۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در جریان مجلس چهارم (۱۳۰۰-۱۳۰۲ش)، مدرس به رهبری اکثریت مجلس و نیابت از ریاست مجلس رسید. در همین دوران، رضاخان به مقام وزارت جنگ رسید و تلاش کرد تا قدرت خود را در شئون مختلف سیاسی و نظامی بسط دهد. مدرس طی نطقی در مجلس در برابر این قدرتطلبی ایستاد و رضاخان را به استیضاح تهدید کرد.<ref>بهار، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی در ایران، تهران، مؤسسة انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۲، ج۱، ص۲۳۳.</ref> | در جریان مجلس چهارم (۱۳۰۰-۱۳۰۲ش)، مدرس به رهبری اکثریت مجلس و نیابت از ریاست مجلس رسید. در همین دوران، رضاخان به مقام وزارت جنگ رسید و تلاش کرد تا قدرت خود را در شئون مختلف سیاسی و نظامی بسط دهد. مدرس طی نطقی در مجلس در برابر این قدرتطلبی ایستاد و رضاخان را به استیضاح تهدید کرد.<ref>بهار، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی در ایران، تهران، مؤسسة انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۲، ج۱، ص۲۳۳.</ref> | ||
== در دورهٔ ریاست الوزرایی رضاخان == | == کتکخوردن مدرس در دورهٔ ریاست الوزرایی رضاخان == | ||
در جریان انتخابات مجلس پنجم (۱۳۰۲ش)، رضاخان با اعمال قدرت غیرقانونی مقام ریاست الوزرایی را بهدست گرفت. او از پس این انتخاب تلاش کرد تا با تغییر حکومت سلطنتی به جمهوری راه رسیدن به قدرت مطلق را برای خود هموار کند. جمهوریخواهی رضاخان با مقاومت مدرس در مجلس با شکست رو به رو شد و مدرس در جریان این مقاومت از سوی نمایندگان طرفدار رضاخان مضروب شد.<ref>دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، بیجا، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، بیتا، ج۲، ص۱۲۰–۱۲۹.</ref> کتکخوردن مدرس موجب شد تا نمایندگان دیگری هم به فراکسیون اقلیت مجلس به رهبری مدرس بپیوندند و با طرح جمهوری مخالفت کنند. با این همراهی عملاً طرح جمهوری رضاخانی منتفی شد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۲، ص۴۸۲–۴۸۳.</ref> | در جریان انتخابات مجلس پنجم (۱۳۰۲ش)، رضاخان با اعمال قدرت غیرقانونی مقام ریاست الوزرایی را بهدست گرفت. او از پس این انتخاب تلاش کرد تا با تغییر حکومت سلطنتی به جمهوری راه رسیدن به قدرت مطلق را برای خود هموار کند. جمهوریخواهی رضاخان با مقاومت مدرس در مجلس با شکست رو به رو شد و مدرس در جریان این مقاومت از سوی نمایندگان طرفدار رضاخان مضروب شد.<ref>دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، بیجا، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، بیتا، ج۲، ص۱۲۰–۱۲۹.</ref> کتکخوردن مدرس موجب شد تا نمایندگان دیگری هم به فراکسیون اقلیت مجلس به رهبری مدرس بپیوندند و با طرح جمهوری مخالفت کنند. با این همراهی عملاً طرح جمهوری رضاخانی منتفی شد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۲، ص۴۸۲–۴۸۳.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== سلطنت رضاشاه تا شهادت مدرس == | == سلطنت رضاشاه تا شهادت مدرس == | ||
پس از انقراض [[قاجاریه]] و | پس از انقراض [[قاجاریه]] و آغاز حکومت پهلوی، رضاشاه به دنبال ترور مدرس بود؛ تروری که با هوشمندی مدرس با شکست مواجه میشود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۳۵–۱۳۶.</ref> | ||
رضاشاه برای برخورد نهایی و دستگیری مدرس منتظر اتمام مجلس ششم و سلب مصونیت سیاسی مدرس بود.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۴، ص۳۹۶.</ref> پس از اتمام مجلس ششم، مدرس که در انتخابات مجلس هفتم شرکت کرده بود با اعمال قدرت رضاخان حتی یک رأی هم به نامش ثبت نشده بود. این تقلب آشکار موجب دور ماندن مدرس از مجلس شد. مدرس طی نطقی به نحوهٔ برگزاری انتخابات اعتراض کرد و عنوان کرد که حداقل باید یک رأی، که خودش به نام خودش در صندوق انداخته، برای او ثبت میشد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۵، ص۳۸-۴۰.</ref> | رضاشاه برای برخورد نهایی و دستگیری مدرس منتظر اتمام مجلس ششم و سلب مصونیت سیاسی مدرس بود.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۴، ص۳۹۶.</ref> پس از اتمام مجلس ششم، مدرس که در انتخابات مجلس هفتم شرکت کرده بود با اعمال قدرت رضاخان حتی یک رأی هم به نامش ثبت نشده بود. این تقلب آشکار موجب دور ماندن مدرس از مجلس شد. مدرس طی نطقی به نحوهٔ برگزاری انتخابات اعتراض کرد و عنوان کرد که حداقل باید یک رأی، که خودش به نام خودش در صندوق انداخته، برای او ثبت میشد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۵، ص۳۸-۴۰.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
بعد از انتخابنشدن مدرس برای وکالت مجلس، رضاشاه از مدرس میخواهد تا از سیاست کنارگیری کند. مدرس با تندی این درخواست را رد میکند و دخالت در سیاست را وظیفهٔ انسانی و شرعی خود در راه آزادی بهشمار میبرد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۵، ص۴۰.</ref> علاوه بر این، برخی تأیید و همراهی مدرس با قیام [[آقا نورالله اصفهانی]]، در دیماه ۱۳۰۵ش، را عاملی دیگر برای تبعید و برخورد قهرآمیز رضاشاه با مدرس بهشمار بردهاند. | بعد از انتخابنشدن مدرس برای وکالت مجلس، رضاشاه از مدرس میخواهد تا از سیاست کنارگیری کند. مدرس با تندی این درخواست را رد میکند و دخالت در سیاست را وظیفهٔ انسانی و شرعی خود در راه آزادی بهشمار میبرد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۵، ص۴۰.</ref> علاوه بر این، برخی تأیید و همراهی مدرس با قیام [[آقا نورالله اصفهانی]]، در دیماه ۱۳۰۵ش، را عاملی دیگر برای تبعید و برخورد قهرآمیز رضاشاه با مدرس بهشمار بردهاند. | ||
دستگیری مدرس در شب دوشنبه ۱۶ مهرماه | دستگیری مدرس در شب دوشنبه ۱۶ مهرماه ۱۳۰۷ش، با ضرب و شتم مدرس و فرزندانش همراه شد. مدرس پس از انتقال به مشهد، از آنجا به قریهٔ خواف، که قریهای عموماً سنینشین بود، انتقال داده شد. تبعید مدرس به خواف ارتباط او را با مرکز به کلی قطع کرد.<ref>برای اطلاع مفصل از جزئیات دستگیری و تبعید مدرس ن.ک: مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۵، ص ۴۱-۴۶.</ref> مدرس به مدت هفت سال در خواف و سپس به کاشمر منتقل شد. سرانجام مدرس، در ۱۰ آذر ۱۳۱۶ش، به دستور رضاشاه توسط مأمورانی که از تهران فرستاده شده بودند ابتدا مسموم و سپس خفه شد. مدفن مدرس در کاشمر تا زمان سقوط رضاشاه نامشخص بود و پس از آن توسط افراد محلی مکان آن مشخص شد.<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۵، ص۶۷-۷۰؛ نیز: دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> | ||
مدرس به مدت هفت سال در خواف | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۴۵: | خط ۴۲: | ||
| تغییر مسیر =شد | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی =شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت =ج | | اولویت =ج |