا. قَالَ: إِنَّمَا تَدْعُو عَلَی أَرْبَابِهَا فَتَقُولُ فَقَدْتُکُمْ فَقَدْتُکُمْ فَأَخْرِجُوهُ|ترجمه=ابوبصیر می‌گوید نزد امام صادق رفتم و به من فرمود: ای ابا محمّد، به همراه ما بیا تا از اسماعیل عیادت کنیم، بیمار بود، برخاستیم نزد او رفتیم. در خانه‌اش فاخته‌ای در قفس بود و می‌خواند. فرمود: پسرم برای چه این فاخته را نگهداشتی؟ نمی‌دانی که شوم است؟ آیا می‌دانی چه می‌گوید؟ گفت: نه فرمود: نفرین می‌کند بر صاحبش می‌گوید: نیست شوید! او را بیرون کنید.}}<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. ج۶، ص۳۵۲</ref>


* {{عربی|عُثْمَانَ الْأَصْبَهَانِیِّ قَالَ: أُهْدِیَتْ لِإِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ صُلْصُلًا<ref>در برخی کتب لغوی صلصل را همان فاخته دانسته‌اند. لسان العرب، ج۱۱، ص۳۸۴</ref> فَدَخَلَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ فَلَمَّا رَآهُ قَالَ هَذَا الطَّیْرُ الْمَشْئُومُ أَخْرِجُوهُ فَإِنَّهُ یَقُولُ فَقَدْتُکُمْ فَافْقِدُوهُ قَبْلَ أَنْ یَفْقِدَکُمْ|ترجمه= یک فاخته برای اسماعیل پسر امام صادق هدیه آوردند و چون حضرت آمد و آن را دید، فرمود: این پرنده شوم است، او را بیرون کنید. این پرنده می‌گوید: نیست شوید، او را نابود کنید، پیش از آنکه شما نیست شوید.}}<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. ج۶، ص۳۵۲</ref>
*{{عربی|عُثْمَانَ الْأَصْبَهَانِیِّ قَالَ: أُهْدِیَتْ لِإِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ صُلْصُلًا<ref>در برخی کتب لغوی صلصل را همان فاخته دانسته‌اند. لسان العرب، ج۱۱، ص۳۸۴</ref> فَدَخَلَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ فَلَمَّا رَآهُ قَالَ هَذَا الطَّیْرُ الْمَشْئُومُ أَخْرِجُوهُ فَإِنَّهُ یَقُولُ فَقَدْتُکُمْ فَافْقِدُوهُ قَبْلَ أَنْ یَفْقِدَکُمْ|ترجمه= یک فاخته برای اسماعیل پسر امام صادق هدیه آوردند و چون حضرت آمد و آن را دید، فرمود: این پرنده شوم است، او را بیرون کنید. این پرنده می‌گوید: نیست شوید، او را نابود کنید، پیش از آنکه شما نیست شوید.}}<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. ج۶، ص۳۵۲</ref>


* {{عربی|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: أُهْدِیَ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فَاخِتَه وَ وَرَشَانٌ وَ طَیْرٌ رَاعِبِیٌّ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَمَّا الْفَاخِتَه فَتَقُولُ فَقَدْتُکُمْ فَقَدْتُکُمْ فَافْقِدُوهَا قَبْلَ أَنْ تَفْقِدَکُمْ فَأَمَرَ بِهَا فَذُبِحَتْ وَ أَمَّا الْوَرَشَانُ فَیَقُولُ قُدِّسْتُمْ قُدِّسْتُمْ فَوَهَبَهُ لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ وَ الطَّیْرُ الرَّاعِبِیُّ یَکُونُ عِنْدِی أُسَرُّ بِهِ|ترجمه=به امام صادق فاخته و ورشان و راعبی هدیه شد. حضرت فرمود: فاخته گوید: نیست شوید، نیست شوید، او را نابود کنید پیش از آنکه نابودتان کند و فرمود: سرش را بریدند. ورشان گوید: پاک باشید، پاک باشید، و آن را به یکی از اصحابش بخشید، و پرنده راعبی نزد من باشد که بدان شاد هستم.}}<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، قم، مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج‏۱، ص۳۴۳</ref>
*{{عربی|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: أُهْدِیَ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فَاخِتَه وَ وَرَشَانٌ وَ طَیْرٌ رَاعِبِیٌّ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَمَّا الْفَاخِتَه فَتَقُولُ فَقَدْتُکُمْ فَقَدْتُکُمْ فَافْقِدُوهَا قَبْلَ أَنْ تَفْقِدَکُمْ فَأَمَرَ بِهَا فَذُبِحَتْ وَ أَمَّا الْوَرَشَانُ فَیَقُولُ قُدِّسْتُمْ قُدِّسْتُمْ فَوَهَبَهُ لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ وَ الطَّیْرُ الرَّاعِبِیُّ یَکُونُ عِنْدِی أُسَرُّ بِهِ|ترجمه=به امام صادق فاخته و ورشان و راعبی هدیه شد. حضرت فرمود: فاخته گوید: نیست شوید، نیست شوید، او را نابود کنید پیش از آنکه نابودتان کند و فرمود: سرش را بریدند. ورشان گوید: پاک باشید، پاک باشید، و آن را به یکی از اصحابش بخشید، و پرنده راعبی نزد من باشد که بدان شاد هستم.}}<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، قم، مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج‏۱، ص۳۴۳</ref>


در این سه روایت و برخی روایات دیگر به صراحت از شوم بودن فاخته و نفرین او بر اهل خانه سخن به میان آمده و از این رو از نگهداشتن آن منع شده است. بعید نیست که بتوان از روایاتی که فقط بحث نفرین این پرنده را مطرح می‌کنند نیز، شومی و نحوست را برداشت نمود.
در این سه روایت و برخی روایات دیگر به صراحت از شوم بودن فاخته و نفرین او بر اهل خانه سخن به میان آمده و از این رو از نگهداشتن آن منع شده است. بعید نیست که بتوان از روایاتی که فقط بحث نفرین این پرنده را مطرح می‌کنند نیز، شومی و نحوست را برداشت نمود.
خط ۴۴: خط ۴۴:
۳. نکته پایانی اینکه از برخی روایات<ref>ر. ک. جلد ۶۱ و ۶۲ از کتاب بحارالانوار.</ref> چنین به دست می‌آید که حیوانات نیز دارای بهره‌ای از فهم و درک حقایق بوده و حتی برخی از آنها نسبت به اهل بیت پیامبر دارای محبت بوده و از این رو نسبت به نگهداری این دسته از حیوانات چنا‌نکه در روایت سوم ملاحظه شد، توصیه‌هایی در روایات وجود دارد؛ بنابراین بعید نیست که بپذیریم ارتباط ما انسان‌ها با حیوانات نیز باید بر اساس ملاک‌هایی باشد، تا از آسیب‌های احتمالی در امان بمانیم. البته علم محدود ما راهی به کشف اموری از این دست را نداشته و برای نیل به آنها باید دست به دامان پیامبر و اهل بیت او دراز کرده و از خرمنِ دانش بی‌کران آنها چنین خوشه‌هایی را برچید.
۳. نکته پایانی اینکه از برخی روایات<ref>ر. ک. جلد ۶۱ و ۶۲ از کتاب بحارالانوار.</ref> چنین به دست می‌آید که حیوانات نیز دارای بهره‌ای از فهم و درک حقایق بوده و حتی برخی از آنها نسبت به اهل بیت پیامبر دارای محبت بوده و از این رو نسبت به نگهداری این دسته از حیوانات چنا‌نکه در روایت سوم ملاحظه شد، توصیه‌هایی در روایات وجود دارد؛ بنابراین بعید نیست که بپذیریم ارتباط ما انسان‌ها با حیوانات نیز باید بر اساس ملاک‌هایی باشد، تا از آسیب‌های احتمالی در امان بمانیم. البته علم محدود ما راهی به کشف اموری از این دست را نداشته و برای نیل به آنها باید دست به دامان پیامبر و اهل بیت او دراز کرده و از خرمنِ دانش بی‌کران آنها چنین خوشه‌هایی را برچید.


== جستارهای وابسته ==
==جستارهای وابسته==


* [[روایت نگهداری کبوتر راعبی در خانه]]
*[[روایت نگهداری کبوتر راعبی در خانه]]
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =حدیث
| شاخه اصلی =حدیث
| شاخه فرعی۱ =فقه الحدیث
| شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
خط ۵۹: خط ۵۸:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =شد
| شناسه = شد
| تیترها =شد
| تیترها = شد
| ویرایش =
| ویرایش =  
| لینک‌دهی =شد
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =
| ناوبری =  
| نمایه =
| نمایه =  
| تغییر مسیر =شد
| تغییر مسیر = شد
| ارجاعات =
| ارجاعات =  
| بازبینی =
| بازبینی =  
| تکمیل =
| تکمیل =  
| اولویت =ج
| اولویت = ج
| کیفیت =د
| کیفیت = د
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۶٬۸۵۳

ویرایش