|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| برخی میگویند مذهب اهل سنت، اسلام اصیل است و مذهب شیعه امامیه ساخته دست بشر است و هیچ ریشهای در قرآن و احادیث نبوی ندارد، آیا این سخن درست است؟ | | برخی میگویند مذهب شیعه امامیه ساخته دست بشر است و هیچ ریشهای در قرآن و احادیث نبوی ندارد، آیا این سخن درست است؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
|
| |
|
| منشأ مذهب اهل سنت در مرحله اول مخالفت عمر با پیامبر اسلام(ص) در مسئله نوشتن وصیت نامه است. در مرحله دوم [[جریان سقیفه|سقیفه]] اساس مذهب اهل سنت را تشکیل میدهد. این دو موضوع نه تنها در قرآن و احادیث نبوی ریشه ندارند بلکه در تضاد با آنها هستند. اما ارکان و عقاید مذهب شیعه که شامل اصل امامت، [[امامت ایده ایرانی|امامت]] امام علی(ع)، اعتقاد به دوازده امام و [[مهدویت]] میشود، از آموزههای قرآن کریم و احادیث نبوی گرفته شدهاند.
| | ارکان و عقاید مذهب شیعه که شامل اصل امامت، [[امامت ایده ایرانی|امامت]] امام علی(ع)، اعتقاد به دوازده امام و [[مهدویت]] میشود، از آموزههای قرآن کریم و احادیث نبوی گرفته شدهاند. |
|
| |
|
| == داستان قلم و دوات ریشه اصلی مذهب اهل سنت ==
| |
| ریشه اصلی مذهب اهل سنت را ممانعت عمر از نوشته شدن وصیت نامه پیامبر اسلام(ص) تشکیل میدهد. هنگامی که رسول خدا(ص) مریض بود و مردم در خانه او جمع شده بودند. پیامبر خدا(ص) فرمود بیاورید تا نامهای برای شما بنویسم که بعداز آن هرگز گمراه نشوید. عمر بیمعطلی گفت مریضی بر رسولالله(ص) غلبه کرده است و قرآن در نزد شما[در نزد ما] است و کتاب خدا ما را کافی است. بعدازاین سخن عمر، کسانی که در خانه بودند دچار اختلاف شدند و باهم دشمنی ورزیدند. برخی از آنان میگفتند نزدیک شوید تا نامهای برای شما بنویسد که بعدازآن هرگز گمراه نشوید و برخی دیگر همان را میگفتند که عمر گفت و چون اختلاف و هیاهو در حضور پیامبر(ص) از حد گذشت، رسولالله فرمود از پیش من برخیزید. بعدازآن ابنعباس مدام میگفت مصیبتی بزرگ آن اختلاف و هیاهویی بود که بین رسول خدا(ص) و آن نامهای که برای آنان میخواست بنویسد حائل شد.<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج5ص2146، باب قول المریض قوموا عنی، و ج6ص2680 باب کراهیة الاختلاف؛ بیروت، دار ابن کثیر الیمامة، چ3، 1407ق / 1987م. تحقیق: د. مصطفی دیب البغا.</ref>
| |
|
| |
| نویسنده مقدمه بر کتاب «صواعق المحرقة» در ضمن نقل این حدیث از کتاب شرح مواقف، میگوید این اختلاف بین رسولالله(ص) و عمر در مسئله امامت و منصب [[خلافت]] بوده است.<ref>هیثمی، احمد بن حجر، الصواعق المحرقه، مقدمه، ص (هـ)، مصر، مکتبة القاهره، [بیتا].</ref>
| |
| عالِم دیگر اهل سنت میگوید: اختلاف مسلمین برای بار اول در مسئله امامت بوده است. انصار اعتقاد به امامت سعد بن عباده داشته و قریش اعتقاد داشتند که امامت از آن قریش است.<ref>ابو منصور، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، ص13، بیروت، دارالوفاق الجدیدة، چ2، 1977 م.</ref>
| |
| علمای اهل سنت اعتراف کردهاند که [[پیامبر اسلام(ص) اولین مسلمان|پیامبر اسلام]](ص) میخواسته است در این نامه بر امامت بعد از خودش تصریح کرده<ref>عینی، محمود بن احمد، عمدة القاری، ج2 ص171، بیروت، دار احیاء التراث العربی.</ref>و کسی را برای خلافت معین کند تا در تعیین خلیفه بین اصحاب اختلاف پیش نیاید.<ref>نووی، یحیی بن شرف، شرح النووی علی صحیح مسلم، ج11، ص90، بیروت، دارالکتب العربی، 1407ق/1987م.</ref>
| |
|
| |
| == شورای سقیفه ریشه دوم و اساس مذهب اهل سنت ==
| |
| شورای سقیفه و اعتقاد به خلافت خلفا اساس مذهب اهل سنت است که هیچ ریشهای نه در قرآن و نه در احادیث نبوی ندارد. نوشته نشدن نامه رسول خدا(ص) منجر به تشکیل سقیفه شد و اگر وصیتنامه رسول خدا(ص) نوشته میشد، هرگز شورای سقیفه منعقد نمیگردید.
| |
|
| |
| در سقیفه [[ابوبکر]] به عنوان جانشین پیامبر(ص) تعیین میگردد. داستان خلیفه شدن ابوبکر در صحیح بخاری به صورت شفاف نقل شده است: «زمانی که رسول خدا رحلت کردند، ابوبکر در مدینه حضور نداشت و عمر برخاست و به مردم گفت: به خدا قسم رسول خدا نمرده است؛ تا اینکه ابوبکر آمد و فوت پیامبر را تأیید کرد و به مردم توصیههایی انجام داد. در این هنگام خبر رسید که عدهای در سقیفه بنیساعده اطراف سعد بن عباده جمع شده و میگویند از ما (انصار) یک امیر و از شما (قریش) یک امیر باشد. سپس ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح بهسوی آنان رفتند. در ابتدا عمر برای آنان ایراد سخن نمود و سپس ابوبکر او را ساکت کرده و خود به سخن گفتن آغاز کرد و در ضمن سخنان خود خطاب به انصار گفت ما امیران هستیم و شما وزیران، ولی حباب بن منذر گفت نه، به خدا قسم یک امیر از ما و یک امیر از شما باشد. ولی ابوبکر گفت نه خیر امیران ما هستیم و شما وزیران هستید و آنان (قریش) وسط عرب و ازنظر نژاد عربترند. سپس خود با عمر بیعت کرد؛ ولی عمر گفت ما با تو بیعت میکنیم و تو آقای ما و بهترین ما و دوستداشتنیترین ما نزد رسول خدا هستی و عمر دست ابوبکر را گرفت و با او بیعت کرد و سپس دیگران با او بیعت کردند. یکی از میان جمع گفت که با این کار سعد را کشتید، عمر گفت خدا او را بکشد».<ref>صحیح بخاری، ج3، ص1341.</ref>
| |
|
| |
| این تمام چیزی است که اساس و بنیاد امامت را در مذهب اهل سنت تشکیل میدهد. در این جلسه و شورای تعیین امامت و خلافت نه به هیچ حدیثی از رسول خدا(ص) استناد شده است و نه به آیهای از [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]]؛ بلکه بهصراحت تمام، مسئله عربیت و حسب و نسب معیار و ملاک خلافت قرار دادهشده است.
| |
|
| |
| آنان بر اساس همین واقعه و وقایع بعدی در مورد تعیین خلفا میگویند خلیفه و امام برحق بعد از رسول خدا(ص) ابوبکر است؛ زیرا که او از همه امت افضل و مقدم بوده است. اکثر اهل حدیث و تمامی معتزله و اشاعره معتقدند که خلافت ابوبکر با انتخاب مردم ثابتشده است. و پس از او عمر خلیفه بر حق است؛ زیرا ابوبکر او را جانشین خود قرارداد و پس از عمر، خلافت و امامت، حق عثمان و پس از عثمان حق علی است.<ref>ابن ابی العز حنفی، شرح العقیده الطحاویه، ج1، ص533 ـ 545، بیروت، مکتب الاسلامی، چ4، 1391م.</ref>
| |
|
| |
|
| == ریشههای ارکان و عقاید شیعه امامیه در قرآن کریم و احادیث نبوی == | | == ریشههای ارکان و عقاید شیعه امامیه در قرآن کریم و احادیث نبوی == |