automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۲۵۶
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
وقتی انسان دست به دعا برداشت، طبق روایات و سنت معصومان، مستحب است آن را بر سر و صورت خود بکشد، برای اینکه لطف خدا به این دست پاسخ میدهد، دستی که به سوی خدا دراز شود یقینا خالی برنمیگردد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حکمت عبادات، قم، اسراء، ۱۳۷۸، ص۲۱۵.</ref> | وقتی انسان دست به دعا برداشت، طبق روایات و سنت معصومان، مستحب است آن را بر سر و صورت خود بکشد، برای اینکه لطف خدا به این دست پاسخ میدهد، دستی که به سوی خدا دراز شود یقینا خالی برنمیگردد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، حکمت عبادات، قم، اسراء، ۱۳۷۸، ص۲۱۵.</ref> | ||
== دعا در ادب فارسی == | == دعا در ادب فارسی و تصوف == | ||
دعا از مهمترین مفاهیمی است که در کتب صوفیان و عارفان بدان پرداخته شده است. در تصوفِ اسلامی دعا و مناجات به صورتِ گفتگویی عاشقانه با خداوند برگزار میشود. در [[رساله قشیریه]] آمده است دعا كليد حاجتها و راحت درماندگان و پناهگاه درويشان و غمگسار نيازمندان است.<ref>ترجمه رساله قشيريه، عثماني، حسن بن احمد، ص۴۳۶.</ref> از شاعرانی که دعا در آثار او جایگاه ویژهای دارد سنایی است که در این موضوع از دیدگاه عرفان ناب مینگرد و در انتقال اندیشههای خود در این زمینه، همچون سایر اندیشههای عرفانی، به دیگر عارفانِ پس ازخود، سهمِ بسزایی داشته است؛ به طوری که در بسیاری از موضوعات عرفانی، عارفانِ بزرگی همچون: عطّار و مولوی وامدار وی به شمار میروند.<ref>اندیشههای عرفانی سنایی در بابِ دعا (با تکیه بر حدیقه الحقیقه)، خدابخش اسداللهی، متنشناسی ادب فارسی، دوره جدید، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰.</ref> | دعا از مهمترین مفاهیمی است که در کتب صوفیان و عارفان بدان پرداخته شده است. در تصوفِ اسلامی دعا و مناجات به صورتِ گفتگویی عاشقانه با خداوند برگزار میشود. در [[رساله قشیریه]] آمده است دعا كليد حاجتها و راحت درماندگان و پناهگاه درويشان و غمگسار نيازمندان است.<ref>ترجمه رساله قشيريه، عثماني، حسن بن احمد، ص۴۳۶.</ref> ابوالقاسم قشیری یک باب از رساله قشیریه را به دعا اختصاص داده است.<ref>استعلامی، محمد، «دعا» فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹، ج۱، ص۸۹۶.</ref> | ||
از شاعرانی که دعا در آثار او جایگاه ویژهای دارد سنایی است که در این موضوع از دیدگاه عرفان ناب مینگرد و در انتقال اندیشههای خود در این زمینه، همچون سایر اندیشههای عرفانی، به دیگر عارفانِ پس ازخود، سهمِ بسزایی داشته است؛ به طوری که در بسیاری از موضوعات عرفانی، عارفانِ بزرگی همچون: عطّار و مولوی وامدار وی به شمار میروند.<ref>اندیشههای عرفانی سنایی در بابِ دعا (با تکیه بر حدیقه الحقیقه)، خدابخش اسداللهی، متنشناسی ادب فارسی، دوره جدید، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰.</ref> | |||
=== دعا نزد حافظ === | === دعا نزد حافظ === | ||
دعا در اشعار [[حافظ]] جایگاه ویژهای دارد و ابیات زیادی در این موضوع سروده است. کلمه دعا ۵۳ بار در دیوان حافظ تکرار شده است. اخلاص و صدق، طلب از خداوند، استمرار در دعا، دعا در حالت غم، نیازمند بودن داعی، وقتشناسی در دعا، توکل، از شرایط دعا از نظر حافظ است.<ref>شهد دعا در اشعار حافظ، ایوب هاشمی، عرفان اسلامي (اديان و عرفان)، تابستان ۱۳۸۹، دوره ۶، شماره ۲۶، از صفحه ۷۵ تا صفحه ۸۸.</ref> حافظ درباره مناجات سحرگاهی می گوید: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.<ref>حافظ، شمس الدین محمد، دیوان حافظ، به تصحیح و توضیح پرویز ناتل خانلری، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۲. ج۱، ص۳۷۲،</ref> | دعا در اشعار [[حافظ]] جایگاه ویژهای دارد و ابیات زیادی در این موضوع سروده است. کلمه دعا ۵۳ بار در دیوان حافظ تکرار شده است. اخلاص و صدق، طلب از خداوند، استمرار در دعا، دعا در حالت غم، نیازمند بودن داعی، وقتشناسی در دعا، توکل، از شرایط دعا از نظر حافظ است.<ref>شهد دعا در اشعار حافظ، ایوب هاشمی، عرفان اسلامي (اديان و عرفان)، تابستان ۱۳۸۹، دوره ۶، شماره ۲۶، از صفحه ۷۵ تا صفحه ۸۸.</ref> حافظ درباره مناجات سحرگاهی می گوید: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.<ref>حافظ، شمس الدین محمد، دیوان حافظ، به تصحیح و توضیح پرویز ناتل خانلری، تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۲. ج۱، ص۳۷۲،</ref> |