پرش به محتوا

استفاده نکردن امامان(ع) از کرامت برای یاری دین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==اثبات کرامات در اولیای الهی==
==اثبات کرامات در اولیای الهی==
در اصل وجود کرامات و کارهای خارق العاده در زندگی اولیای الهی و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) جای شک و تردیدی نیست و نمونه های متعدد آن در کتب روایی و تاریخی مشهود است. معجزات و کرامات در اندیشه اسلامی کارکرد یکسانی دارند و تفاوت بین آنها در این است که معجزات از سوی انبیا صادر می شود و کرامات از سوی اولیای الهی. به عبارت دیگر صاحب معجزه ادعای نبوت دارد ولی صاحب کرامت ادعای نبوت نداشته بلکه ادعای منصبی الهی مانند امامت را دارد.
در اصل وجود کرامات و کارهای خارق العاده در زندگی اولیای الهی و ائمه اطهار (ع) جای شک و تردیدی نیست و نمونه های متعدد آن در کتب روایی و تاریخی مشهود است. معجزات و کرامات در اندیشه اسلامی کارکرد یکسانی دارند و تفاوت بین آنها در این است که معجزات از سوی انبیا صادر می شود و کرامات از سوی اولیای الهی. به عبارت دیگر صاحب معجزه ادعای نبوت دارد ولی صاحب کرامت ادعای نبوت نداشته بلکه ادعای منصبی الهی مانند امامت را دارد.
متفکران اسلامي و سنت گرايان مسيحي معجزه را اثبات پذير مي دانند و با استناد به متون ديني و گزارش هاي گزارش گران و اخبار متواتر، وجود معجزه را پذيرفته اند؛ اما در مقابل برخی از انديشه وران غربي همچون هيوم، اثبات اعجاز را رد مي کنند، از نظر هيوم معجزه ذاتاً چنان نامحتمل است که هيچ شاهد تاريخي وقوع آن را به طور قطعي و يقيني اثبات نمي کند و اين شواهد تاريخي که بر وقوع اعجاز اقامه مي شود فاقد معيارهايي است که بتواند اطمينان انسان را به خود جلب کند، چون بررسي هاي روان شناختي تاريخي و غيره نشان مي دهد که در اشاعه و پيدايش چنين گزاره هايي، عواملي غير از حقيقت جويي و بازگويي وقايع نقش داشته اند.<ref>هيوم، درباره معجزات، ص412.</ref>   
متفکران اسلامي و سنت گرايان مسيحي معجزه را اثبات پذير مي دانند و با استناد به متون ديني و گزارش هاي گزارش گران و اخبار متواتر، وجود معجزه را پذيرفته اند؛ اما در مقابل برخی از انديشه وران غربي همچون هيوم، اثبات اعجاز را رد مي کنند، از نظر هيوم معجزه ذاتاً چنان نامحتمل است که هيچ شاهد تاريخي وقوع آن را به طور قطعي و يقيني اثبات نمي کند و اين شواهد تاريخي که بر وقوع اعجاز اقامه مي شود فاقد معيارهايي است که بتواند اطمينان انسان را به خود جلب کند، چون بررسي هاي روان شناختي تاريخي و غيره نشان مي دهد که در اشاعه و پيدايش چنين گزاره هايي، عواملي غير از حقيقت جويي و بازگويي وقايع نقش داشته اند.<ref>هيوم، درباره معجزات، ص412.</ref>   
در نقد اينگونه سخنان مي توان گفت: بسياري از معجزات به حد تواتر مي رسند و شرط متواتر بودن يک خبر عدم تباني است. بنابراين اگر احتمال تباني در مورد واقعه اي باشد موضوعاً از بحث خارج است اما فرض بر اين است که وقوع بسياري از معجزات به حد تواتر رسيده است بنابر اين احتمال خطاي جمعي ناقلان و تباني آنها محال به نظر مي رسد و به عبارت ديگر درست است که ادراکات تک تک افراد علم آور نيست اما وقتي که تعداد زيادي از افراد و واجد صفات لازم براي شهادت، بالاتفاق ناظر واقعه باشند احتمال خطاي آنها بسيار کم مي شود و در اين صورت علم آور هستند.
در نقد اينگونه سخنان مي توان گفت: بسياري از معجزات به حد تواتر مي رسند و شرط متواتر بودن يک خبر عدم تباني است. بنابراين اگر احتمال تباني در مورد واقعه اي باشد موضوعاً از بحث خارج است اما فرض بر اين است که وقوع بسياري از معجزات به حد تواتر رسيده است بنابر اين احتمال خطاي جمعي ناقلان و تباني آنها محال به نظر مي رسد و به عبارت ديگر درست است که ادراکات تک تک افراد علم آور نيست اما وقتي که تعداد زيادي از افراد و واجد صفات لازم براي شهادت، بالاتفاق ناظر واقعه باشند احتمال خطاي آنها بسيار کم مي شود و در اين صورت علم آور هستند.
trustworthy
۴۷۰

ویرایش