automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
در روایات صوفیۀ اهل سنت اوتاد گروهی از اولیا شمرده شدهاند كه شمار آنها ۴ یا ۷ و یا ۴۰ تن است كه بر خُلق موسى(ع) و یا بر قلب جبرئیل خلق شدهاند. در برخی از متون عرفانی شمار اوتاد، ۴، ۷، ۳۰ و ۴۰ دانسته شده است، اما بیشتر آنان را ۴ تن پنداشتهاند. دربارۀ جایگاه و مرتبۀ اوتاد نیز اختلاف نظر دیده میشود. اكثر متون جایگاه آنان را فراتر از ابدال و فروتر از امامان یا نقبا یا افراد معرفی میكنند. اما برخی از صوفیه آنان را بالاتر از ابرار و فروتر از ابدال میدانند. ویژگی مهمی كه در طبقات مختلف اولیا به چشم میخورد، آن است كه با وفات یكی از آنها فردی از طبقۀ پایینتر جانشین او میشود. به این ترتیب، با وفات یكی از اوتاد فردی از طبقۀ ابدال یا ابرار جایگزین او میگردد. در آثار ابن عربی گاه افراد مربوط به طبقات بالاتر، یعنی قطب و امامان از جملۀ همین اوتاد معرفی شدهاند. و نیز گاه بعضی اوتاد چهارگانه را جزو ابدال هفتگانه دانستهاند كه ۳ تن دیگر قطب و امامان هستند. ابن عربی گاهی الیاس، عیسى، ادریس و خضر(ع) را از اوتاد معرفی میكند كه با جسم خود در دنیا حضور دارند كه دو تن از آنان امامانند و یك تن قطب است. در جای دیگر ابن عربی از شخصی به نام ابن جعدون به عنوان یكی از اوتاد نام میبرد كه او را در شهر فاس دیده است. و گاه از ۴ شخص دیگر یاد میكند كه دو تن آنها دو مرد فارسی و حبشی، سومی شخصی به نام ربیع بن محمود ماردینی و شخص چهارم خود اوست.<ref>لاشیء، حسین، «اوتاد»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ذیل مدخل.</ref> | در روایات صوفیۀ اهل سنت اوتاد گروهی از اولیا شمرده شدهاند كه شمار آنها ۴ یا ۷ و یا ۴۰ تن است كه بر خُلق موسى(ع) و یا بر قلب جبرئیل خلق شدهاند. در برخی از متون عرفانی شمار اوتاد، ۴، ۷، ۳۰ و ۴۰ دانسته شده است، اما بیشتر آنان را ۴ تن پنداشتهاند. دربارۀ جایگاه و مرتبۀ اوتاد نیز اختلاف نظر دیده میشود. اكثر متون جایگاه آنان را فراتر از ابدال و فروتر از امامان یا نقبا یا افراد معرفی میكنند. اما برخی از صوفیه آنان را بالاتر از ابرار و فروتر از ابدال میدانند. ویژگی مهمی كه در طبقات مختلف اولیا به چشم میخورد، آن است كه با وفات یكی از آنها فردی از طبقۀ پایینتر جانشین او میشود. به این ترتیب، با وفات یكی از اوتاد فردی از طبقۀ ابدال یا ابرار جایگزین او میگردد. در آثار ابن عربی گاه افراد مربوط به طبقات بالاتر، یعنی قطب و امامان از جملۀ همین اوتاد معرفی شدهاند. و نیز گاه بعضی اوتاد چهارگانه را جزو ابدال هفتگانه دانستهاند كه ۳ تن دیگر قطب و امامان هستند. ابن عربی گاهی الیاس، عیسى، ادریس و خضر(ع) را از اوتاد معرفی میكند كه با جسم خود در دنیا حضور دارند كه دو تن از آنان امامانند و یك تن قطب است. در جای دیگر ابن عربی از شخصی به نام ابن جعدون به عنوان یكی از اوتاد نام میبرد كه او را در شهر فاس دیده است. و گاه از ۴ شخص دیگر یاد میكند كه دو تن آنها دو مرد فارسی و حبشی، سومی شخصی به نام ربیع بن محمود ماردینی و شخص چهارم خود اوست.<ref>لاشیء، حسین، «اوتاد»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، ذیل مدخل.</ref> | ||
اوتاد در لغت جمع وَتَد به معنای میخ، و در آثار صوفیان، عنوان یکی از طبقات اولیاء حق است که مانند ابدال و اخیار یا مانند قطب و غوث، در کار این جهان و در سیر رهروان حق تأثیر دارند و سالکان، منازل طریقت را با امید به حمایت و توجه آنها طی می کنند. اما تعریف این چند اصطلاح و اخیار و اوتاد در همه منابع تصوف و عرفان یکسان نیست. همه این مراتب در یک معنای کلی مشترک اند: انسان های کامل، واصلان به حق، یا وارستگانی که دیگران در سیر روحانی خود می توانند به آنها تکیه کنند. با این توضیح، هیچ تعریف دقیق یا محدودی که مناسب با یک مرجع امروزی باشد و اوتاد را از ابدال یا اخیار مشخص کند، نمی توان به دست داد و باید گفت که همه اینها اولیاء الله و تکیه گاه روحانی سالکان اند. تنها نکته ای که در تعریف اوتاد می توان گفت این است که بیشتر منابع شماره آنها را چهار تن نوشته و گفته اند این چهار در چهار جهت عالم مانند چهار میخ،ثبات این جهان را نگه داشته اند. نام این افراد در همه منابع تصوف و عرفان یکسان نیست.<ref>استعلامی، محمد، «اوتاد» فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹، ج۱، ص۴۲۱.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |