trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
'''تضعیفکنندگان ابوالجارود''' | '''تضعیفکنندگان ابوالجارود''' | ||
* [[کشی]] (درگذشتهٔ حدود ۳۴۰ق) در رجال خود ابوالجارود را نابینای کور دل خوانده و او را سُرحُوب{{یادداشت| سرحوب به معنای شغال و اسب دراز بدن است. در افسانهها او دیو و شیطانی کور دانسته شده که در دریا زندگی میکند. (دهخدا، علیاکبر، لغتنامهٔ دهخدا، زیرنظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران، مؤسسهٔ لغت نامهٔ دهخدا، ج۹، ص۱۳۵۷۶).}} و مؤسس فرقهٔ سرحوبیه دانسته است. کشی معتقد است که امام باقر(ع) این لقب را به ابوالجارود داده است.<ref>الکشی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۹۵.</ref> | * [[کشی|کَشّی]] (درگذشتهٔ حدود ۳۴۰ق) در رجال خود ابوالجارود را نابینای کور دل خوانده و او را سُرحُوب{{یادداشت| سرحوب به معنای شغال و اسب دراز بدن است. در افسانهها او دیو و شیطانی کور دانسته شده که در دریا زندگی میکند. (دهخدا، علیاکبر، لغتنامهٔ دهخدا، زیرنظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران، مؤسسهٔ لغت نامهٔ دهخدا، ج۹، ص۱۳۵۷۶).}} و مؤسس فرقهٔ سرحوبیه دانسته است. کشی معتقد است که امام باقر(ع) این لقب را به ابوالجارود داده است.<ref>الکشی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۹۵.</ref> | ||
* نجاشی (۳۷۲-۴۵۰ یا ۴۶۳ق) گرایش او به زیدیه را موجب انحرافش از تشیع بهحساب آورده است.<ref>النجاشی، رجال النجاشی، ص۱۷۰.</ref> | * نجاشی (۳۷۲-۴۵۰ یا ۴۶۳ق) گرایش او به زیدیه را موجب انحرافش از تشیع بهحساب آورده است.<ref>النجاشی، رجال النجاشی، ص۱۷۰.</ref> | ||
* [[علامهٔ حلی]] (۶۴۸-۷۲۶ق) نیز او را تضعیف کرده و مطالب نقلشده در مذمت او را آورده است.<ref>العلامة الحلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تصحیح السید محمدصادق بحرالعلوم، قم، الشريف الرضی، ۱۴۰۲ق، ص۲۲۳.</ref> | * [[علامهٔ حلی]] (۶۴۸-۷۲۶ق) نیز او را تضعیف کرده و مطالب نقلشده در مذمت او را آورده است.<ref>العلامة الحلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تصحیح السید محمدصادق بحرالعلوم، قم، الشريف الرضی، ۱۴۰۲ق، ص۲۲۳.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''توثیقکنندگان ابوالجارود''' | '''توثیقکنندگان ابوالجارود''' | ||
* [[شیخ مفید]] (درگذشتهٔ ۴۱۳ق)او را توثیق کرده و او را از مراجع اخذ احکام حلال و حرام دین بر شمرده است.<ref>الخفاجی، الامام الباقر علیه السلام و اثره فی التفسیر، ص۱۵۶.</ref> | * [[شیخ مفید]] (درگذشتهٔ ۴۱۳ق) او را توثیق کرده و او را از مراجع اخذ احکام حلال و حرام دین بر شمرده است.<ref>الخفاجی، الامام الباقر علیه السلام و اثره فی التفسیر، ص۱۵۶.</ref> | ||
* [[میرزا حسین نوری]] (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق) هم با ذکر دلایلی او را توثیق کرده و به نقد نظرات تضعیفکنندهٔ او پرداخته است.<ref>النوری الطبرسی، حسین بن محمدتقی، خاتمة مستدرك الوسائل، قم، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، بیتا، ج۵، ص۴۱۲-۴۱۷.</ref> | * [[میرزا حسین نوری]] (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق) هم با ذکر دلایلی او را توثیق کرده و به نقد نظرات تضعیفکنندهٔ او پرداخته است.<ref>النوری الطبرسی، حسین بن محمدتقی، خاتمة مستدرك الوسائل، قم، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، بیتا، ج۵، ص۴۱۲-۴۱۷.</ref> | ||
* [[آیتالله خویی]] (۱۲۷۸-۱۳۷۱ش) او را توثیق کرده و دلیل توثیق خود، قطع نظر از صاحب اصل بودن و مقبولبودن روایاتش نزد بزرگان شیعه، توثیق او توسط شیخ مفید و قرار گرفتن او در سلسلهٔ اسانید کتاب [[کامل الزیارات]] ابن قولویه (درگذشتهٔ ۳۶۸ق)بر شمرده است؛<ref>الخوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، بیجا، بینا، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۳۵.</ref>{{یادداشت|کتابی که تمامی راویان آن توسط ابن قولویه توثیق شده و از توثیقات عام نزد علمای علم رجال بهشمار میرود. (مدنی بجستانی، سید محمود، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، تهران، شرکت چاپ و نشر بینالملل وابسته به انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۲۷-۳۲۸).}} خویی امکان انتساب ابوالجارود توسط امام باقر(ع) به لقب سرحوب را نفی میکند.<ref>الخوئی، معجم رجال الحديث، ج۸، ص۳۳۴.</ref> | * [[آیتالله خویی]] (۱۲۷۸-۱۳۷۱ش) او را توثیق کرده و دلیل توثیق خود، قطع نظر از صاحب اصل بودن و مقبولبودن روایاتش نزد بزرگان شیعه، توثیق او توسط شیخ مفید و قرار گرفتن او در سلسلهٔ اسانید کتاب [[کامل الزیارات]] ابن قولویه (درگذشتهٔ ۳۶۸ق)بر شمرده است؛<ref>الخوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، بیجا، بینا، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۳۵.</ref>{{یادداشت|کتابی که تمامی راویان آن توسط ابن قولویه توثیق شده و از توثیقات عام نزد علمای علم رجال بهشمار میرود. (مدنی بجستانی، سید محمود، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، تهران، شرکت چاپ و نشر بینالملل وابسته به انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۲۷-۳۲۸).}} خویی امکان انتساب ابوالجارود توسط امام باقر(ع) به لقب سرحوب را نفی میکند.<ref>الخوئی، معجم رجال الحديث، ج۸، ص۳۳۴.</ref> |